گـزیده اخبــار

خانه » اجتماعی » دمــوکـــراسی درحــال احتـــضـــــار و ســــراب انتخـــــابــــات
دمــوکـــراسی درحــال احتـــضـــــار   و ســــراب انتخـــــابــــات

دمــوکـــراسی درحــال احتـــضـــــار و ســــراب انتخـــــابــــات

وقتی حکیمان و خردمندان عالم از تعالی و عروج انسان با دو بال معرفت و فضیلت به بلندای قله انسان که دران انسان بمقام انتخاب میرسد سخن میگویند شور و هیجانی از شکوه در ما پدید می اید.از انتخابی سخن میگویند که دران انسان با انتخاب خودش انسانیت و سرنوشت خویش را بدست خویش میسازد.اما وقتی کارناوال مسخره انتخابات را در کشور های زادگاه دیموکراسی که زمامداران و طلایه دارانش گوش جهان را از شعار ازادی و حقوق بشر کر کرده اند می نگری انگار یکباره به قعر لجن و ابتذال هبوط می کنی.برای ۴۸ میلیون به اصطلاح شهروندی امریکایی که بیکارند و بیمه درمانی ندارند و مرگ و زندگی شان به مویی بسته است و میلیونها فقیر دیگر که برای بقا سر را تا کمر در زباله دانها فرو کرده اند این انتخابات چه شور و هیجانی خواهد داشت؟وقتی بعد از چندین نسل اقامت در امریکا هنوز میلیونها سیاهپوست قادر نشده اند به سفید پوستان حاکم شان بفهمانند که سیاهپوستان هم انسانند و حیات شان اهمیت دارد این انتخابات چه پیامی و هیجانی خواهد داشت؟
میگویند انتخابات نمایشیست از اراده و نقش مردم در تعیین مقدرات خود شان در حالیکه خواستها و اراده مردم پشیزی برای زمامداران شان ارزش ندارد و هیچ امری را با رضاییت و رای مردم تصمیم نمیگیرند.وقتی اراده و خواستهای مردم برای حاکمان اهمیتی نداشته باشد ستون فقرات دیموکراسی می شکند و چیزی ازان باقی نمی ماند.انتخابات وقتی معنی دارد که مردم حقیقتا میان خوب و بد و ظلم و عدالت یکی را انتخاب نمایند در حالیکه امروز کاندیدا ها همه شبیه هم اند و کمترین کاری برای کاستن رنجهای مردم از دست شان نمی اید.فقط نامها و چهره ها بدل میشوند و میروند و می ایند.همه سر وته یک کرباسند و مردم فقط مجبور اند میان سگ زرد و برادر شغال یکی را برگزینند.معنی انتخابات بقول پوپر فقط درین نیست که مرد فقط افرادی را انتخاب کنند بلکه قدرت و اراده مردم وقتی تحقق پیدا میکند که قدرت عزل زمامداران نالایق و خاین را داشته باشند.   
  مردم فرانسه امانویل ماکرون را به ریاست جمهوری خود برگزیدند اندکی بعد فهمیدند که خطا کرده اند ،اعتراضات و نارضایتیهای مردم به اوج رسید اما بعد از رای دادن و انتخاب شان در برابر خودسریها حاکمان بیچاره و مستأصل گشتند.انچنان ناچار و سراسیمه مانده بودند که باز در دور دوم نیز به ماکرون رای دادند.اکنون مردم فرانسه در یک بحران و فاجعه دیموکراتیک قرار دارند.قدرت و اراده مردم وقتی به نمایش گذاشته میشود که قدرت عزل زمامداران خاین و نالایق و فریبکار خود را داشته باشند،این شعار امروز به یک خواب و خیال شباهت دارد.مردم امریکا نیز باید میان دونالد ترامپ و کامالا هریس سایه جوبایدن یکی را انتخاب نمایند،هرکدام ازیندو پیروز شوند نه تنها در داخل امریکا اب از اب تکان نخواهد خورد بلکه هردو فاجعه ای خواهند بود هم برای مردم امریکا و هم برای جهانیان.مردم جهان بهر صورت جز فاجعه ازینها چیز دیگر نمیتوانند انتظار داشته باشند.انجا هم مردم میان سگ زرد و برادر شغال یکی را انتخاب خواهند نمود.انتخاب در بی انتخابی و ناچاری.راستش را بخواهید میان مردم و زمامداران شان چندان فرقی چندانی وجود ندارد ،مردم و زمامداران شان ایینه یکدیگرند.چارلز کروتهمر نویسنده امریکایی در برابر سوال خبرنگاری در مورد حمله نظامی به عراق گفت ۷۱ درصد مردم امریکا برای این به حمله به عراق موافق بودند که مردم امریکا در زندگی لوکس و ولخرجی و اصراف بی مهابا و نمایش ثروت چنان عادت کرده اند که خود میدانند حکومت هایشان برای همین نمایش قدرت و ثروت به دیگر کشور ها حمله میکنند .بوی نفت عراق به مشام مردم امریکا خوش می اید.امروز سیاستهای کلی جمهوریخواهان و دیموکراتها از یکدیگر تفاوتی ندارد،هردو نوکر زرخرید قدرتهای مالی فراملیتی و تابع منافع انها اند.برای همین نوام چامسکی نویسنده بزرگ امریکایی میگوید هردو حزب در ماهیت باهم یکی اند.او هردو را یکجا بزنس پارتی می نامد.دیموکراسی و کاپیتالیسم در کنار هم یک پارادوکس غیر قابل فهم است در تیوری و غیر قابل جمع اند در عمل.کاپیتالیسم حیثیت یک سرطان کشنده را دارد که دیموکراسی را با خود به هلاکت میکشاند.دیریست که دیموکراسی در همراهی با سرمایداری به احتضار افتاده است.امروز انتخابات در کشور های زادگاه دیموکراسی به نمایش مسخره و بی کیفیتی بدل گشته است.مبارزات و مناظرات انتخاباتی خود به صورت یک هنر نمایشی برای دلربایی و افسونگری مردم درامده است.همه تلاش و مسابقه برای بی اعتبار کردن و بی مقدار ساختن رقیب در صحنه انتخابات است.هیچگونه تعهد و پابندی صادقانه به خواسته های رای دهندگان در کاندیدا ها وجود ندارد.همه زرق و برقها و صحنه سازیها و افریدن شور و هیجان در میان هواداران و تماشا چیان برای رسیدن بقدرت است.بعد از پیروزی مردم فراموش میشوند.اگر شما یکدم تصور نمایید که بهترینها و نخبه ترینهای امریکا دونالد ترامپ و جوبایدن یا سایه اش هریس اند انگاه خود به عمق فاجعه پی خواهید برد که چگونه قافله بشریت سیر وارونه در پیش گرفته است که تمدن کیلوواتی امریکا در صدر ان قرار دارد.هرچند این نمایش بی محتوا و بیهوده پیامی از سردرگمی و بیهودگی بدنیا میدهد باز هم این امرد دلیل بی اعتباری و بیهودگی ارمانهای عدالتخواهی و ازادیخواهی میلیارد ها انسان در جهان نیست.این نمایشیست ازانحطاط و پوچی وبی هدفی زامداران و گردانندگان امور ملتها .فاجعه ازانجا عمیقتروخانمانسوزترمیگردد که ملتها در برابر زمامداران منحط خود شان بی اراده و ناتوان گردند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا