گـزیده اخبــار

خانه » اجتماعی » استفاده سیاسی ازوجود دین
استفاده سیاسی ازوجود دین

استفاده سیاسی ازوجود دین

دین از سیاست معلومدار جدا نبوده ،چون سیاستمدار ها تا حال برای قدرت از هر وسیله استفاده کرده اند .اما سوال اینجاست که آیا از درون دین می‌تواند وظایف یک حکومت را استخراج کرد ؟آیا در دین ساختار Infrastrukturموجود است ؟آیا دین می‌تواند در مورد کار های فنی و مسلکی مربوط به وزارتخانه های بهداشتی ،رفاه اجتماعی،  انجنیری ،اقتصاد،  دیپلوماسی وووو معلومات و زمینه تربیت کدر های مسلکی نمود ؟بلی دین را برای مغزشویی مردم و کشاندن آنها برای جنگ قدرت وسیله ساخته اند ولی هیچ سیاستمدار عقیدتی دینی تا حال نتوانسته ساختار های حکومتی را بشکل مناسب آن طرح و عملی نماید.چنانچه عدم برنامه سیاسی از دینداری  توانست صدهاهزار مهاجر و مجاهد مسلکی تحصیل کرده علوم تجربی را در دوران جهاد وسیاست بر علیه شوروی متجاوز، بعد پیروزی جهاد منجر به تماشاه جنگ های دهه نود در کابل و فروپاشی کلی اعتبار افعانستان نماید !زیرا رهبریت سیاسی از متن دینداری منتج به عدم بر نامه حکومتی عدم هم آهنگی روی مخارج مشترک اداره و نظم مدریت مسلکی وفنی در سیاست گردید، واحزاب جهادی برای کنترول قدرت نفسی از عدم فهم سیاسی در جنگ های دینداری بهترفهمی ازیکدیکر گردیدند.همان بود که طالب برخاست وفکر کرد آنها بهتر می‌توانند سیاست کنند

در قدم اول قهر وخشم سیاست مداران دینی طالب منتج به فروپاشی آثار تاریخی بامیان ضد منافع اقتصاد و مخالف گشت و گذار توريست ها و گردشگری سیاحان گردید ، بعد آن دستگاه های فکر سیاست دینی در پی تجاوز به سر و صورت انسانها بنام ریش و حجاب گردید و زمینه ساز دخول نظامی محرکین راه و رسم انها یعتی تجاوز صهیونیست ها به قلمرو تحت تسلط سیاتمداران دینی یعنی طالب گردید و همان دینداری سیاسی باعث فساد جزایر قدرت از صفوف جهادی ها مخالف برداشت های دینداری طالب به نوع دیگر گردید و همین پیروان سیاست دینی اسباب دست isi , cia و استخبرات قطر و دوحه هستند با همان روش دیپلوماسی دینی برداشتی از کتاب های فقه معامله دوحه را طوری علنی قبول و متعهد به توافق گردیدند، که بزرگترین دشمن سیاست دینی اسلامی یعنی آمریکا تعهد گرفت که در تعین سیاست خارجی ضد منافع آمریکا و شرکای آن در هیچ عرصه ملی و بین‌الملی حق مخالفت ،حق حرکت و حق جهاد و دفاع وحق تعین اقتصاد و دیپلوماسی را ندارند و فضای هوای کشور های تحت تسلط دینداران طالب توسط آمریکا و شرکای منافع مشترک آنها یعنی صهیونیزم کنترول میگردد.در برابر حق السکوت آنها هفته وار  پاکت های بسته های ملیونی دالر را تسلیم با معامله می‌گردند،چنانچه در مسائل جنگ شرق اوسط و نسل کشی مردم مسلمان غزه مشاهده نمودیم که سیاستمداران دینی طالب بیشتر از کشور های غربی اعلان رضایت ،سکوت و عدم اعلان قطعنامه بر ضد تخطی از حقوق بشر و مخالفت با هر نوع تظاهرات از قلمرو خود بودند، چون مطابق به تعهدات دوحه  ،دین و سیاست طالبی دینی را مکلف بر مراعات اصول استعماری می‌دانستند و بدون اجازه کفار اجازه هیچ تحرک دفاع از دین و سیاست را ندارند.طالب باشعار شریعت و لاف های قدرت انتحاری و ملیارد ها اسلحه باقی گذاشته شده صهیونیست ها یک روز، یک  دقیقه و یک ثانیه توان تحلیل و تدویر یک کنفرانس سیاسی برای جلو گیری از کشتار مسلمانها های غزه نشد ، چون سیاست دینی سر نخ بر مراجع  تعین حرکت حدود در همانجا دارد که منافع آنها دین وسیاست را رشد و حمایت میدارد.
پس نتیحه آن است که دین از سیاست باید جدا باشد ،جون دین مانع  تفکر در امور عقلی و تدابیر معقول برنامه ضرورتی در ساختار حکومت و سیاست است.انهایکه مخالف طالب هستند وخودرا بهتر دیندار ازطالب میدانند در قدم اول شعار آنها همان است که ما برداشت دیگر از دین داریم در دین همه جیز است ،طالب غلط می‌فهمد ما بهتر میفهمم و از همه مهمتر مورد تعقل است که دینداران مخالف طالب شعار دارند که می‌گوید ما خدمت به اسلام حقیقی میداریم، آنها هرگز شعار نمی دهند که ما خدمت به Infrastruktur و ساختار مسلکی وفنی مورد نیاز مردم می‌داریم،  آنها با فکر خدمت به دین گند سیاست را بدتر از طالب و تنظیم های جهادی قبل از،طالب در می آرند.
استخبارات منافع شرکای مشترک دفاع و ترقی اقتصادی آمریکا دین را وسیله عقب مانی سیاسی یگانه وسیله فکری برای بیهوش نگهداشتن کشور های مسلمان نشین دانسته روی همین دلیل سر نخ هر حرکت جهادی جهت ساختار حکومت دینی در دستگاه cia ,و وتشکیل احزاب سیاسی سابق چون احزاب کمونیستی خلق و پرچم، حزب کارگران کردستان PKK, حزب بحث عراق ،صدام حسین وحزب بحث سوریه حافظ الاسد و بشار الاسد ، ریشه در استخبارات مسکو انوقت ،KGB و فعلآ اداره پوتین دارد . جهت اثبات دخالت‌ این دو قطب متضاد در همه دنیا متوجه هستیم که کلاشینکوف روسی از بودجه آمریکا خریداری وبدست رس مجاهدین و طالبان که تلاش برای ساختار دینداری سیاسی هستند داده میشود، و همین قدرت های پراگنده سیاست دینی در کشمکش روس ،آمریکا و چین دست بدست می‌شوند. همچنان دینداران سیاست شرق اوسط بر ضد منافع مشترک صهیونیست ها از مصارف مشترک مسکو و کشور چین صورت میگرد .این استفاده جویی ها از پیشتازان سیاست دینی مسلمان‌ها از صدها سال گذشته به صدها سال آینده دوام خواهد یافت ،زیرا تولید فکر سیاست ودین زاده مغزشویی های سایکولژیست های استخباراتی کشور های حاکم اقتصادی است .دانشمندان معتدل مسلمان خودرا در مقابل رسم و عنعنات دینداران جوامع و ساحات کشور های مسلمان نشین جنان محکوم به کفر و رانده شده احساس میدارند که از ترس تکفیر شدن از مردم عوام مجبور هستند که فکر کنند در دین سیاست است، وبابیان این شعار غیر عملی آنها می‌توانند منحیث انسانها نحیف و ضعیف خودرا مورد اعتماد جوامع عقب نگهداشته و عقب مانده قرار دهند ، این نحیف بودن و ضعیف بودن تقاضا نفس آنها است که هنوز هم میخواهند بر صدر قدرت وبهتر از عوام باشند و لی سیاست نجات بخش از زیر یوغ استعمار به مفهوم حکومت داری فنی ومسلکی و تفکیک توحید پرستی با دنیای مادی سیاست وقدرت را نميدانند،  حتی هیمن خوشباوری ذهنیت داده شده انها را از تعکر وعقل سلیم تنبل ساخته است. در نتیجه دین و سیاست دو عنصر فکری و عملی متضاد است.توحید پرستی هیچ ریشه در مادیات ندارد ،سیاست با مادیات هم آهنگ و هم سطح است، قتل ها وشکنجه و کشتار هایکه از آدرس دینداران سیاسی صورت میگرد همه مخالف قانون خلقت خالق بشریت بوده، با ریختن خون انسان بنام سیاست و قدرت، هر دین آسمانی در تضاد است.بیاید وارد بحث بدون تکفیر و کشتن همدیگر شویم و رسم دینداری سیاسی isi , cia ,و KGB و دها دست نا مرئی تشویقی دین وسیاست را از سرنوشت آشفته در جنگ وآتش قتل و شکنجه مسلمان بدستان مسلمان را کوتاه سازیم و برای دفاع از اراضی وبرای رقابت های دیپلوماسی با پشتوانه اقتصاد و تکنالوژی زاده فکر علوم تجربی خادم خانواده مشترک در جغرافیای مربوط مان باشیم.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا