گـزیده اخبــار

خانه » اجتماعی » استقلال سیاسی ودیپلماسی طالبان!
استقلال سیاسی ودیپلماسی طالبان!

استقلال سیاسی ودیپلماسی طالبان!

زبان ما مو درآورد تا بگویم که هرچند  شجرة النسب بسیاری از طالب جماعت به فرزندان این مرزوبوم میرسد که بیشترین کتله های از آنها درسرزمین بیگانه ها به دنیا آمده آند طبیعی است که سردمداران کشورهای بیگانه بویژه اذناب وحکام کشور های  که در نتیجه حوادث سیاسی به سطح منطقه وجهان بیشترین جوقه های از مهاجرین و آواره گان را با چرب زبانی های ممتد وایجاد زمینه های فریبنده بنام یک آرامش کاذب و مقطعی   پذیرا شدند واقیعت این بوده است که مردم سلحشور افغانستان نیز که در برابر متجاوزان بیگانه در دفاع از میهن و ارزش های ملی  با جان ومال خویش می رزمیدند به وضعیت آرامش قبل از طوفان تن دادند و در دام های رنگین استخباراتی با رضایت خود افتادند .اما حقیقت مطلب این است که چه ما بخواهیم و اعتراف بر کوتاهی ها و ناراسی های خود بکنیم یا نخواهیم و مرغ ما یک لِنگ داشته باشد و اصلأ خود را از هرگونه اشتباه وگناه مبرأ دانیسته و خود را بصورت اذلی معصوم بشماریم نه میتوان از وضعیت جاریی که بر سر مان آمده و یاهم آورده شده است چشم پوشید . گاهی اوقات بعضی از خواننده گان ما سوال میکنند که بالاخره نه فهمیدیم مشکل طالبان در کجاست که دنیا آنرا برسمیت نه می شناسند وما از این رویه به قول آنها غیر عادلانه کشور های بیگانه سر در نه می آوریم ؟ ما بدون آنکه به فروعات مسأله حکمرانی طالبان نظر اندازی کنیم به رؤس اصلی قضیه برسمیت شناختن حاکمیت طالبان به سطح جهانی  که با مشروعیت داخلی و خارجی ارتباط مستقیم دارد اشاره میکنیم . نخست به معاهده ای اشاره میکنیم که بنام قرار داد صلح  دوحه میان طالبان وایالات متحده امریکا به امضأ رسیده است هرچند این قرار داد درشرائطی به امضأ رسیدکه درغیاب مردم سلحشور افغانستان که با اقوام گوناگون ومذاهب مختلف درامتداد تاریخ گذشته در برابرمتجاوزان و بیگانه های طماع در میدان نبرد میهنی حضورداشته اندبصورت دراماتیک و با شیوه استخباراتی در دوحه پایتخت قطربه امضأ رسیده بود واین معاهده  ای هرچند ناقص ازسوی عده ای از نیروهای حاکم سیاسی در منطقه بویژه حکومت غیرنظامی پاکستان برهبریی عمران خان نخست وزیر معزول شده پاکستان نادیده گرفته شد وبااعزام جنرال فیض حمید رئیس دستگاه استخبارات ارتش پاکستان درعدم وجود سائرنیروهای مسلح طالبان به عنوان تنها نیروی مسلح به بهانه حفاظت ازاموال ودارائی های عامه وارد شهرشده بودند بنابرمشکلات اقتصادی کشورپاکستان اکثرگروه های تروریستی وابسته با کشور های آسیای میانه و کشورهای عربی که از دوران جهاد مردم افغانستان در برابر ارتش سرخ روسیه شوروی به پاکستان آورده شده بودند به کشوری جنگل مانندی  بنام افغانستان نزول یافتند اما از اینکه استراتیزیی نگهبانان اصلی عمق استراتیژیک پاکستان یعنی ارتش آنکشور درسهیم ساختن ایالات متحده امریکا وکشورهای ناتودرغنیمتی بنام افغانستان بسته بندی شده ودر موافقت نامه ای بنام دوحه تبلؤریافته بود تمامی نیروهای را که مخالف تطبیق تطبیق آن معاهده  شده بودند با ابزارشبه مدنی حذف کردند که ازجمله عمران خان صدراعظم سابق مطلوب ارتش را نیزبه اتهام  عدم تطبیق معاهده دوحه از کار برکنار و راهی زندان ساخت .گفتیم جنرال فیض حمید رئیس دستگاه استخبارات ارتش پاکستان با معیت سائر گروه های تروریستی وارد کابل شد برای طالبان حکومت فرمائیشی و با دقت استخباراتی را تشکیل داد که در آن خلیفه سراج الدین حقانی بحیث سرپرست وزیر داخله از سوی طالبان اعلام گردید .

ظاهرأ اعلام اعضای کابینه ترتیب داده شده که از سوی ذبیح الله مجاهد به ظاهر سخنگویی امارت طالبان اعلام گردید و در لست آن خلیفه سراج الدین حقانی بحیث سرپرست وزارت داخله تعیین شده بود استراتیژیست های بیگانه بویژه حلقاتی در پاکستان با تعیین خلیفه  سراج الدین حقانی جابجائی مستند تروریست ها وجنگجویان خارجی بود که با اعطای تذکره ها ی هویت و گذرنامه های افغانستان به نام های  اقوام شریف این کشور چون ازبک ها ، تاجیک ها ، ترکمن ها ،اعراب وغیره به آنها زمینه نفوذ استخباراتی را با بکار گیریی سرزمین افغانستان فراهم آورد. زیراازیکسو به قول عمران خان نخست وزیر سابق پاکستان و هوادارانش این کشور از مصارف تمویل وتجهیز این گروه ها نجات می یابد و از سوی دیگر پاکستان به صورت ریأ کارانه قربانی تروریزم معرفی خواهد شد .!!! 

هیچکسی نه میتواند انکار کند که طالبان پس ازیک  معامله پیچیده استخباراتی وپشت کردن عمران خان صدراعظم پاکستان و برخی چهره های “سیأ ” سی متعلق به جهادافغانستان   به قرار داد دوحه وقتی بر افغانستان غلبه یافتند آنرا پیروزیی “حق بر باطل” خواندند وبرای نزدیک به چهل میلیون  شهروند افغانستان نیز ازنام شیخ هیبت الله آخندزاده فرمان عفوصادر نمودند . وروی همین دلیل ومنطق معیوب سیاسی پیش از آنکه طالبان و حامیان شان  به مسأله کسب مشروعیت داخلی و بین المللی گام های بردارند تاریخ و هویت افغانستان را درحلقومی ازیک دیپلوماسی وابسته و ناقص منطقوی فروبرده اند .البته درراستای مشروعیت جهانی تیم حاکم غیر نظامی برهبریی عمران خان صدراعظم معزول پاکستان متوصل به جلب سیاست همکاری های اسلامی  گردید که درچهارچوب کنفرانس کشورهای اسلامی تبلور یافته است .

از اینکه این گونه تلاشهای آقای خان در مغائرت با عمق استراتیژیک پاکستان که ارتش تنها نگهبان آن بوده است صورت می گرفت تنها یکروز قبل از برگزاریی این نشست ارتش پاکستان منزل مولوی فقیر الله معاون تحریک طالبان پاکستان  TTPکه تازه و با سلطه استخباراتی طالبان بر افغانستان از زندان پلچرخی آزاد گردیده و در ولایت کنر افغانستان مستقر گردیده بود با پرتاب موشک ها و هواپیمای بدون سرنشین مورد حمله قرار داد هرچند ملا فقیرالله که هویت آن فوقأ تذکر یافت فقط چند دقیقه قبل ازپرتاب موشک ها وهوا پیمای بدون سرنشین یکجا با نگهبانان طالب از خانه بیرون رفته بود اما پرتاب کننده گان این موشک ها به هدف اصلی خود که فروپاشی برنامه برسمیت شناختن حکومت طالبان از سویی برخی  کشور های اسلامی بود متلاش گردید و بدین سان آن نشست نیز با شکست مواجه شد آورده اند که در یکی ازجنگ ها یک سرباز نزد فرمانده خود رفت و تفنگی که از دشمن گرفته بود را به او نشان  داد  و قوماندان قطعه برایش مدت پنج روز رخصتی تشویقی داد ، همین سرباز پس از مدتی یک تفنگ دیگری را آورد  و مدت ده روز مرخصی گرفت . یکی از روزها قوماندان قطعه در جمع نظامیان و دیگرسربازان از آن سرباز تقدیر کرد و از وی خواست تا تاکتیک اش را به دیگر همرزمان اش نیزبازگو کند سرباز ی که تفنگ راازدشمن گرفته بود بلادرنگ  شروع به جواب دادن  کرد و گفت : قربان ! هردفعه ای که یک تانک خود ما رابه دشمن میدهم یک تفنگ میگیرم !!   اکنون دیپلماسی طالبان نیز همین آهنگ رادارد و همین سوز وگداز را ! جامعه شناسان گفته اند وقتی هرحرکت و جریانی که در دامن استخبارات منطقه وجهان به هر علتی به حکومت میرسد و مستقر میشود به یک مؤسسه مغازه مانندو راکد وجامد تبدیل شده و اهداف اصلی جایی خودرابه کسب ثروت وتحجر میدهد.چنانچه می بینیم علی الرغم بیش از سه سال به قدرت رسانیدن استخباراتی طالبان برسرزمین افغانستان هنوز هم دفتری دردوحه قطرکه برای انجام گفتگوهای صلح بوجود آمده بود به ریاست سهیل شاهین که برای کرسی دائمی سازمان ملل متحد گماشته شده بود وسخنگوئی محمد نعیم وردگ فعال میباشد . هرچند کسی از علت موجودیت این دفتر آگاهی ندارند اما برخی منابع که نه می خواهند ازآنها نام برده شود براین باور اند که شاید علت ابقای این دفتر کسب مبالغی باشد که برای هرعضو طالبان که ازسوی این دفتر درمذاکرات سهم داشت به اندازه ۲۷۰۰۰ دالرامریکائی مواجب پرداخته میشوند . که این عملیه درست به نوعی ازمعتاد ساختن اعضای دفتر طالبان به ثروت است که با اخذ آن درهمان کشورها ویاهم کشور های دیگرمنطقه با ایجاد شرکتها و بنیاد های خصوصی هزینه میکنند که این از خطرناکترین شیوه های استعمار بوده است . علاوه برآن وقتی طالبان بر افغانستان سلطه استخباراتی قائم ساخت چندین فروند هلیکوپتر ارتش افغانستان به کشور های اسیای میانه بویژه ازبکستان ، تاجکستان و ترکمنستان انتقال داده شد اما طالبان بدون آنکه مسأله بازگرداندن این طیاره های هلیکوپتر را به افغانستان مطرح کنند و یاهم در باره سرنوشت آن با کشورهای متذکره گفتگو نمایند فقط بر ظواهر مسأله که همانا حضور شبه دیپلماتیک طالبان درچندین کشورمنطقه  است اکتفأ می کنند  . چنانچه روابط دوستانه با کشور چین را در حالی به یدک می کشند که مقامات چینی با شیوه های درد ناکی اقلیت یوغوری ها ی ترک تبارمسلمان  را که در ترکستان شرقی زندگی میکنند مورد عذاب و شکنجه قرار میدهند .آخیرآ نیز شبکه تلویزیونی بنام تلویزیون ملی  که تحت نظر طالبان فعالیت می کند از قول سخنگوی امیر خان متقی وزیر خارجه طالبان در یک پیام تویتریی  خود که از دیر بدینسو آنرا بنام ایکس می نامند خبر داده است که معاون شورای وزیران ووزیر خارجه ترکمنستان فضل محمد صابر را همچون کاردار سفارت طالبان در این کشور پذیرفت . از سوی دیگر معاون سخنگوی امارت طالبان ابراز امیدواری میکند که با گماشتن کاردار جدید روابط میان کابل ، عشق آباد بهبود پیداکند . البته باید گفت طالبان به عنوان یک گروه نیابتی به جایی اینکه بر مسائل ملی و تاریخی ترکیز داشته باشند با ارائیه سیاست اقتصاد محور تلاش می کنند بدون هرگونه قانون و مشروعیت ملی و جهانی آنچه را که به عنوان ذخائر افغانستان نامیده میشوند در اختیار همه کشور های منطقه بصورت یکسان قرار دهند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا