گـزیده اخبــار

خانه » اجتماعی » نمادهای ملی و غیرت طالبی !
نمادهای ملی و غیرت طالبی !

نمادهای ملی و غیرت طالبی !

از کمترین نتائج حاکمیت شبه مذهبی گروه طالبان که مجهز بر گفتمان اقتدار گرا و شریعت مداراند و از راه یک غلبه استخباراتی برسرنوشت مردم افغانستان تکیه زده اند این است که می بینید آرام ، آرام استرایژیی استخباراتی کشور های بزرگ و کشور های منطقه را با نابودیی هویت تاریخی کشور افغانستان تحقق می بخشند .بدون شک گفتمان یا قرئت شریعت گرای غیر اجتهادی وغیرعقلانی که در عصرحاضر درجوامع عقب مانده اسلامی بیشتر استخباراتی میباشد  متعلق به مؤقیعت ما قبل از دولت است . اکنون در جامعه ای تولید وتکثیر می شود که تجربه بیست سال حکومتی بنام جمهوری اسلامی افغانستان که با دلائیلی نه جمهوری بود و نه هم اسلامی پشت سر گذاشته است و همان نظام به اصطلاح جمهوریی اسلامی افغانستان به شکل یک کمیدیی مسخره آور تکرار میشود . جالب ترین ودر عین حال مسخره ترین شکل اجرایی این تفکر در ارتباط با قدرت بر فقیهان سفیهی تکیه میکند که از دیدگاه طرفداران این گفتمان ، قدرت پس از خدا و پیامبرش به امیر المؤمنین انتقال می یابد و امیر المؤمنین نیزمعصوم و  از صاحبان عصمت است .به هرحال  در هزارمین روز بستن مکاتب دختران که مطلب مربوط به تعلیم و کار زنان درجامعه را احتوا میکند.                                               

   ملا ندامحمد  ندیم  که برمسند وزارت تحصیلا ت عالی طالبان تکیه زده و مردی ازتبارحبیب الله کلکانی خادم دین خدا و خود رارهروهمان قرئت متحجرانه و سنگواره ایی مذهبی میداند درتقبیح چگونگی حیات غازی امان الله پادشاه اصلاح طلب افاضاتی دارد که باید شنید و تفکر نمود . ایشان در همین سخنان  هذیان گونه گفت : امان الله خان چیزی کرد ، رفت به سوی غربی ها و کفار گشت نمود و یک فورمولای جداگانه را آورد که زنان چرا در خانه ها نشسته اند ، چرا زنان و دختران به مکاتب نه می روند همین نسخه عیاشی و فحاشی را آورد تا در افغانستان عملی سازد همین علمای معزز در همان وقت در برابرش قرار گرفتند که این را با شما قبول نداریم . این تصادم با اسلام وافغانیت وبا غیرت ما  دارد فیصله آن ظالم این بود که شما علمأ فساد جامعه هستید بر علما اسم فساد را گذاشتند . علمأ به زندان ها رفت و با مشکل مواجه شدند . ودر حکومت  ظاهرشاه مسلمانان مخلص قومی ایستاد شدند که این غیرت و حیأ و ایمان ما ایجاب نه میکند که دختران و زنان ما را به زور به مکتب بیرون می کشید .چنانچه قبلأ گفتیم همین گفتمان بنیاد گرای شریعت مدار غیر عقلانی و غیر اجتهادی نقشه را همه بنیاد گرایان شریعت مداراست که همه آنها حبیب الله کلکانی را که ضد تعلیم زن بود و میگفت که زن را خدا برای مرد و جمع آوریی سرگین های حیوانات مانند گاو و گاؤمیش آفریده است ودر این راستا حتی آنگاهی که  مردم افغانستان در زیر چتر مصنوعی آزادی بیان ، دموکراسی و حاکمیت قانون به سر میبردند  و بسیاری از رهبرانی که قیادت و رهبریی گروه های  سیاسی و مذهبی بویژه جهادی را برعهده داشتند حامل چنین تفکرضد زن  بودند و از دیدگاه چنین تفکر مناسبات اجتماعی و سیاسی در تاریخ افغانستان را نیز به تحلیل میگرفتند . چنانچه گلبدین حکمتیار بدون آنکه شاخص های فکری و موضوع مشروعیت سیاسی حبیب الله کلکانی را در نظربگیرد آنرا خادم دین رسول الله خواند ودرمدح وی چنین گفت :     
       پس از جنگ های طولانی داخلی میان طرفداران حبیب الله خادم دین رسول الله وطرفداران نادرجلاد که ازحمایه وسیع انگلیس ها برخورداربود نادرتوانیست کابل را فتح کند حبیب الله وطرفداران اش به کوه های شمالی عقب نشینی کرد و ازآنجا خواست که به مقاؤمت خود ادامه بدهد ولی به عده ای از اعضای خاندان مجددی که چون وفدی بخاطر اقناع حبیب الله نزد او فرستاده شده بودند وبه او اطمینان دادند که نادر با او خیانت نه میکند
اورا به قتل نه میرساند ما تضمین میکنیم اگر اوبه مقاؤمت اش پایان ببخشد در نتیجه تفاهم ومصالحه مسأله حل خواهد شد . ساده دل که نه میخواست بعدازاین خونریزی ادامه بیابد ونسبت به روحانیون خود هم اعتماد داشت با دست خالی به کابل آمد ومطمئن بود که نادر به دلیل اینکه بر قرآن امضأ کرده است ، برقرآن امضأ کرد وبه حبیب الله فرستاد و هیأت معتبری هم از روحانیونی نزد اوفرستاده است شاید به این دلیل با اوخیانت نکند ولی نادر خیانت کرد و حبیب الله را پس ازقَسم و تعهد درقصرخود به شهادت رساند واوهم پس ازمدت کوتاهی به جزای عمل خود رسید.اوهم ذریعه یک مرد مبارزی اعدام انقلابی شد .
اوهم ذریعه یک مرد مبارزی اعدام انقلابی شد . اما این تنها گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان نبوده ونیست  که با پیروی از قرئت غیر اجتهادی و غیر عقلانی مذهبی خود حبیب الله کلکانی معروف به “بچه سقاؤ” را که بدون مراجعه به آرای مردم بزور تفنگ به قدرت رسانده شده بود و خادم دین رسول الله خواند و بسیاری از مسائیل مربوط به حقوق بشر بویژه در حوزه حیات زنان را بصورت دراماتیک به فراموشی می سپارند بلکه اکثر رهبران شبه جهادی در هردو بخش مذهب اهل تشیع و اهل تسنن هستند که حبیب الله کلکانی معروف به ” بچه سقأو” را یک قهرمان آزادی خواهی و در مقابل امان الله خان پادشاه افغانستان را ملعون خواند بودند  . چنانچه عبدالرسول سیاف که سپس خود را عبدالرب رسول سیاف رهبر اتحاد اسلامی مجاهدین افغانستان می نامید در فصل حاصل خیز نظام جمهوریی  قلابی اسلامی دریک سخنرانی آتشین خود چنین گفت : 
   
عبدالرحمن از یاد هیچکسی نه میرود به حمایت از یک حکم قرآن کریم که مسأله ستر (حجاب ) بود  از طرف امان الله خان شهید شد در همین قصر دلکشأ قاضی عبدالرحمن شهید قرآن کریم در بغل اش بود آنجا یک زینه است بسیار پته پله دارد سرِش صدا کرد که عبدالرحمن باز چطور آمدی گفت همان آیتی که از پیشم خواسته بودی همان را آورده ام گفت بیاور !وقتی که تا نیمی زینه رسید پایان شد در سینه اش با لگد زد همراه با قرآن کریم لول میخورد !که پایان افتاد عسکر ها آمدند همراه برچه و دپچیگ زدندش ایطور که کرد دید که رویش سرخ است و خون پُراست گفت : خدایا من می ترسیدم که بروی سیاه پیش ات نه بیایم خوشبخت هستم که بروی سرخ بطرف ات روان هستم . این جهاد در راه خدا در برابر طغیان از همان زمان شروع شده است . وقتی دسته های از جنگجویان طالبان بر تندیس غازی  امان الله خان شاه آزادی خواه افغانستان رنگ سیاهی را می پاشانند و در مقابل این عمل ضد ملی طالبان جوانانی برپامیخیزند که سیاهی  آن تندیس غازی امان الله  را پاک کنند از سوی مقامات محلی طالبان بازداشت میگردند بدون شک که یک برنامه استخباراتی در برابرهویت ملی افغانستان پنداشته میشود

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا