نگاه دیگری به جنایت دایکندی !

دوسه روز قبل بود که خبرناگواروتکاندهنده ای ازشهادت  وتیر باران ۱۴ تن ازاهالی بی گناه  دایکندی منتشر شد و پیوست به آن شبکه های خبریی رادیو تلویزیونی داخلی و خارجی تحلیل ها و دید گاه های خویش را پیرامون این جنایت خونین و عریان بیان داشتند ؛ عده ای آنرا نسل کُشی قوم شریف هزاره نامیدند  که گویا توسط اقوام دیگر بویژه پشتون ها که با استراتیژیی استخبارا تی بیگانه ها خاصتأ پاکستان در کسوت گروهی بنام  طالبان بر کشور افغانستان سلطه یافته است ، عده ای نیز آنرا تبعیض قومی  علیه مردم ستمدیده هزاره از سوی قوم پشتون دانیستند طالبان که به غلط  و به اشاره باداران خارجی شان خود را نمائنده قوم پشتون می خوانند آنرا کار داعش  خواندند اما دراین میان شخصی بنام ذبیح الله مجاهد که خود را سخنگویی دائیم انلائین طالبان می خواند با تأویل سیاسی و استخباراتی این قضیه پرداخت و آنرا از نام امارت اسلامی قویأ محکوم کرد :ودر صفحه ایکس سابق تویتر خود نوشت : با تأسف فراوان، مطلع شدیم که در منطقهٔ میان ولایت‌های دایکندی و غور، تعداد ازهموطنان عام ما، ازسوی دشمنان انسانیت با بی‌رحمی تمام مورد حمله قرار گرفتند که ۱۴ تن جان باختند و ۶ تن دیگر زخمی شدند.ا.ا.ا این عمل وحشیانه را شدیدا محکوم می‌کند، در کنار آن حفظ مال و جان ملت را مکلفیت خود می‌داند.در حالی که ما غمشریکی خود را با قربانیان مظلوم این حادثه شریک می‌کنیم، در کنار آن برای جستجوی عاملین ساعی بالفساد و سپردن آنان به پنجهٔ عدالت، تلاش جدی می‌کنیم. ان‌شاءالله

هرچند نظریه طالبان یک گفتمان و یک پدیده جدید و متعلق به این دوره و این عصراست اما ریشه منفرد و عنصری آنرا میتوان در تاریخ جهان اسلام دریافت حتی میتوان آنرا باتوجه به رسوبات و عوارض آن که ریشه در خشونت دارد به عنوان یک پدیده ای انسانی تلقی و تبار شناسی کرد یعنی در سنتی که عقل و خرد انسانی را تحقیر نموده و برای آن در حوزه شناخت دین هیچگونه اعتباری قائل نیست . عناصر و مؤلفه های پراگنده این گفتمان در دوجه مذهبی آن در قرون گذشته و در دوران ما قبل مدرن کمتر بحران زأ می شد زیرا پارادائیم سنتی حاکم بر آن دوره ها حدود وقلمرو تمامی حیات مذهبی بویژه حقوقی جوامع اسلامی را تعیین میکرد امابا ؤرود به دوره مدرن یا متأثرشدن جوامع دینی ازپدیده های فکری ، سیاسی و نهادی مدرنیته گسست بزرگ و حفره ای عمیق ایجاد شده که روابط گفتمان طالبانی با دیگر قرئت های سیاسی برای مدیریت جامعه را به شدت چالشی و بحرانزأ کرده است  روی همین دلیل نیز وقتی طالبان قدرت جامعه را نه از راه دروازه که معمولأ در مشروعیت دهی برای حکومت ها نقش ارزنده ای دارد بلکه از راه نامشروع استخباراتی برمردم و کشور افغانستان سلطه یافته اند در مواجهه با بسیاری مسائل بویژه مسأله امنیت شهروندان مقابل می گردند آسان ترین و درعین حال بی درد سرترین راه را انکار و یاهم صدور بیانیه های کذائی محکومیت میدانند .چنانچه با ؤقوع حادثه خونین شهادت چهارده تن ازشهروندان بی دفاع کشوراز نام ذبیح الله مجاهد سخنگوی مأمور است ومعذورامارت  طالبان با شدت محکوم گردیده است . این درحالی است که آقای ذبیح الله مجاهد بخوبی  میداند که ما درچه زمانی وعصری زندگی میکنیم ؟ البته ایشان  دراین محکومیت نامه متحد المال و از قبل تهیه شده نه گفت که تفاؤت قرئت طالبان با قرئت داعش خراسان درچیست واین دو گفتمان مذهبی باهم چه اختلافی دارند ؟ واقیعت این است که اکثررهبران دولت اسلامی شام و عراق منجمله ابراهیم عواد ابراهیم بدری قرشی یا همان ابراهیم ابوبکر بغدادی ، در زمان نخستین امارت طالبان در افغانستان خود از جمله اعرابی بود که در راستای منافع کشور های منطقه و ایالات متحده امریکا جهت تقویه تقویه  جبهه جنگ مجاهدین افغانستان به نزدیک ترین جبهه جنگ به پاکستان آورده شده بودند. طبیعی است که آقای ابراهیم ابوبکر بغدادی نیز در کنار سائرجنگجویان عرب تبارهمچون اسامه بن لادن ، ایمن الظواهری ، ابو مصعب زرقاوی ودیگران با سقوط حکومت اسلامی مجاهدین توسط طالبان ازسوی همان سازمان های اطلاعاتی درسرزمین افغانستان جابجا گردیده بودند و اکنون نیز به اقتضای منافع کشورهای گوناگون ازگُردانها ی مسلح و دهشت افگن بنام های گوناگون همچون القاعده ، داعش ، داعش خراسان ، طالبان ، تحریک طالبان پاکستان TTP و دیگر سازمان های مذهبی در آسیای میانه استفاده استخباراتی می نمایند . البته نباید فراموش کرد و گزارشهای موثقی وجود دارند ازآنجائیکه حق خود ارادیت و جوهر تعیین سرنوشت از انسان باشنده سرزمین افغانستان از چندین دهه بدینسو درچنگال بیگانه های مغرض بوده است خاک  افغانستان نیز به عنوان میدان  جنگ های نیابتی مورد استفاده قرار میگرفتدر دوره بیست ساله رژیم جمهوری اسلامی افغانستان بویژه در دوره ریاست جمهوریی اشرف غنی و مشاوریت حنیف اتمر بحیث مشاور امنیتی ریاست جمهوری همه مخالفان دولت جمهوری اسلامی افغانستان که امروز بنام داعش و تحریک طالبان پاکستان TTP و دیگر سازمان های مذهبی در آسیای میانه استفاده استخباراتی یاد میشوند به موافقه مستقیم سفارت امریکا در کابل در ولایات سرحدیی  که هم مرز با پاکستان بودند در راستای تحقق اهداف استراتیژیک نظام جمهوری اسلامی تقویت می شدند و در این ارتباط شخصی بنام مولوی محمد قاسم حلیمی یکی ازاعضای پیشین طالبان وآخرین وزیرحج واوقاف دولت جمهوری اسلامی بریاست اشرف غنی  حین انتقال کمک ها به چنین  مخالفان دولت جمهوری اسلامی ریاست امورفرهنگی شورای امنیت برهبریی حنیف اتمررا برعهده داشت گزارش های نیز وجود داشت که وقتی برخی از اعضای داعش در ولایت بدخشان از سوی نیروهای امنیتی افغانستان به قتل رسیدند خانواده های شان در مهمان خانه های دولتی مربوط به شورای امنیت برهبریی حنیف اتمر که از قاتلان و اعضای ریاست خاد  دوره حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بود پذیرائی می گردید . همچنان و قتی طالبان در یکی از ولایات شما با جنگجویانی بنام داعش در جنگ بودند هواپیماهای ارتش  جمهوری اسلامی افغانستان در حمایت از جنگجویانی که بنام داعش مسمی شده بودند علیه نیروهای طالبان اقدام نمودند و سرانجام جنگجویان داعش  در هواپیما های ارتش در قرارگاه های مصؤن جابجا شدند .

هرچند اندیشه وتفکرطالبان به عنوان یک قرئت پدیده ای متعلق با اواخیر قرن بیستم و قرن بیست و یکم است اما می توان دریافت که ریشه های چنین برداشت ازاسلام ریشه درزندگی  نخستین دوره مسلمانان دارد .از سوی دیگر قرئت طالبانی نه فقط با اجتهاد ، معرفت شناسی و نوگرائی ارزشی قائل نیست بلکه اساسأ با علم و خرد ایضأ حقوق شهروندی به عنوان یکی از اضلاع مهم حقوق بشری نه تنها  اندکترین توجهی ندارد بلکه کسانی راکه دم ازحقوق بشر وآزادی انسان میزنند مرتد و مباح الدم می شمارند . چنانچه یکی از اکابرقرئت طالبانی به اسم مولوی عبدالقاهر که متولد ولسوالی اندراب بغلان است و در شهر مزارشریف به شغل امامت مسجد مشغول است و دوسال قبل نیز دراجلاس علمای طالبان منعقده در خیمه لویه جرگه از سخنرانان اصلی آن مجلس بود  دریکی از حلقه های درسی اش جنگ و نبرد با کافران را اینگونه بیان میکند : فإذا لقيتم الذين كفروا فضرب الرقاب حتى إذا أثخنتموهم فشدوا الوثاق فإما منا بعد وقتی که به کافر ملاقات ات حاصل شد فَضَرْبَ الرِّقَابِ چه در کار است؟ بزنید در گردن ، گردن شان  حتى إذا أثخنتموهم تا که بکشید کثرت خونریزی بکنید فشدوا الوثاق محکم کنید قید وؤلچک وزولانه را که نه گریزند اسیر شان !کفاری که خودرابنام دانشمندان مبصر و مفکر انتخاب می کند عنوان میکنند و آنها میگویند که اسلام بعضی نواقص خود را دارد نعوذ با لله منجمله نظام برده داری نظام برده داری میگویند که دراسلام نقص است چرا ؟ ازانسان غلام و کنیز ساختن واین غلام و کنیز را مانند مواشی در بازار فروختن ده ها دست تبدیل می شود واین کنیز که ده ها دست تبدیل میشود ده ها نفر جماع میکند بعد ازیک استبرأ یک حیض استبرأ دارد پس این یک نوع ظلم است نعوذ بالله سلب آزادی انسانیت است سلب مفکوره انسان والحاق انسان با مواشی وبا حمیت است فلهذا این نقص اسلام است که نظام برده داری وکنیز داری را درجهان اسلام عرضه کرده به عنوان یک جزیه دین تقدیم کرد .غلامان حلقه به گوش اروپایان و امریکایان این ها می گویند که در عصر امروز نیست …درحالیکه این جُرعه خوران دشمن این حلقه به گوشها نه میدانند که دین تا روز قیامت کامل است این بیچاره ها در اثر جُرعه دشمن ایها خودش یهود شده خودش یهود شده حکم خدا را تغییر میدهند . خداوند رحم کند بر این فتوی ها قطعأ در دماغ ات بگیر که نظام برده داری تا قیامت ختم نه میشود .

بعضی ها میگویند که غلام اش چیست و کنیز اش چیست ؟ هرگاه مجاهدین با دنیای کفر والحاد برزمند . ساحه را تسلط کنند . تمامی دار ونادار کافر غنیمت اینهاست . از سوزن شروع تا زن و فرزند تمامی زندگی غنیمت است . غنیمت که شد پس بچه ها همه مردانه غلام میشود زنان کنیز و بین مجاهدین تقسیم میشود . تمامی دار ونادار کافر غنیمت اینهاست …انسان های به غنیمت گرفته شده آنها غلام وکنیز میشوند . غلام به حیث استخدام چه معنی در خدمتها استخدام کند عمل جنسی ممنوع است اما کنیز اش بدون نکاح با مولای خود لازم است که جماع کند !!هرگاه در بازار به کسان دیگری بفروشند ده دست که در ده سال تبدیل شود فقط یک حیض استبرأ می شود که حمل نداشته باشد با او جماع میکند ، بی نکاح -بی نکاح کنیز شدن خودش یک نوع مشروعیت است قرآن کریم در جز هجدهم چی میگوید ؟ میگوید کسانی که با زن و کنیز جماع می کنند ملامت نیستند به زن به نکاح و با کنیز با ملک یمین میگویند اورا !تا که حکومت عیسی علیه السلام نه آید تا آن وقت جهاد ادامه دارد …. تربیون نواندیشی جنایت خونین در دایکندی را مانند سائرحوادث دردناک کشور عزیز ما این جنایت تیوریزه شده استخباراتی را قویأ محکوم نموده برای شهدای این حادثه غم انگیز جنت برئین و برای بازمانده گان آن صبر پایدار آرزو میکنیم