در طلیعه ظهور اسلام، زنان از پیشگامان عرصة ایمان بودند. به اتفاق همه مورخان، حضرت خدیجه (رض) نخستین کسی بود که به رسول خدا(ص)ایمان آورد. و اولین شهید در راه اسلام نیز یک زن مادر عمار حضرت سمیه (رض) بود. البته زنان دیگری هم بودند که به خاطر اسلام آوردن، شکنجه های فراوانی را به جان و دل خریدندو حتی اسلام به خانه های برخی از بزرگان مشرکین هم نفوذ کرد و دختر ولید بن مغیره همسر صفوان بن امیه و امحکیم همسر عکرمة بن ابیجهل در همان محیط شرکآمیز و خانواده کفر آلود به رسول خدا(ص) ایمان آوردند. با آشکار شدن رسالت رسول خدا(ص)کفار قریش به اذیت و آزار پیامبر و مؤمنان پرداختند و هرچه اسلام و مسلمانان رو به فزونی میرفت، شکنجههای مشرکین هم بیشتر میشد. برای رهایی از این وضع اسفبار، پیامبراکرم(ص)مقدمات اولین هجرت مسلمانان به «حبشه» را فراهم ساخت که در میان آنان، تعدادی از زنان مسلمان مانند: اسماء بنت عمیس همسر جعفر طیّار، امسلمه همسر ابوسلمه، و سهله همسر ابوحذیفه نیز حضور داشتند.این بانوان توانستند در کنار جعفر طیار «پیام اسلام» را به سرزمین حبشه و پادشاه آن برسانند.بعد از مهاجرت موفقیتآمیز به حبشه، رسول خدا(ص)مقدمات دومین مهاجرت را ـ که زمینهساز حکومت اسلامی بود ـ فراهم کرد. مردم مدینه که از جنگ و خونریزی به تنگ آمده بودند، در انتظار شخصیتی بودند که بتواند آنان را ازاین لجام گسیختگی نجات دهد.ازاین رو، وقتی درایام موسم حج شنیدند شخصی، خود را فرستادة خدا معرفی کرده، در سرزمین منا به سراغ او رفتند وبا شنیدن آیات وحی، به پیامبرایمان آوردند ودست بیعت به او دادند. د میان آنان، تعدادی زن نیز حضورداشتند وبا پیامبر(ص)پیمان بستند که ازآن حضرت حمایت کنند . پیامبر(ص) نیزبیعت همه زنان ومردان را پذیرفت.پس از پیمان عقبه در سال دوازدهم بعثت، روابط بین مسلمانان مدینه و پیامبراکرم(ص)پیوسته رو به گسترش نهاد و مقدمات هجرت تاریخی آن حضرت مسلمانان مکه فراهم شد. عدهای از مسلمانان قبل از آن حضرت، راه مدینه را در پیش گرفتند که خانواده ابوسلمه (امسلمه و فرزندش سلمه) از جملة این مسلمانان بودند.امسلمه میگوید: افراد قبیله از هجرت ما با خبر شدند و به تعقیب ما آمدند و مرا همراه فرزندم سلمه، به قبیله برگرداندند و همسرم ابوسلمه تنهایی به مدینه مهاجرت کرد و مرا به مکه برگرداندند. بستگان همسرم که از قبیله دیگری بودند، وقتی از این ماجرا با خبر شدند، فرزند خردسالم را از من جدا کردند. حدود یک سال در فراق همسروفرزندم اشک ریختم و گریه کردم تا سرانجام فرزندم را به من برگرداندندو من و سلمه، با شتری که داشتیم، راه مدینه را با ترس ازاینکه مبادا دوباره اسیر کفار مکه شویم، طی کردیم.آهنگ هجرت تاریخساز رسول خدا(ص)به صدا درآمد. گرچه زندگانی سراسر نور خاتم الأنبیا ، جز از راه کرامت و اعجاز قابل تفسیر نیست، اما تاریخ مهاجرت آن حضرت به مدینه توأم با معجزات بزرگ الهی و همراه با شگفتیهای بسیار بود؛ مانند: اخلاص و ایثار جان حضرت علی (رض) و فداکاری حضرت ابوبکر صدیق (رض) در غار و اعجازی که موجب پرشیر شدن پستان گوسفند لاغر و ناتوان شد. هجرت پیامبر به مدینه از مسیر بیابانی ناهموار و سخت میگذشت. آن حضرت در این سفر، به خمیه زنی به نام «امّ معبد» رسید و از آن زن غذایی خواست. امّمعبد غذایی نداشت و از پیامبر عذرخواهی کرد. نگاه آن حضرت به گوسفند لاغری افتاد که در خیمه بود. فرمود: این گوسفند را چه شده است؟ ام معبد گفت: به سبب بیماری و ناتوانی، از گلّه بازمانده است. آن حضرت پرسید: آیا این گوسفند شیری در پستان دارد؟ زن گفت: این گوسفند از شدت بیماری ناتوان تر از این است که شیری در پستان داشته باشد. رسول خدا(ص)فرمود: آیا اجازه میدهی تا من گوسفند را بدوشم؟ زن گفت: پدر و مادرم به فدای شما! اگر شیری دارد، آن را بدوش!پیامبراکرم(ص)دعایی خواند و دستان مبارک را به پستان گوسفند کشید و ذکر «بسم الله» را بر زبان جاری کرد. آن گاه شیر از پستان گوسفند سرازیر شد . آن حضرت ظرفی را پر ازشیر کرد و به ام معبد و دیگران داد وبعد خود تناول کرد. سپس ظرف ها را ازشیرپرکرد. اممعبد با دیدن این معجزه، ایمان آورد و حضرت از او بیعت گرفت و رهسپار مدینه شدخبر ورود کاروان پیامبر به شهر مدینه رسید. شهر غرق در شادی و سرور شد. زنان و مردان دسته دسته به سوی ورودی شهر رفتند؛ چرا که سالها قبل، خبر بعثت رسول نور و رحمت به گوششان رسیده بود و در انتظار زیارتش آرام و قرار نداشتند و ورود آن حضرت را به یکدیگر تبریک میگفتند. در این میان، زنان و دختران مدینه پیشاپیش مسلمانان به استقبال کاروان رفتند و با شعار و سرودهای ماندگار، که نشان دهنده عشق و ایمان آنها به حضرت بود، مقدم مبارک او را گرامی داشتند. آنان این اشعار را میسرودند:ماه از طرف (سرزمین) ثنیةالوداع بر ما طلوع کرد.تا زمانی که کسی دست به دعا برمیدارد، شکر خدا بر ما واجب است.ای پیامبر که در میان ما بر انگیخته شدی! آنچه را که از طرف خدا برای ما آوردی، با جان و دل میپذیریم و تو را اطاعت میکنیم.دومین دوره رسالت رسول اکرم(ص) دورة رهایی از ظلم و ستم کفار و مشرکین مکه و تأسیس حکومت الهی بر روی زمین بود. در سایه ایمان و رشادتهای زنان و مردان مؤمن و شیفتگان اسلام، پیامبر توانست با فرمان خدا در برابر ظلمها بایستد و فرمان جهاد را در مدینه صادر کند. با نزول آیه 39سوره حج خداوند متعال برای اولین بار به مسلمانان مظلوم اجازه جهاد داد. ویژگی مهمّ این دوره، صدور اذن جهاد و شهادت مسلمانان در رکاب پیامبراکرم(ص)بود.گرچه حضور زنان در میدانهای جنگ واجب نشده بود، اما آنان مهمترین عامل حضور رزمندگان در عرصه جهاد به شمار میرفتند؛ چرا که همسران، برادران و فرزندان خود را آماده جنگ میکردند. در جنگ «احد» زنان زیادی برای کمک به مجاهدان شرکت داشتند و با رساندن آب و غذا و شستن لباسها و یاپرستاری مجروحان، به سپاه اسلام یاری میرساندند؛ بانوانی مانند هند همسر عمرو بن جموح، هنگامی که دید جان رسول خدا(ص) به خطر افتاده، به فرزندش دستور میدهد تا برخیزد و با کفار به جنگ بپردازد.امّ عمّاره (نسیبه)، از اولین بیعت کنندگان با رسول خدا (ص) بود.وی از شمار زنانی است که در جنگ احد حضور داشت و به رزمندگان آب میرساند و به مداوای مجروحان میپرداخت.از او حماسهای جاویدان و به یادماندنی در جنگ احد بر جای مانده است و این زمانی بود که دشمن، شایعه کشته شدن رسول خدا را پخش کرد. کسانی که ایمان ضعیفی داشتند، پیامبر را تنها گذاشته و گفتند: با کشته شدن پیامبر، دیگر جنگیدن سودی ندارد. اما ام عماره با دیدن این صحنه، مشک آب را بر زمین انداخت و شمشیری در دست گرفت و به دشمنی که برای کشتن پیامبر حملهور شده بود، حمله کرد و در این نبرد، زخمهای زیادی را به جان خرید. رسول خدا(ص) فرزندش عبدالله را صدا زد که: زخم مادرت را ببند.امعّاره میگوید: فرزندم زخم مرا بست و من دوباره از رسول اکرم دفاع کردم. سرانجام از حضرت خواستم برای من دعا کند و از خدا بخواهد که ما را در بهشت رفیق رسول خدا قرار بدهد. و رسول خدا هم دعا فرمود: «اللّهمّ اجعلهم رفقائی فیالجنّة؛ خدایا! آنان (خانوادة امعماره) را رفقای من در بهشت قرار بده».امعمّاره با شنیدن دعای بلند رسول خدا(ص)به حضرت عرض کرد: دیگر از مصیبتهایی که به من رسیده، هیچ باکی نیست.همسر ، برادر و پدر زنی از تبار بنی دینار در رکاب رسول خدا(ص) در جنگ احد به شهادت رسیدند. زنان مدینه برای «شهدای احد» نوحه سرایی میکردند. این زن نیز در میان زنان مصیبت دیده حضور داشت، اما تنها جسم او در جمع بود و روحش نگران سلامتی پیامبر بود. از این رو، در میان جمعیت از حال آن حضرت میپرسید. وقتی که شنید رسول خدا(ص) به سلامت است، باز همچنان نگران بود و میخواست تا پیامبر را به او نشان دهند. هنگامی که آن حضرت را به او نشان دادند، در میان جمعیت زنان فریاد زد: «کلّ مصیبة بعدک جلل»یا رسول الله! با سلامتی شما، همه مصیبتها در راه شما کوچک و ناچیز است». او با این جمله کوتاه، آن چنان آرامشی در دل طوفان زده زنان مصیبت دیده ایجاد کرد که اشک شوق زیارت پیامبر، همه غمها را شستهند، دختر عمرو و عمه جابربن عبدالله انصاری است. همسر، برادر و پسر این زن نیز در جنگ احد به شهادت رسیدند. او پیکر شهدا را روی شتر گذاشت و به سوی مدینه رهسپار شد.مشورت حضرت ام سلمه در صلح حدیبیه در سخترین شرایط نشان می دهد که پیامبر اسلام برای زنان ارج می گذاشت و در پیچیده ترین مسایل مهم سیاسی با آنها همچنان مردان به مشورت می پرداخت . پیامبر(ص) به یاران خود فرمان داد تا قربانیهای خود را ذبح کنند و سرهایشان را بتراشند و از احرام بیرون آیند، دستور به سرعت اجابت نشد. از این رو، پیامبر(ص) با ناراحتی به چادر ام سلمه(رض) وارد شد و وی به پیامبر(ص) دلداری داد و پیشنهاد کرد که نخست پیامبر(ص) خود قربانی و تقصیر کند. اصحاب که چنین دیدند، برای قربانی و تراشیدن سر هجوم آوردند.با ظهور اسلام، «زن» جایگاه واقعی خود را پیدا کرد و هر روز بیش از گذشته، خود را از ظلم فرهنگ جاهلیت رهایی میبخشید، خصوصاً این امر در مدینه نمود بیشتری داشت؛ زیرا قدرت و حکومت رسول خدا(ص)تثبیت شده بود. شاید بتوان گفت که یکی از عوامل استقبال و گرایش چشمگیر زنان به اسلام همین احیای شخصیت زن و نجات آنان از زنده به گور شدن بود.حکومت رسول اکرم(ص)الگویی برای تمام حکومتهای اسلامی در طی تاریخ است،رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زندگی خویش برای مقام و شخصیت زن احترام فراوانی قائل بود. از سخنان گهربار ایشان است که «افراد کریم و بزرگوار زنها را مورد احترام و تکریم قرار میدهند؛ ولی اشخاص پست و فرومایه به زنها اهانت میکنند و کرامت آنها را نادیده میگیرند.بیشک عزت و احترامی که زنان بعد از اسلام پیدا کردند، مرهون تلاشها و زحمتهای رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. آن حضرت تلاش فراوانی کرد که نگرش مردان را نسبت به زنان تغییر دهد و آنگونه که شایسته است اصلاح کند و هم زنان را به قدر و منزلتخویش واقف گردانند.طوری که از سیرت پیامبر (ص) آموختیم زنان در حکومت اسلامی نقش تاثیر گذار وارزشمند دارند،هیچ حکومتی بدون حمایت همه جانبه افراد آن جامعه، پایدار نخواهد ماند و زنان به عنوان بخش عظیمی از جامعه در تقویت و تضعیف نظامها، نقش کلیدی داشته و دارند.پیامبر اکرم(ص) در خطبه حجة الوداع یک حرکت عظیم در حمایت از زنان را پایه گذاری کردند زیرا در این خطبه حضرت رسول(ص)، زنان را امانت الهی برشمرده و مردان را به حسن معاشرت با زنان توصیه کردند.مطابق به دستور از جانب پیامبر اسلام در حجة الوداع، هرگونه آزار و اذیت زنان در زمره دشمنی با رسول خداست و ایشان در روز قیامت دادخواهی میکنند زیرا پیامبر اکرم(ص) اولین کسی است که حقوق زنان را احیا کرد.خـداونـدا! تـو قـادرى كه بار ديگر آن عظمت ديرين را در پرتو اقتدا به سنت آن حضرت (ص) به مسلمانان بازگردانى .ـروردگـارا! مـا را در زمـره يـاران راسـتين پيغمبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) قرار ده .بـار الهـا! بـه مـا تـوفـيـقـى مـرحـمـت كـن که باالگوگیری ازمحبوبت در دعوت رسالت خویش ادا کنیم ،مـردم جـهـان فـوج فـوج از دل و جان اسلام را بپذيرند نه اینکه عملکرد نادرست ما باعث دوری مسلمانان از اسلام شود