گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » دلالان جنگ و سوداگران مرگ !
دلالان جنگ و سوداگران مرگ !

دلالان جنگ و سوداگران مرگ !

درین نوشتار مختصر سعی برین دارم تا شخصیت برنارد هانری لوی را به خوانندگان محترم معرفی نمایم،من اینکار را ضروری دانستم به دو دلیل ؛ یکی اینکه او از افراد فعال و ماجراجو در اشوب های جاری دهه های اخیر در جنگ یوگوسلاوی،آشوبهای شرق میانه،افریقای شمالی و افغانستان است.دلیل دوم اینکه آقای حکمتیار چندین با در خطبه های نماز جمعه اش ازو نام برده و عکسش را در کنار احمد مسعود دلیل وابستگی و در نتیجه ملامتی جبهه مقاومت شمرده است که خود درخور تحلیل جداگانه است.درین مقال نمیتوان هردو قسمت را مورد رسیدگی قرارداد.بنابرین درقسمت اول فقط به معرفی برنارد هانری لوی پرداخته میشود ورابطه اش رابا احمد مسعود به بخش دوم میگذاریم.برناردهانری لویBhl خود یک یهودی متولد الجزایربا ملیت فرانسویست وازروشنفکران مطرح و فعال دررسانه های بزرگ سرکاری است‌.

در عرصه های مختلفی چون فلسفه،سیاست،نویسندگی،سناریو نویس فیلم و هنر میباشد.در فلسفه او را فیلسوف مهم دیکارتی میدانند.اما انچه او را مطرح ساخته است اینها نیست بلکه گرایش و تحرکات سیاسی اش در حوادث سالهای اخیر در یوگوسلاوی،لیبی،سوریه و افغانستان و کشورهای افریقاییست.او یکی از هواداران سرسخت مداخلات نظامی بشردوستانه قدرتهای بزرگ دیموکراتیک در کشور های دیگر است که در انها حقوق بشر و ارزشهای دیموکراتیک مراعات نمیشود.این مداخله بشردوستانه یکی از تئوری های معروف سیاسیست که دست اویز همه مداخلات و جنگ افروزیهای  جناح محافظه کاران افراطی حزب جمهوریخواه امریکا و هواداران دیگر غربی انست.تئوری پردازان و مغزهای متفکر این گرایش در امریکا به سردمداران کاخ سفید توصیه میکردند که امریکا بعنوان بزرگترین حامی دیموکراسی و حقوق بشر حتی احتیاجی به هیچگونه مجامله و نرمش هم ندارد بلکه بی مهابا وبصورت قاطع میتواند و می باید در هر جایی که حقوق بشر مورد تجاوز قرار گیرد مداخله نظامی کرده و رژیم هار دیموکراتیک را ایجاد نماید.آنها امریکا و دیگر قدرتهای غربی را درین امر فعال مایشآ میدانند.آقای هانری لوی درین مورد کلماتش را نمی جود ،میگوید من طرفدار جنگ نیستم ولی برای صدور دیموکراسی و حقوق بشر جنگ را می پذیرم بدون اینکه آنرا دوست داشته باشم.ازو پرسیدند که مداخلات غرب در سالهای اخیر در کشورها جز ویرانی،آشوب و خونریزی ببار نیاورده! او جواب میدهد خوب نمیتوان بدون شکستن چند تا تخم مرغ اوملت درست کرد.یعنی این مداخلات به همه این فجایعی که امریکا به دستیاری دیگر کشورهای غربی در افغانستان،عراق،سوریه،لیبی،یمن و سومالی ببار اورده ارزشش را دارد.قابل یاد اوریست که در وقت جنگ و تحریمهای مواد غذایی و دارویی علیه عراق از وزیر خارجه وقت امریکا خبرنگاری پرسید در اثر تحریمهای خوراکی و دارویی پنجصد هزار کودک عراقی جان شان را از دست دادند آیا ارزشش را داشت؟

وزیر خارجه وقت امریکا با درنگ و آرامش جواب میدهد بلی ارزشش را داشت هرچند تصمیم دشواری بود.با شنیدن چنین سخنانی باید بدانیم در چه جهانی زندگی میکنیم.آقای برنارد هانری لوی با تآسی کامل از تئوریهای محافظه کاران امریکایی میگوید همینکه ما طلایه دار دیموکراسی و حقوق بشریم پس خوبیم ،این خوبی بلاتردید بما صلاحیت میدهد در هر جایی از جهان مداخله بشردوستانه نماییم و بشردوستانه میلیونها انسان را به خاک و خون بکشیم و کشور ها را به ویرانه کامل به آشوب و بحران ناتمام رها کنیم.خوانندگان به این شعار« چون ما دیموکرات و حامی حقوق بشریم پس حق داریم حمله نظامی کنیم و کشتار های میلیونی براه بیندازیم» را با شعار های داعش،بوکوحرام و طالبان و القاعده مقایسه کنند که انها بنام شریعت و حکم خدا هرچه بکشند حق دارند چون از خدا فرمان گرفته اند،اینها هم از حقوق بشر فرمان قتل عام دریافت کرده اند.ژول فیزی هم در  ۲۸ جولای ۱۸۸۵ در پارلمان فرانسه اعلان کرد« تمدنهای برتر حق دارند،حتی مکلفیت دارند که به تمدن های مادون درس تمدن بیاموزند». هانری لوی هم میگوید جنکهای خوب و جنگهای بد وجود دارد جنگهای ما جنگهای خوب اند بقول ما مردم جنگهای خود را دارو میپندارند.جنگ طلبان کاخ سفید مداخلات نظامی و جنگهای ضد تروریستی خود شان را جنگ خوب نامگذاری کرده بودند.آقای لوی در جای دیگر در یکی از اثارش بنام « بربریت در چهره انسانی» میگوید فاشیسم و توتالیتاریسم از سوراخ سوزن عقلانیت و روشنگری موفق شد عبور کند،اینها حاصل دوره تاریک اندیشی نیستند بلکه فاشیسم و توتالیتاریسم با ابزار راسیونالیسم یا عقلگرایی به قدرت رسیدند.دقیقآ مطابق سخن لوی امروز فاشیسم امریکایی و مشروع شمردن کشتار ملتها در زیر پوشش دیموکراسی و حقوق بشر انجام میگیرد،همانطور که بربریت القاعده و طالبان  در پوشش شریعت انجام میشود.عبرت بزرگ روزگار را ببینید که امروز دیموکراسی و حقوق بشر امریکایی  برای رسیدن به اهدافش در اوکرایین با بقایای نازیسم هتلری و دست راستی های فاشیست همدست و همپیمان شده است و در افغانسان و شرق میانه با تروریسم تاریک اندیش و خونخوار مذهبی.اقای لوی هم همه این بربریت امریکا را برخاسته از انگیزه « اخلاقی» میداند‌.آقای لوی در تماس با مقامات قطری مآموریت می یابد تا جنگهای تروریستی را به لیبی منتقل نماید چون ازدیرزمان به اینسو قذافی دشمن سرسخت امریکا و مانع اهداف اسراییل درمنطقه  شمرده میشود همانطور که صدام حسین را مانع طرحهای استعماری منطقه ای خود میپنداشتند،این دو مزاحم باید از سر راه برداشته شوند،اینکار باید با جنگهای نیابتی یعنی تروریسم بجای ارتش سنتی انجام گیرد.آقای لوی درین مآموریت مبلغ ۸ میلیون دلار از وزارت خزانه داری قطر بفرمان امیر قطر بعنوان سفرخرج دریافت میکند( این مطلب در انبوه اسنادی منتشر شده است بنام « تحقیق در کارنامه قطر» توسط یک گروه پژوهشگر بین المللی که در قسمت بعدی به ان خواهیم پرداخت.)

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا