گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » محرومیت زنان ازتعلیم و تربیت جنایت ضد بشری بدست طالبان!
محرومیت زنان ازتعلیم و تربیت    جنایت ضد بشری بدست طالبان!

محرومیت زنان ازتعلیم و تربیت جنایت ضد بشری بدست طالبان!

اصطلاحات « جنایت علیه بشریت» و « جنایت جنگی» و« نسل کشی» از دستپختهای غربیان و در رآس آنها امریکاست که خود را طلایه دار دیموکراسی و حقوق بشر و معلم بشر درین عرصه های کذایی میشمارند.خود قوانین اختراع میکنند و اصطلاحات پرطمطراق وضع میکنند و تمام جهان را بدانها نصیحت میکنند.خود هم قلم بدست نشسته اند و کشورها،رژیمها و گروههای دیگر کشورها را نمره کامیابی و ناکامی میدهند .

چنان رفتار دارند که گویی خود معصوم اند و غیر متهم.این حقیقت امروز از هر زمانی آشکارتر و آفتابی تر شده است که قانون ساخته و پرداخته دست قدرتمندان است برای کنترول و سرکوب ضعفا.جان میرشهایمر استاد علوم سیاسی در دانشگاه شیکاگو بار ها در مورد جنگ اوکرایین تکرار میکند که شعار the might is right ( زور حق است) در مورد قدرتمندان امروز از هر زمانی صادقتر است.

نوام چامسکی در مورد تروریسم قدرت امریکا مثلی را ذکر میکند؛ روزی سردسته دزدان دریایی به چنگ سپاهیان امپراطور افتاد و او را دست بسته به پیشگاه امپراطور حاضر کردند.امپراطور خطاب به او گفت:« تو به غارت مال التجاره دست میزنی و امنیت دریا ها را به خطر انداخته ای.» دزد دریایی در جواب امپراطور میگوید؛« جناب اعلیحضرت! حرف  ما و شما یکیست،فقط فرقش درینست که شما نفرات بیشتر دارید و ما کمتر.»امروز گروهها و دسته های تروریستی در جهان همه معامله داران و مشتریان زیر دست امریکا اند که برای جنگهای نیابتی قراردادیان امریکا بشمار میروند و این نوع جنگها جنگهای مدرن را تشکیل میدهد که بسی ارزانتر از لشکرکشیهای بزرگ نظامی تمام میشود و امریکا هیچگونه مسؤلیتی درین مورد نمی پذیرد.بطور مثال طالبان از تروریستهای شناخته شده در قطار داعش،القاعده و بوکوحرام و دیگر همتایان شان با امضای قرارداد رسمی با امریکا بر مقدرات یک کشور مسلط گشته و قدرت مطلق سیاسی را از همه غصب کردند.غصب قدرت سیاسی و محروم ساختن تمام اقشار مردم از ازادی در تعیین سرنوشت سیاسی خودشان اولین جنایت بزرگ علیه بشریت را مرتکب شدند.محروم ساختن تمام زنان و دختران از حق تعلیم و تربیت یک جنایت تکاندهنده و باور ناکردنی در دنیای امروز به حساب می آید.اینکار جرم کوچکی نیست بلکه تبعاتش تا نسلهای اینده دامن کل ملت را خواهد گرفت.اینکار همان زنده بگور کردن تمام زنان کشور است که خود طالبان جهول ازان اطلاع دارند.محروم کردن زنان از تعلیم و تربیه محروم ساختن تمام مردان وزنان آینده کشور از علم و معرفت است زیرا زنان اولین معلمان ومربیان بشریتند همانطورکه گفته اند زنان با یکدست گهواره طفل وبا دست دیگرجهان را می جنبانند.

این تازه اغاز کار است ،طالبان در صورت بقای قدرتشان تمام علوم  اجتماعی،سیاسی و انسانی را از مراکز اکادمیک تصفیه خواهند کرد زیرا هیچکدام با جهانبینی شان سازگاری ندارد.بیجا ساختن و کوچاندن اقوام دیگر از خانه ها و زمینهای شان و جانشین ساختن اقوام خود بجای انها جنایت عظیم دیگر علیه بشریت است.بیکار و بی اثر ساختن نسل جوان و آینده سازان کشور و نومید ی انها از اینده شان خود بجای خود جنایت دیگر تکاندهنده است،آواره ساختن و راندن میلیونها انسان از وطن و زادگاه شان هیچ کمی ای از جنایت علیه بشریت ندارد.تعقیب و بازداشت،زندان و شکنجه کردن هزاران نفر و سربه نیست کردن مخالفان بدون  چوکات قانونی،بدون پیگرد ،بدون تحقیق رسمی و قانونی،بدون تشکیل پرونده و وکیل مدافع و بدون کمترین اطلاع رسانی و حسابدهی از کار شان از زمره جنایات بزرگ علیه بشریت و حقوق انسانی بشمار میاید.بسی اعمال مشابه دیگر همه در قطار جنایت علیه بشریت بحساب میروند.امریکا و همه همرکابان غربیش پشت به همه این اعمال وحشیانه طالبان نموده و چشم و گوش خود را بسته اند.همه ان شعار های کاذب بشردوستانه و حقوق بشری قربانی منافع سیاسی و ژئوپولیتیک دیگر گشته اند.آنچه مسلم و آشکار است اینستکه بزرگترین قدرتها بزرگترین جنایات را مرتکب میشوند،زیرا کشورهای کوچک آن امکانات و نیروها را در اختیار ندارند.قدرتهای بزرگ خود واضع قوانین اند برای مجازات و کنترول دیگر کشور ها و خود فراتر ازان قوانین اند.آنها در برابر اعمال خودشان هیچگونه حسابدهی و مسؤلیتی را نمیپذیرند،در نتیجه برای انجام هر جنایتی بطور علنی دست باز دارند.دیگران هم در برابر شان سکوت میکنند.آیا سکوت و اغماض جامعه جهانی در برابر اینهمه جنایات جاری در افغانستان بویژه در برابر زنان بیدفاع خود نوعی جنایت نرم نیست.

حمله نظامی علیه کشورهای مستقل دیگرواشغال شان،ویرانی همه زیرساختهای زندگی مردم با بمبارانهای بی امان چون عراق،افغانستان،سوریه،لیبی،یمن و سومالی  جنایت علیه بشریت نیست؟ همکاری و تولیت کشوری تروریست پرور چون پاکستان توسط امریکا و حمایت ازان جنایت شمرده نمیشود.ایجاد و حمایت از مفسدترین رژیم های دنیا چون حکومتهای کرزی و غنی برای زمینه سازی بازگشت مجدد تروریستان طالب کمتر از جنایت علیه بشریت است؟حملات نظامی وسیع بالای مردم بیدفاع کشور خود از سر کینه توزی و عقده های شخصی و قومی جنایت نیست؟نفس امضای توافقنامه سیاسی با یک گروه معلوم الحال تروریست و بدوی توسط امریکای پیشقراول حقوق بشر و دیموکراسی یک جنایت شاخدار علیه بشریت نمیباشد؟سازمانهای بشر دوست ،بین المللی و انواع سازمانهای مدنی دیگر بعد از اشغال و ویرانی و جنگهای خانمانسوز توسط امریکا به تسلیت و دلداری و نوازش کشورهای قربانی میپردازند تا شدت روانی جنگ های ویرانگر را بکاهند.این سازمانها به نوعی ضربه گیر جنایات قدرتها بحساب می آیند.ده ها سازمان ان جی او و بشر دوستانه دیگر در سالهای جهاد در پشاور و دیگر نقاط پاکستان فعال بودند که پوششی برای فعالین سی آی ای را تشکیل میدادند.قبل و بعد از سال ۲۰۱۴ در اوکرایین ۹۵ Ngo که همه پوششی برای افراد سی ای ای بودند فعالت داشتند که در راه انداختن شورشهای خیابانی و کودتای رنگین در آن کشور نقش فعال داشتند.راه اندازی همه این جنگهای خانمانسوز و ویرانگر در کشور های دیگر،دامن زدن به جنگهای داخلی،ارسال سلاحهای مخرب و حمایت از رژیمهای دیکتاتور و سرکوبگر همه جنایت های ضد بشری برجسته نیستند.در گرماگرم این بازار مکاره و ترفند های اهریمنی جاری در دنیا چه راه نجات غیر از بیداری ملتها و وحدت و همبستگی برادرانه وجود دارد،این کار اگر کافی نباشد شرط اولی و لازمی راه پیروزی خواهد بود.دشمنان از همین خلا های نفاق داخلی وارد میشوند تا کی باید در برابر همه این ترفند های مکرر تاریخی مانند گله های گوسفند در هجوم گرگان باشیم؟ تا چه وقت باید مغضوب اعمال جاهلانه و پراگندگی های گله وار خود باشیم؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا