گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مهندس موسوی خطاب به خامنه ای:بوی ستم‌شاهی به مشام می‌رسد
مهندس موسوی خطاب به خامنه ای:بوی ستم‌شاهی به مشام می‌رسد

مهندس موسوی خطاب به خامنه ای:بوی ستم‌شاهی به مشام می‌رسد

مهندس میر حسین موسوی صدراعظم دوره جنگ ‌ دهه ۶۰ در زمان رهبریی آیت الله  خمینی رهبر انقلاب اسلامی  و نامزد معترض انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۸۸ با هشدار نسبت به جانشینی موروثی آیت الله علی خامنه‌ای ، سرنوشت مقاماتی مانند حسین همدانی را «عبرتی برای بازماندگان» دانست تا بفهمند «خودکامه در ازای طعمه‌ای که پیش پایشان می‌اندازد، همه چیز آنان را مطالبه می‌کند.» در این متن که درتلگرام  کلمه آن را بروز سه‌شنبه ۱۸ اسد منتشر کرده، مهندس میرحسین موسوی کاندید پیروز انتخابات ۱۳۸۸ حسین همدانی فرمانده ارشد سپاه پاسداران را که در سوریه کشته شده است، به خاطر نقش او در سرکوب اعتراضات به نتایج انتخابات ۸۸، «سردار بی‌افتخار» نامید و با یادآوری سرکوب اعتراضات عاشورای آن سال، به «استخدام اوباش بدسیرت برای قمه‌کش کردن جوانان مردم» یاد کرد. متن کامل پیام منتشرشده در تلگرام  کلمه را چنین می خوانیم

از دوستانی که زحمت ترجمه بیانیه‌های جنبش سبز را کشیده‌اند تشکر می‌کنم و امیدوارم این تلاش موجب ترویج برادری میان ملت‌های منطقه شود.بیش از یازده سال از ۲۵ بهمن پرافتخار ملت ایران گذشته است، روزی که مردم به خیابان‌ها آمدند تا از خیزش برادران و خواهران خود در جهان عرب حمایت کنند و اجازه ندهند ظلمی که خودخواهان با انقلاب‌شان کردند در حق آن جوانه مبارک تکرار شود. دولتمردان از یک طرف به طمع پیشبرد سیاست‌هاى منطقه‌اى‌شان و از طرف دیگر نگران از اثرات این بهار جدید بر حرکت آزادى‌خواهانۀ مردم ایران، مثل همیشه می‌خواستند با جعل عنوانى تازه، این خیزش عظیم  را به سوئى ببرند که در داخل خطر را دور کند و در خارج برای‌شان منافع به همراه آورد.

چونان همیشۀ تاریخ که نیات شوم جامه‌هایی از مشعشع‌ترین شعارها مى‌پوشند حاکمیت نام بهار عربى را به بیدارى اسلامى تغییر داد، تا حرکت معطوف به آزادى و عدالت ملت‌هاى به ستوه آمده از دیکتاتورى و گرسنگى و فقر و بى‌عدالتى و مجالس قلابى را از حقیقتش خالى کند. شاهد شوم بودن نیات این کجروى نتیجه‌اى است که از آن به دست آمد: غمنامه‌ای که همچنان در سوریه ادامه دارد؛ میلیون‌ها مهاجر، صدها هزار کشته، بدنامى حزب‌الله لبنان، پیدایش داعش، جنگ‌هاى قومى و قبیله‌اى در یمن، و گرایش کشورهاى عربى به پیوند با اسرائیل. به آن شعار هلال شیعى را هم اضافه کنید و گرفتارى‌هائى که براى همۀ کشورهاى اسلامى منطقه، و در رأس آنها ایران به وجود آورد. مصیبت‌هاى ناشى از این اقدامات برای ایران و منطقه همه از یک خطاى بزرگ ریشه مى‌گرفت و آن دست بردن در مضمون حقیقى خواست ملت‌ها بود. مردم تشنه آن‌اند که آزاد باشند و خود بر گزینند، و این انتخاب آنان قطعا به نفع بشریت به طور عموم، با هر ایده و ایمانى، و به سود منافع ملى و حاکمیت مردم خواهد بود.راهپیمائى ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ دعوت به عدم غفلت از شعارهاى میدان تحریر قاهره بود، دعوت برای مقابله با فاجعه‌اى که بر اثر سیاست‌هاى غلط به ایراد آسیب‌هاى جدى به منافع ملى مى‌انجامید. بلکه دعوت 25 بهمن هم حمایت از جنبش‌هاى جهان عرب، و هم دفاع از خیزشی مردمى به حساب می‌آمد که از پیش با شعار «راى من کجاست» راه‌حل همه مشکلات کشور را نشان داده بود.

گناه بزرگ حکومت ما دست بردن در حقیقت معانی است. هر نام پرشکوهی به ننگین‌ترین جرائم تعلق می‌گیرد. دفاع از حرم که به معنای حراست از قلب مومن در مقابل کمترین گرایش به ستمگران است، به خون ریختن در سرزمین‌های بیگانه برای تحکیم پایه‌های رژیمی کودک‌کش اطلاق می‌شود، همان‌گونه که پیش از آن استخدام اوباش بد‌سیرت برای قمه‌کش کردن جوانان مردم بصیرت نام گرفت. سزای آن سردار بی‌افتخاری که به این جنایت اعتراف و مباهات کرد چه بود، جز آنکه جانش در غربت به قربانی مستبدی دیگر تلف شود، در حالی که نه آسمان بر او گریست و نه زمین، و نه او کمترین نَمی‌ از سابقه پیشین با خود به پیشگاه خداوند برد؛ عبرتی برای بازماندگان تا در یابند که خودکامه در ازای طعمه‌ای که پیش‌پای‌شان می‌اندازد همه چیز آنان را مطالبه می‌کند. و این همه چیز شامل کمترین ظواهر به جا مانده از انقلاب نیز هست، تا این بار کدام نام پرطمطراق را بر خیانت‌شان سوار کنند. بوی ستم‌شاهی به مشام می‌رسد. می‌گویند اگر سایه آقا نباشد بحمدالله فرزندانی تربیت کرده‌اند که با رای اکثریت خبرگان رهبری شیعیان جهان را به عهده خواهند گرفت.

زبان‌شان  لال، مگر سلسله‌های ۲۵۰۰ ساله بازگشته‌اند که فرزندی پس از پدرش به حکومت برسد. «اگر شاهنشاهی هستید بگوئید.» این جمله عتاب‌آمیز از مرحوم امام است. آن جان بیدار اگر امروز حضور داشت چه واکنشی نشان می‌داد؟ احتمالاً می‌گفت غلط می‌کنند ملتی را به قهقرا بر گردانند.و یحلفون بالله ما قالوا و لقد قالوا کلمة الکفر و کفروا بعد اسلامهم و هموا بما لم ینالوا. و به خدا قسم می‌خورند که نگفتند، در حالی که کلمه کفر را گفتند و بعد از اسلام‌شان کفر ورزیدند، و برای کاری کوشیدند که به آن توفیق نیافتند.

سیزده سال است که اخبار این توطئه شنیده می‌شود. اگر به راستی در پی آن نیستند چرا  یک بار چنین نیتی را تکذیب نمی‌کنند؟ما همراهان مردم ایران با استفاده از این فرصت در پیشگاه ملت تاکید می‌کنیم که یازده سال و اند دوری ما را بر عهدمان با آرمان‌های پیشین پابرجاتر کرده است. باشد روزی که قنداقه‌پوش‌های ما دیگر زیر قنداقه تفنگ بزرگ نشوند. باشد روزی که ایران و ایرانی به آزادی و شکوفائی لایق خویش برسد. باشد زمانی که راستی بر دروغ و دادگری بر ستم پیروز شود. باشد که این شب سر آید و این زادبوم از نو بامداد را تجربه کند.

یک نظر

  1. مطالب بسیار مفید و پر حکمت برای ملت افغانستان و یاد آوری لحظات شیرین و تلخ انقلاب همزبانان ایرانی. آیا به آن حد رسیده ایم که از سرنوشت دگران پند گیریم
    با کار کرد و زحمات دست اندر کاران نو اندیشی حرکت تکاملی ما سریعتر می شود

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا