گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حسین نمـادی ازعصیان وقربانی درتاریخ مبــارزه برای عـــدالت!
حسین نمـادی ازعصیان وقربانی درتاریخ مبــارزه برای عـــدالت!

حسین نمـادی ازعصیان وقربانی درتاریخ مبــارزه برای عـــدالت!

یادداشت نواندیشی : متنی را که مرورمی فرمائید درمراسم برگزاریی یاد بود روز تاریخی عاشورا که به همت رادیو کتاب و متصدیی فرهیخته آن جناب سید نوید محسنی از فرهنگیان و نویسنده گان نامور کشور افغانستان بصورت انلائین وبا حضوردانشمندان و محققان ارجمند جامعه افغانی تدویر یافته بود  طی یک سخنرانی کوتاه ازسوی استاد محمد امین فروتن ازدانشمندان حوزه دین وجامعه  و فرهیخته گان شناخته شده افغانستان قرئت گردیده بود ،  تربیون نواندیشی ضمن سپاس از رادیو کتاب بالخصوص برادردانشمند و دلسوز جامعه افغانستان محترم  سید نوید محسنی و سائر دست اندرکاران گرامی آن رسانه  خدمت شما عزیزان خواننده و شنونده تربیون نواندیشی نیز هرچند از گرامی داشت عاشورا چند روزی سپری میگردد با آنهم از اینکه در تاریخ حیات ما: «هر روزعاشورا و هرسرزمین کربلا است» آن را مجددأ به نشر میرسانیم                           .

امروز برای من سخن گفتن مشکل است بخصوص درباره “شهادت ” و بالاخص درباره شهادت مردی که الگوی ایثاربرای همه مبارزان راه آزادی و عدالت و معتقدان به فلسفه ابدیت توحیدی بود  . درباره کاربزرگی که حضرت حسین در تاریخ انجام داده است بسیاری سخن گفته اند و بسیاری نوشته اند و هنوز هم میگویند و مینویسند . قدما بگونه ای آنرا توجیه کرده اند و متجددین روشنفکر از زاویه دیگری آنرا به بررسی گرفته اند . مگر من باور دارم که امکان ندارد کاری را که حسین انجام داده است بفهمیم مگر اینکه حکومت جوراموی آن روزگار را که برتمامی  قلمرو  جزیرة العرب سلطه و حاکمیت  داشت در بستر شرائط آن دوران مورد تحقیق و پژوهش علمی قرار دهیم . ما همواره از رشادتهای حسین و یارانش سخن گفته ایم اما هرگز از آنچه که حسین بخاطر آن سخاوتمندانه ودرعین حال آگاهانه خود را قربانی کرد یاد نکرده ایم . من می خواستم امروز آن ارزش و آن اصلی را که حسین و حسین ها قربانی اش شده اند و عظمت آنان در تاریخ بشر و در پیشگاه خالق و مخلوق بخاطر این است که این ارزش متعالی و اصل  زرین درتاریخ بشر به عنوان نمادی از آزادی خواهی و عدالت طلبی در وجدان تمامی مبارزین راه عدالت و استقلال حک شده است . از یکسو باید شهادت را به عنوان یک مسأله فکری ، علمی و فلسفی مطرح کنم و درعین حال باید فقط باندیشم و استدلال کنم و تنها از قدرت علم و منطق مدد بگیرم و از سوی دیگر داستان و مفهوم فلسفی شهادت و آنچه را که شهادت تداعی میکند برای فهمیدن اش باید اول مکتبی که شهادت در آن معنی می یابد و شهادت در آن طرزتفکر قابل توضیح است روشن شود . وآن عبارت است از مکتبی که ” حسین ” یکی ازمظاهر این مکتب است  ونیز تبلور شهادت درنبرد تاریخی سرگذشت انسان که حسین یک پرچم دارچنین  نبرد عدالت خواهی است همچنان حسین تسلسل و حلقه ایی سرخی از نهضتی است که  ازهابیل آغازیده شده و دررگهای تمامی تاریخ بشر وجود دارد که بر این اساس و براین ملاک همه پیامبران تاریخ بحیث حلقه های از همین نهضت همچون دانه های تسبیح یکی با دیگری توصل یافته اند و پیامبراسلام جد حسین آخرین پیام آور دینی است که در طول تاریخ به تصریح مکرر قرآن ، همه پیامبرانش آمده اند تا ” حکمت ” را و ” کتاب ” و” آزادی و عدالت ” را درجهان تعلیم کنند . وپیامبر اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم آخرین پیامبر از همین نهضت جهانی و بشری پیامبرانی است که بنام اسلام بشریت را به عبودیت خدای واحد می خواندند . وپیامبر اسلام آمده است تا به تحقق همه جانبه جهان بینی توحیدی ، وحدتی به تاریخ بشر ، وحدتی به نژادها ، وحدتی به ملتها ، به گروه ها خاندانها وطبقات اجتماعی ببخشد . تفرقه های که همواره بوسیله مذهب شرک از سوی جباران در تاریخ توجیه شده است . شعار توحید با مفهوم اسلامی شعار آزادی بخش بوده است که پیش از آنکه متوجه متفکرین ، فیلسوف ها و علما باشد برده گان و شلاق خورده گان و گرسنه گان به این شعار ها را لبیک گفتند  و برای همین بود که در مکه گروهی که بر گرد پیامبر اسلام آمده بودند جز تنی چند همه از محرومترین و گمنامترین تحقیر شده گان جامعه بوده اند .این است که پیامبر اسلام این آخرین چوپان مبعوث ، آخرین پیام آور از سلسله مردانی که از صحرایی خاموش زندگی بر می شوریدند وبر صاحبان زر وزور و فریب یورش می بردند نیز  باید محو کننده رسم جاهلی و درعین حال تاریخی  از  برده داری و تحقیر انسان دانیست .

حضرت حسین مظهر مبارزه  دوره ای است که در صحنه از یکسو وی ودیگر یاران پاک اش قرار دارند و از سوی دیگر دشمنان فریب کار و پلید و چهره های شناخته ی  مکاری که جامه خودی ها را بر تن کرده اند . حضرت حسین (رض) دعوت زمان را که منتظر اش بود لبیک گفت ، آری ! انسانی که تجسم همه ارزش های انسانی است که در حال نابودی اند و مجسمه همه ایده آلهای است که بی یار وبی یاور و بی حامی مانده ، ومظهر عقیده و ایمانی است که بهترین پاسدارانش بخدمت دشمن رفته اند . سال شصت هجری است پنجاه سال ازمرگ جدش محمد صلی الله علیه وسلم پیامبرآزادی وعدالت ومردم گذشته است.عصری پیش آمده است که درآن همه چیزسقوط میکند ،همه ثمرات نهضت بزرگ جد ش حضرت  محمد صلی الله علیه وسلم  که برای آزادی انسان وعدالت در زمین به ثمر رسانده بود با شمشیر برنده ای ازنفاق و مسخ ارزشها در حال انهدام اند . آری ، ظلم و بی عدالتی  درروزگار سیاهی از اشرافیت جاهلی جان دوباره می گیرد و ” زر ” و” زور ” مانند امروز جامه زیبای تقوی و تقدس را برتن میکند و آرزوهای سبز آزادی و برابری را که در مزرعه ی نبوت  جدش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم قامت برافراشته بود آرام ، آرام روبه خشکیدن میرود وجاهلیت قومی و نژادی میراث خوار ” انقلاب انسانی ” جدش حضرت  محمد صلی الله علیه وسلم میشود و کتاب عدل و راستی بر سرنیزه های فریب بالا میرود و ازحلقوم مناره های مساجد آذان انتقام به گوش میرسند و گوساله ء زرین سامری زمان  بانگ توحید برمی دارد وبرمیراث پیامبر ویاران باوفای اش یزید تکیه می زند وجلاد شمشیر جهاد بردست میگیرد وعقیده و ایمان به مؤثرترین داروی خواب مبدل میشوند . درچنین حال واحوال است که وقتی حضرت حسین می بیند که  رنجهای از مجاهدان همه برباد میروند و برای منافقان و فریبکاران گنج می آورند وجهاد قتل عام و ذکات غارت عموم و نماز فریب عوام و توحید نقاب شرک ، اسلام زنجیر تسلیم ، سنت پایگاه حکومت و قدرت ،  قرآن ابزار روایت جهل وآلت جعل و تازیانه ها دوباره بر گُرده ها فرو می ایند باز از خانه خاموش وغمزده فاطمه این خانه کوچکی که به بزرگی همه تاریخ حکایت دارد مردی بیرون می آید خشمگین و درعین حال لبریزاز محبت ! گوئی قله کوهی است که آتشفشان بی تاب را در دل خود به بند کشیده است و یا هم تند بادی است که خداوند بر این قوم لجوج و بد عهد فرو فرستاده است و اکنون به وزیدن آغاز میکند . مردی از خانه فاطمه بیرون آمده است بار سنگین این همه مسؤلیت ها بردوش اش سنگینی میکند و او که وارث رنج بزرگ و تاریخی انسان است . دوشا دوش او زنی نیز از خانه فاطمه بیرون آمده است گام به گام برادرش حسین نیمی از رسالت جداش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم را بردوش خود گرفته است. وبدین سان است که زینب در همه تاریخ مبارزات عدالت خواهانه و آزادی بخش در کنار حضرت حسین (رض) به سمبول عدالت خواهی و رهائی زن مبدل شده است . حسین که به حیث وارث تمامی مسیر تاریخ زندگی انسان از آدم تا این دم  به بنی آدم چگونه زیستن آموخت و درسهای از زندگی اش در عصر ما به همه فرزندان آدم باید چگونه مردن رابیاموزد. حسین ازجدش حضرت محمد صلی الله علیه وسلم ویاران پاکبازاش آموخت که ” مرگ سیاه ” سرنوشت شوم مردم زبون وبدنامی  است که به هر ننگی تن میدهند تا زنده بمانند چه کسانی که شهامت انتخاب شهادت وگواهی برظلم را ندارند” مرگ ” آنان را انتخاب خواهند کرد. شهادت درفرهنگ مایک حادثه خونین و ناگواری نیست بلکه شهادت عبارت از قربانی شدن قهرمانانی است که درجنگ ها بدست دشمن کشته شده اند واین یک حادثه غم انگیزمصیبت باری است ونام این کشته شده گان راشهیدومرگ شانرا شهادت می نامند . با تأسف باید گفت که نهضت عاشورا این نمادی از آزاده گی وعدالت که جلوگاه مکتب شهادت است در تاریخ ما وارونه مطرح و مسخ کرده اند آنچنان که معاندان و بازمانده گان ابوجهل از آن فقط به عنوان یک حادثه عزه داری ساخته اند و درنتیجه تمامی عمر و نسل اندر نسل می گیرئیم ولی نه آنرا می شناسیم و نه هم ازماهیت آن آگاهی داریم و طبیعی است که نه برآن می اندیشیم . برخی از ابعاد سیاسی این حرکت نیز که به عنوان یک نهضت آزادی بخش و عدالت خواهانه در اسلام مطرح گردیده است و افراد وشخصیت های معدودی از محققان نیز که به پهلوی سیاسی آن اندیشیده اند آنرا تنها در مسیر تحولات مربوط به نهضت ها ی انقلابی شیعیان محدود کرده اند درحالیکه عاشورا ضربه ء کوبنده ای بود که برای همیشه و در همه تاریخ اسلام دستگاه های قدرت حاکم در هر لباسی و شعاری و مذهبی و مرامی درچشم جوامع  انسانی چنان رسوا و محکوم کرد که هر شخصیت دینی و علمی یی که به اصالت انسان باور داشت از نزدیک شدن به قدرت حاکم نفرت داشت . با اینکه این دستگاه ها به ظاهر اسلامی بودند و خود را خلفای پیامبر می شمردند و همه ساله  به حج می رفتند و طواف میکردند . با اینکه آنها از لحاظ تعلقات مذهبی با علمأ و فقهای اهل سنت تعلق داشتند اما ضربه تعیین کننده شهادت حسین چنان در عمق تاریخ اسلام اثر کرده بود که وجدان اجتماعی و افکار عمومی جامعه اسلامی ، خود آگاه و نا خود آگاه و در چهره هر حکومتی هرچند بنام خلافت داغ باطله ای را می خواندند و مرگ حسین پریشانی همه زده بود و تنها زیر پای همه رژیم های سیاسی ظاهر فریب را خالی کرده و حکومت و مردم را بصورت دو قطب مشخص از هم جدا ساخته ونوعی از ” مقاؤمت منفی ” مستمر و غیررسمی را که یک عادت یا رفتار جمعی شده بود در میان مردم پدید آورده بود که سخت شگفت انگیز است اما درعین حال این حالت  در بلند بردن ماهیت و روح واقعی عاشوری از مرزهای تنگ و تاریک مذهبی است که این ایام در تقویم حیات انسان با رنگ خون به ثبت رسیده است .

افسوس که ما در برابر فرهنگ عاشوری و رسالت شهادت مسؤلیت خود را تنها با گریانیدن و گریستن و خود را به گریه زدن تمام یافته ایم . آدم های خیلی محقق و دانشمندی ممکن است در باره حادثه عاشورا اظهار نظر بفرمایند که از کجا معلوم این حادثه اتفاق افتاده باشد باید در پاسخ آنها گفت که نه میتوان این حقیقت بزرگ را بر ابزاری سنجید وارزیابی کرد که به عنوان ابزار واقعی در زندگی بشر مورد استفاده قرارمی گیرند بلکه باید حقیقت عاشورا را بالاتر ازواقیعت روزگار مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد .وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا ۗ خطاب به همه ما است زیرا ما مسؤل این هستیم که با این میراث عزیزشهدا   و مجاهدان راه آزادی و عدالت جامعه انسانی بسازیم تابرای مردم جهان شاهد باشیم و شهید . رسالتی به این سنگینی ، رسالت حیات وزندگی و حرکت بخشیدن به قافله ای بشریت برعهده ماست با درد ودریغ که ما با همه تلاش های که میکنیم در پلیدی و منجلاب زندگی روزمره ء جانوری مان غرق ایم . خدایا این چه حکمت است ؟ یک حاکم است بر همه تاریخ ! یک ظالم است که بر تاریخ حکومت میکند ، یک جلاد است که شهید میسازد و در امتداد تاریخ فرزندان بسیاری قربانی این جلا شده اند و زنان بسیاری در زیر تازیانه های این جلاد حاکم بر تاریخ خاموش شده اند و به قیمت خونهای بسیار آخور آباد کرده اند وقتل عام های بسیاری در تاریخ انسان  از زنان و مردان از قهرمانان در همه زمانها و در همه نسل ها ! واکنون حسین با همه هستی اش آمده است تادر محکمه تاریخ بر کناره های فرات به سود همه مظلومان تاریخ شهادت دهد . شهادت بدهد به نفع محکومان این جلاد حاکم بر تاریخ !وشهادت بدهد که چگونه در نظام جنایت قهرمانان را معتاد واسیر متاع دنیا میسازند ؟ و شهادت بدهد که در نظام حاکم بر تاریخ چگونه یااسارت راباید انتخاب می کردند و ملعبه ء حرمسرا ها می بودند یااگرزنده وآزاده باید می ماندند قافله داراسیران باشند وبازمانده شهیدان با زینب اش !در این جهانی که اکنون و با این شکلی که می بینیم درآمده است از آن اسلام جوشان و بیدار کننده سخن بگویند پیش از دشمن بدست دوست قربانی اش میکنند .ما ازوقتی که به قول جلال آل احمد نویسنده شهیر”سنت “شهادت رافراموش کرده ایم وبه مقبره پرستی شهیدان پرداخته ایم به مرگ سیاه لبیک گفته ایم . چه هوشیارانه و مکارانه دگرگون کرده اند پیام حسین را و یاران بزرگ و عزیز و جاویدش را ! پیامی که خطاب به همه انسانهاست ” آیا کسی هست که مرا یاری کند ؟ “هل من ناصر انصرنی ؟” این پرسش از تاریخ فردای بشر است و این پرسش از آئنده است و از همه ماست !آنهای که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند مرده های خاموش و پلید تاریخ اند . و با درد ودریغ که این سیاه جامه گان ریأکار در امتداد همه تاریخ بویژه در سرزمین های که خون حسین را همه ساله گرامی میدارند فروانند .

یک نظر

  1. سلام بر حسین و سلام بر آزاده گان و آزاد اندیشان جهان که در هر زمان و مکان خط رهایی انسان از اسارت های گوناگون تعقیب میکنند و از ایثار و فداکاری امام مظلومان حسین ابن علی درس میگیرند
    درود بر دست اندر کاران ویب سایت وزین نو اندیشی، ویب سایت که شخصیت اسلام شناس و دلسوز به امت که با قلم و قدم در صدد روشن گری است تا غبار های جهل را از رخ اسلام راستین بزداید و به وطن داران در خون نشسته و فاجعه دیده ی ما بگوید: راه رهایی ما تطبیق اسلام محمدی است که از ایات وحی استنباط شود. آیات وحی که معجزه جاویدان پیامبر ما تا دامن قیامت است. این استاد بزرگوار که از زمان جهاد ملی تا کنون لحظه در روشن گری درنگ ننموده و بدان حد رسیده که مرتبه شهید زنده را کسب نموده است، اکنون با تمام توان در صدد است تا به برکت و عظمت قلم و نیروی بیان آرامش درونی و بیرونی را به وطنداران و جنگ دیده گان جهان هدیه نماید.
    آیا ارزش چنین شخصیتی در جامعه پاسداری می شود؟
    این استاد بزرگوار در حق این حقیر و خانواده ام لطف میکنند و همیشه کریمانه مرا وصف می نماید. اما من میدانم که در ابتدای راهم و هنوز در نبرد با نفس اماره پیروز نه شده ام تا شایسته توصیف شخصیت شخیص ایشان شوم
    قدر دان زحمات هنرمندانه و فرهنگی شما هستم.
    وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا