وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
درتکمیل هذیان های تشکیل و تأسیس چندمین باره ای از چای خانه ، مغازه و دکان سیأسی در داخل و در تبعید حرکتی بنام صلح وعدالت که در فضای مجازی و به اشتراک اکثریتی ازقاچاقبران سابق و فراریان رژیم مخلوع جمهوری اسلامی افغانستان که نه اسلامی بوده و نه هم جمهوری ! حنیف خان اتمرباردیگر درگفتگو با جمال الدین موسوی یکی از ژورنالیست های ورزیده شبکه جهانی تلویزیون فارسی BBC البته در برنامه به عبارت دیگر به قول خودش و هم چنان دیگر حواریون فضای مجازی اش پرده از یک راز بسیار مهم ازوضعیت اشرف غنی رئیس آن رژیم مبارکه مافیائی دردر روز قبل از فرار برداشته است .
جناب غلام خان اتمر حکایت روز حادثه یعنی سقوط کابل بدست گروه طالبان را در پاسخ به سوال جمال الدین موسوی خبرنگار تلویزیون جهانی فارسی BBC در حالیکه سعی میکرد خود را درلباس یک پیشوا ی نکته ای پوش ازمسؤلیت آنچه که درروزحادثه وسقوط کابل واقع شد کاسته شود وتمامی مسؤلیت را بدوش اشرف غنی که پس از فرارازکابل به فراری بابا شهرت یافته است باندازد. مشارُالیه دربرابر این پرسش خبرنگار که وقتی که شما از افغانستان خارج شدید در شرائط خیلی بدی خارج شدید عکسی هم منتشر شد و جائیکه شما منتظر بودید ، رنگین داد فرسپنتا بودند ، آقای سلام رحیمی بودند و ……چطور شده که در چنین وضعی قرار گرفتید ؟ اینگونه ابراز نظر فرمودند : ….
پس از مقدمه برچگونگی حوادث روز سقوط ایشان گفتند که از بخش تشریفات وزارت خارجه احوال آمد که سکرتر آقای رئیس جمهور آمده وپاسپورتهای آقای رئیس جمهور را مطالبه کرده است …من گفتم که شما پاسپورتها را به من بیاورید پاسپورتها را به آنها ندهید من میخواهم شخصأ با رئیس صاحب جمهور صحبت کنم . همین طور هم شد پاسپورتها را به من آورد و ما شخصأ به رئیس صاحب جمهور تلفن کردم گفتم که سکرتر محترم شما آمده پاسپورتهای تانرا کار دارد این به امر شما آمده یا ابتکار خود شان است ؟ آقای رئیس جمهور گفت که نه من برایش گفته ام ! گفتم اگر قرار است کدام پلانی است آقای رئیس جمهور این در مطابقت با فیصله دیشب نیست . ومن با حفظ احترام دولتی و قانونی که دارم خواهش میکنم که مطابق فیصله رفتارشود وخلاف آن نشود که این نظام سقوط میکند ! گفتند به ارگ بیاید که اینجا صحبت کنیم .من به ارگ رفتم آقای رئیس جمهور درارگ نبود اما آقای دانش ، آقای سلام رحیمی وآقای بیگ تشریف داشتند .من تلفن کردم که شما درارگ نیستید کجا تشریف دارید گفت خانه بیاید .وقتی بخانه شان رفتم من نرسیده که اینها خانه را ترک کردند ورفته بودند به میدان چه هلیکوپترها و ازهمان جا پروازکردند.
وپاسپورتهای شان تا هنوزهم همراهم باقی مانده است.ما تلاش خود را کردیم که این کار صورت نگیرد وهردلیلی که داشتند ولی این کاملأ پلان شده به نظرمیرسید.چون هم پاسپورت را خواستند وهم یکروز پیش ازآن بین فضلی ومحب و بین امرالله صالح صحبتی شده بود در همین مورد که باز صالح هم همان روز شنبه رفته بود . من دوساعت دیگر مجبور شدم ….آمدم به ارگ درست بخاطر همین سه دوست عزیزی که می فهمیدم خبرندارند و مانده اند در ارگ ! آقای دانش و سلام رحیمی و متین بیگ !وقتی آمدم آقای دانش رفته بود ولی آن دو دوست ما تشریف داشتند من گفتم که تشریف دارید دلیل چیست ؟ گفتند که ما منتظر رئیس صاحب جمهور هستیم که می آیند برای مجلس بعد از ظهر …! من گفتم تا جائیکه من می فهمم آقای رئیس جمهور تشریف بردند بغیر از آن هم از ارگ بر آید که کدام دسیسه نباشد که در داخل ارگ نه مانید .به تعقیب آن من به وزارت خارجه آمدم و تا وقتی که من رسیدم وضعیت شهر از کنترول خارج بود و صدای فیر در جاده وزارت خارجه به شدت بیشتر صورت گرفت در همین زمان به من اطلاع دادند که خانه من هم …البته معلوم نبود که نیروهای غیر مسؤل است یا طالبان ؟ بر خانه من نیز حمله شده بود .
بنأ یگانه جائی را که مصؤن یافتم در آن زمان میدان هوائی یافتم که هنوز هم در کنترول دولت بود بنأ به میدان هوائی رفتم ……تقریبأ ۲۴ ساعت در آنجا ماندیم ..در آنجا یک زمانی فهمیدم که آقای دانش هم آمده به میدان ، آقای سپنتا هم همانجا است از یکی از وزرای خارجه را خواهش کردم که یک حالت فوق العاد رُخ داده است و اگر میتوانید در ترانسپورت کمک کنید و تعداد زیادی از وزیران در همانجا تشریف داشتند با لاخیره ۲۴ ساعت بعد از سقوط کابل از افغانستان خارج شدیم …..اگر میتوانیستیم مجموعه ای از بیانات و هذیان های استخباراتی و تقریرات ” سیأ” سی شاه غلام حنیف خان اتمر که “شغل شریف جاسوسی “را ازاجداد و نیاکان اش به میراث گرفته است و آتش به همه افتخارات و ارزش های تاریخی افغانستان زده است به صورت چند رساله و مدرک و شواهد عرضه کنیم حکمأ مأخذ معتبری از شارلاتان بازی های استخباراتی درباب مقوله دروغ و بهتان از ما به یاد گار می ماند و نسل های بعدیی از جاسوسان و بیگانه پروران میتوانیستند برآن صد ها مقاله بافزایند و برشته تحریر در آورند . متأسفانه طبع زُمُخت و تونگه ائی این قلم میل به عالم دیگری دارد که این کار از ما ساخته نیست . اما میتوانیم در ارتباط به فرمائشات حنیف خان اتمر که از روزحادثه سقوط بیان داشته است باید به عرض برسانیم که از ناسلامتی از دیر بدینسو در تشکیلات ارگ شریف چند کارمندی در زیر چتر ریاست ارتباطات بین المللی ریاست جمهوری مشغول تناؤل چندین نوع کباب اند که امور خارجی رئیس جمهوررا تنظیم می بخشند . 
هرچند حفظ گذرنامه ها یا همان پاسپورتهای سفر روسای جمهور افغانستان که نگهداریی آن کاملأ موضوع خصوصی و در حریم شخصی ذوات حاکم بر ارگ محسوب می شود وغالبأ در حرم سرای یا همان مقر بودوباش روسای جمهور نگهداری میشوند اما احیانأ اگر ضرورت افتاد که گذرنامه ها را در دفتر نگهداری کنند مناسب ترین و درعین حال محلی که هرگاه رئیس جمهور بخواهند به پاسپورتها در اسرع وقت دسترسی داشته باشد همان ریاست روابط بین المللی است که یک زمانی خانمی به اسم مریم سلیمان خیل بدین کار گماشته شده بود 
