گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مکثی برفرمان جاهلانه ای از بستن پوهنتونهاومجامع آموزشی زنان از ســـــوی طالبــــان !
مکثی برفرمان جاهلانه ای از بستن پوهنتونهاومجامع آموزشی زنان از ســـــوی طالبــــان !

مکثی برفرمان جاهلانه ای از بستن پوهنتونهاومجامع آموزشی زنان از ســـــوی طالبــــان !

همان طوری که بارها گفته ایم و شما نیز با خواندن  آن بر ما منت گذاشته اید هفته گذشته امارت طالبان طی یک فرمانی مجهول و مجعول که هیچ کسی ندانیست از کدامین مغاره ای از جهالت طالبانی و با کدامین مشروعیت حقوقی صدور یافته است انرا در فضای مجازی دست به دست ساختندحتما پيش آمده از صداي خروپف آخندی و طالبی  از خواب بپريد يا كلا بي‌خواب بشويد، واكنشتان چه بوده؟ ترسيديد؟ سعي كرديد به نحوي از محيط دور شويد؟ آخوند  خروپف كننده را بيدار كرديد؟ حالا فرض كنيد اين اتفاق در چند ماهگي برايتان مي‌افتاد! تمنا میکنیم  اين فيلم حضرت آخند ندا محمد ندیم که شاید نتوانید کنه اصلی ویا هم شجرة النسب ایشانرا حتی با پیشرفته ترین وسائل امروزی نیز در نه یابید  را ببينيد تا از فرمائیشات و ارشادات گهر باری که یک آخند از جایگاه وزارت تحصیلات عالی طالبان  با حضور در شبکه سابق غیر شرعی و غیر دینی افغانستان که همانا تلویزیون ملی نامیده میشود  مطلع شوید .  البته اين آقايي ملا ندیم که گفته میشود از پای لوچ های معروف کندهار زمین است و با  رنجی که از انحرافات جنسی دارد  و دشمنی اش با زنان با وقار افغانستان  را  در همین گفتگو مشاهده مي‌كنيد که چگونه خودش در حال اتهام  بستن بر اسلام و شریعت است که با مخالفت با جایگاه واقعی زنان و نقش آنها در ساختار یک تمدن به نحولجوجانه انعکاس می یابند .

آقای آخند ندامحمد ندیم آخندی که علل و عوامل صدور فرمان مربوط به بستن دانشگاه ها و مراکز علمی بروی دختران را بیان می کرد بصورت خلاصه چنین بیان داشتند : تنها حکومتی که امروز بر همه افغانستان قدرت و حاکمیت آورده اند امارت اسلامی افغانستان است . تقریبأ از ۱۴ و ۱۵ ماه بدین سو مسأله تحصیل اُناث ادامه داشت در این جریان مشکلاتی که در نظام تحصیلی  موجود بود مسؤلین وقت از مصامحه کار گرفت هدف و مقصد اش این بود که مشکلاتی که در نظام موجود است این حل خواهند شد و مسائل بسوی طرف درست خواهند رفت چناچه همین نظام کنونی که وجود دارد ادامه خواهند یافت . متأ سفانه که با گذشت ۱۴ ماه هدایات وزارت تحصیلات عالی و یا هم امارت اسلامی افغانستان در مورد تحصیل طبقه اُناث موجود بود عملی نه میگردید لهذا با توجه به مشکلاتی که موجود بود امارت اسلامی افغانستان را مجبور ساخت که چنین یک تصمیمی گرفته شود که آن تقاضای شریعت اسلامی و تقاضای دین بوده باشد و خواست شهروندان مسلمان افغانستان بوده باشد و آن تصمیمی بود که ممنوع بودن تحصیل طبقه اناث تا امر ثانی در افغانستان باشد . البته مشکلاتی که نظام را مجبور به اتخاذ چنین تصمیم ساخت تا در این مورد فیصله تعطیل نمایند . البته مشکلات مختلفی وجود داشت یکی از مشکلات این بود که در ولایات مختلف افغانستان برای طبقه اُناث لیلیه ها فعال بود که  طبقه اناث یک ولایت در ولایت دیگر به ماه ها زندگی میکرد و درراه نیز بدون محرم شرعی سفر مینمودند . یکی از مشکلات همین بود که به نظر امارت اسلامی یک کار غیر شرعی و خلاف عنعنات افغانی که یک دختر جوان از ولایت خود بسیار دور در ولایت دیگر اقامت و زندگی نمایند بدون آنکه با وی پدر و یا برادر و یاهم شوهر زندگی کند وقتی در آنجا با تنهائی زندگی کند و در عین حال سلسله سفر اش که بدون محرم انجام می یافت این هم یکی از عوامل عمده بود مشکل دوم این بود که در افغانستان به پوهنتون ها رفت و آمد داشتند برای آنها هدایت داده شده بود که حجاب شرعی را رعایت کنند .متأسفانه این حجاب نیز عملی نگردید امارت اسلامی باز هم امارت اسلامی مصامحه میکرد و به امید این بود که امروزو یا هم فردا  اصلاح بوجود خواهند آمد که متأسفانه باگذشت ۱۴ ماه  این موضوع نه تنها حل نگردید بلکه دختران و زنان مانند اینکه به یک عروسی میروند با همین کیفیت  رفتن به  پوهنتون نیز ادامه داشت که این نیز یک مشکل شرعی است زیرا خداوند ج می فرمایند که اعوذ بالله من الشیطان رجیم يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِىُّ قُل لِّأَزْوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ ۚ وقتی خداوند پوشانیدن چادر های بزرگ امر نموده است و به پیامبر هدایت نموده آن حجاب رعایت نه شده بود این یکی دیگر از مشکلات عمده بود که چون حجاب در اسلام یک فریضه تلقی میگردد . یکی دیگر از عواملی که سبب صدور چنین فرمان شد وجود نظام مختلط در اکثریتی از پوهنتونها بود که دختران با پسران در کنار هم به تحصیل می پرداخت و این کار با اساسات اسلام در تناقض است  .مشکل چهارم این بودنصاب کنونی ایی که در پوهنتون ها جریان دارد و تقریبأ دارای ۱۶۰ رشته میباشد در این نصاب بعضی چنین رشته ها وجود داشت که آنها با شأن و منزلت مقام زن و با کلتور افغانی برابری نه میکرد در آن مانند جنبه انجنیری است و یاهم جنبه زراعت یا بعضی چنین رشته ها است و درعین حال ضرورت این نیز وجود داشت که یکبار اگر شرعأ برای این امر مجوز پیدامی شد که زن هم میتواند تحصیل کند باز هم باید در همان رشته ها زن تحصیل نمایند که برای وی و نگهداری وقار افغانی نیز در آن حفظ گردد وبا اساسات اسلام نیز در تصادم نباشد لذا این چها ر عوامل اصلی بود که نظام ما را مجبور به چنین فیصله نمود .

اصولأ در نگاه فلسفی غیر اجتهادی و طالبانی به خدا ، انسان و تاریخ جایگاه و نقش زن در تکامل هستی پائین تر از یک انسانی دارای عقل و خرد نگریسته میشود زیرا حاملان تفکر متحجرانه غیر اجتهادی زن از قبرغه چپ مرد آفریده شده  که طبیعی است درپرتو چنین   نگاه نباید زن به عنوان مهندس عمران ، فرمانده و هدایت دهنده ای بزرگترین کتله های اجتماعی و واحد های بشری در تاریخ حضور یابند .چرا به‌رغم آموزه‌هاي فلسفي قرآن که به‌ صراحت نافي هرگونه تبعيض جنسيتي است يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَٰكُم مِّن ذَكَرٍۢ وَأُنثَىٰ وَجَعَلْنَٰكُمْ شُعُوبًا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْ ۚ إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ ٱللَّهِ أَتْقَىٰكُمْ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ! هنگامي ‌که این آیه صریح  قرآن به زمین نازل میشود و در جوامع مختلف وجهه حقوقي به خود مي‌گيرد، تبعيض‌آلود مي‌شود و متأثر از موقعيت فرهنگي و بومي‌هر اجتماع و برهه ای از  تاريخ قرار میگیرد  که میتوان از اجرأ و صدور فرمان ضد حقوق اولیه زنان در جامعه امروزی از زبان استخباراتی آخند ندیم که هیچکسی نه میداند این گونه فرمانها بنا بر دستور چه کسی و چه مقامی دارای مشروعیت حقوقی و سیاسی صادر میگردد از نمونه های بارز این نوع تفکر فلسفی نسبت به جایگاه زن تلقی شده است 

                                          

     

خوشبینانه ترین ودر عین حال قضاوت بسیار مناسبی نسبت به این گونه تلقیات ذهنی و گفتمان طالبانی این است که  در این نگاه فلسفی وتاریخی نسبت به خالق هستی و انسان به مثابه جانشین خدا بویژه مقام و منزلت  زن از هیچگونه مقام و جایگاه حقوقی برخوردار نیست و طبیعی است که برخی ازنیروهای منتصب به چنین نگاه معیوب فکری و منظومه استخباراتی که  با انتخاب کتله های گوناگونی از مردم جامعه  عمل میکند نسبت به مقام و جایگاه زن فرمان های انتقام جویانه از این فرشته معصوم را با مسخ متون صریح دینی صادر کنند که فرمان آخیر مجعول و سرا پا مجهول طالبان مبنی بر بستن پوهنتون ها و مؤسسات عالی تحصیلی برای زنان بنام امر ثانی یکی ازنمونه های بارزی از چنین خشونت و انتقام از زن در جامعه افغانی بشمار می آیند . فرض کنیم این همه فرامینی مملو از خشونت و انتقام از زن  بروی یک مصلحت دینی و ملی توسط  نظام حاکم بر افغانستان که همانا امارت طالبانی با غرائز انتقام از تمدن و شهر نشینی میباشند صدور یافته است آیا آنچه را که عوامل اصلی صدور چنین فرمان از سوی طالب  ندا محمد ندیم دانیسته شده است وآنرا بصورت بسیارمسخره تا امر ثانی نافذ خوانده است . این بدان معناست که گویا پس از انجام کارخانگی و رفع عوامل این مشکلات از سوی مقامات مسؤل طالبانی دروازه های این مؤسسات  دوباره گشائیش خواهند یافت ! به ، به چشم ما روشن ! که یک مقام مسؤل  طالبی با این همه مشکلاتی که بیان می فرمایند مژده داد و فرمود که یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور! چه فکر میکنید این آخند آغا ندیم خان یا خود را مسخره میکند ویا هم عقل مردم را به اسارت در آورده است ؟ من میگوئیم آقای ندیم خان قندهاری !چرانه میگوئی اصلأ ما به عنوان بیماران روانی که بیشترمان ازهمجنس گرائی یاهمان اصطلاح معروف فرنگی homosexuality خوش مان می آیند تا از نسل زنان و دختران پاکیزه انتقام بگیریم. واصلأ به حیث به قدرت رسیده گان انتقامجو باور ما نرا در جامه ای مذهب “سیأ” سی  بصورت صریح و شفاف بیان میکنیم که اصولأ در تفکر و بینش ما زن که از قبرغه یا ” دنده ” چپ مرد که همانا با مراجعه به روایات دین تاریخی از حضرت آدم آفریده شده است  ناقص العقل است و اجازه ندارد بیرون از خانه قدم زند و علم بیاموزد .

ایشان در بیان چهار فقره از مشکلات مربوط به زندگی زنان که قبلأ به آن اشاره گردید در فقره چهارم وقتی به مسأله نصاب تعلیمی در پوهنتونها میرسد و میفرمایند که : مشکل چهارم این بودنصاب کنونی که در پوهنتون ها جریان دارد و تقریبأ دارای ۱۶۰ رشته میباشد در این نصاب بعضی چنین رشته ها وجود داشت که آنها با شأن و منزلت مقام زن و با کلتور افغانی برابری نه میکرد در آن مانند جنبه انجنیری است و یاهم جنبه زراعت یا بعضی چنین رشته ها است و درعین حال ضرورت این نیز وجود داشت که یکبار اگر شرعأ برای این امر مجوز پیدامی شد که زن هم میتواند تحصیل کند باز هم باید در همان رشته ها زن تحصیل نمایند که برای وی و نگهداری وقار افغانی نیز در آن حفظ گردد وبا اساسات اسلام نیز در تصادم نباشد ! این ندیم آغای قندهاری الاصل بر خلاف سخنگویان و مقامات مسؤلین وزارت خارجه طالبان ویاهم آنانیکه در بیرون از کشور برای رسیدن به بهشت  شداد و دیگر نعمت های مادی زندگی  طالب تر از طالبان اند بصورت شفاف و صریح بیان داشت که مشکل چهارم این بودنصاب کنونی که در پوهنتون ها جریان دارد و تقریبأ دارای ۱۶۰ رشته میباشد در این نصاب بعضی چنین رشته ها وجود داشت که آنها با شأن و منزلت مقام زن و با کلتور افغانی برابری نه میکرد در آن مانند جنبه انجنیری است و یاهم جنبه زراعت یا بعضی چنین رشته ها است و درعین حال ضرورت این نیز وجود داشت که یکبار اگر شرعأ برای این امر مجوز پیدامی شد که زن هم میتواند تحصیل کند باز هم باید در همان رشته ها زن تحصیل نمایند که برای وی و نگهداری وقار افغانی نیز در آن حفظ گردد وبا اساسات اسلام نیز در تصادم نباشد ! از سخنان ندیم آغا بصورت شفاف دریافته میشود که وی متعلق با حلقه  افراطی و ضد زن قرار دارد  که اصولا در شریعت اسلاامی از نظر وی علوم زن حرام قطعی است .! زیرا وی با بیان این جمله که ” یکبار اگر شرعأ برای این امر مجوز پیدامی شد که زن هم میتواند تحصیل کند باز هم باید در همان رشته ها زن تحصیل نمایند که برای وی و نگهداری وقار افغانی نیز در آن حفظ گردد وبا اساسات اسلام نیز در تصادم نباشد ! نباید فراموش کرد که اصولأ در گفتمان غیر اجتهادی و غیر عقلانی طالبانی اعم از شیعه ها ی مربوط به  ولایت فقهیی مطلقه و یاهم اهل سنت محترمی که ازچهار مذهبی ازاهل سنت در چهارچوب مذاهب تاریخی می اندیشند از همین گفتمان استخباراتی طالبانی که آخیرأ در افغانستان بر سرنوشت مردم مظلوم این کشور سلطه یافته است پیروی میکنند . لهذا نباید براکثر نیروهای مذهبی ای که در مخالفت با حضور طالبان بر سرزمین افغانستان گاه گاهی سربلند میکنند و شعار مخالفت سر میدهند حساب باز کرد و آنها را فرشته های نجات دانیست . زیرا این جماعتی از مخالفان که شعار مخالفت با طالبان را سر می دهند همانهای هستند که روزگاری در اوج اقتدار انها در دو کیلومتری ارگ قصر ریأ ست جمهوری افغانستان یکی از فرزندان متعهد و مؤمن این کشور بانو ی آزاده شهید فرخنده را به انواعی از مجازات های پیش بینی شده در شریعت تاریخی به شکل و شیوه ننگین سنگسار کردند و سربریدند و به آتش کشیدند  . البته باید گفت که این دو جماعتی از جنگجویان طالبان و بیشتر مخالفان آنها از لحاظ فکری هیچ گونه اختلاف نظر با هم  ندارند بلکه دو رویی یک سکه اند که در تعامل با شبکه های استخباراتی در گودی بنام افغانستان بازی میکنند . اگرنه چه کسی نه میداند  که  انجام وظائیفی که به قول آخند ندیم آغا سبب تعطیل موقت دانشگاه ها و دیگر مؤسسات عالی زنان در افغانستان شده است از توان مدیریت طالبانی بیرون میباشد . زیرا این نظام با چنین قرئت چند قرن قبل از ظهور اسلام و بعثت رسول اکرم فاقد هرگونه مشروعیت سیاسی بوده است و توان حل مشکلات را ندارند لهذا آسان ترین راه برای مدیریت جامعه در قرن حاضر صدورچنین  فرامین جاهلانه و متحجرانه ای میباشند که به قول یکی از اکابر سیاست اتحاد جماهیر شوروی سابق وقتی از ازلیونید بریژنیف Leonid Brezjnev از رهبران طراز اول حزب کمونیست پرسیدند که شهر تاریخی لنینگراد چه زمانی با مسکو از ناحیه پیشرفت و ترقی همخوانی خواهند یافت ، لیونید بریژنیف Leonid Brezjnev در پاسخ گفته بود که هیچگونه امکان ندارد مگر آنکه شهر تاریخی مسکو برای آن به ویرانه مبدل ساخت . اکنون در گفتمان طالبانی نیز از همین روش وشیوه استفاده میشود  و به جائی اینکه به آموزش علم تن دهند و بپذیرند که نه میتوان در قرن بیست ویکم بدون مراجعه به مردم بر نیزه ها حکومت کرد با سر تنبه گی و لجاجت به ویران ساختن تاریخ تمدنی افغانستان و بستن دروازه های علم و آموزش زنان می پردازند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا