گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » شــــگرد متــــناقض طالبــــان
شــــگرد متــــناقض طالبــــان

شــــگرد متــــناقض طالبــــان

توتالیتاریسم فقط یک شگرد و روش حکمروایی نیست بلکه یک منظومه منسجم و به هم پیوسته ایست در چتر یک پارادایم واحد که دران هدف و روش حکومت داری در سپهر واحد ایدیولوژیک قرار میگیرند،با هم پیوند سرشتی و ماهوی دارند.عنصر خویشاوندی و تالیفی با پارادایم غیر از خود ندارد زیرا خویشاوندی و اشتی پایدار فقط در پرتو پارادایم همه شمول قابل حصول است.در صورت اجبار و فشار های داخلی و بیرونی خوشاوندی و اشتراک با دیگر اقشار و جناحهای سیاسی فقط بصورت گزینه ابزاری و تابع میتواند در نظر گرفته شود نه شریک برابر.مولفه و ویژگی لاینفک دیگر توتالیتاریسم رویکرد عوامفریبی و دروغ است،وقتی قدرت سیاسی انحصاری و مطلق در چنگ گروهی قرار گرفت

انگاه از عوامفریبی و دروغ سیستماتیک تا سرحد افتضاح ابایی نخواهد داشت.در پرتو همین روش عوامفریبانه است که طالبان زیر فشارهای فزاینده داخلی و بیرونی تناقض گویی و دروغ پراکنی را جز شریعت ادعایی خویش قرار داده اند.وقتی تمام اهرم های قدرت را در اختیار داشتید میتوانید راست را دروغ و برعکس نمایید.اگر دروغبافی ها را از نظامهای سیاسی امروز تصفیه کنید همه شبکه ها فروخواهند ریخت.می بینیم که یک طالب مثل ملا متقی ادای عقلانیت بخود میگیرد و از براورده ساختن خواسته ها و احتیاجات مردم سخن میگویدگویی روش تفاهم در پیش گرفته اند،همینطور ملا استانکزی از ضرورت و اهمیت تعلیم و تربیه دختران و زنان میگوید.ازانطرف ملا ندیم وزیر تعلیمات عالی موضع سخت و انعطاف نا پذیر مبنی بر ممنوعیت تعلیم و تربیه زنان و دختران میگیرد.

دو ملادر چوکات یک نظام ملاتاریا دو ماسک متضاد بر چهره میزنند.یکی از پیش شانه میکند و دیگری از پس فانه.قبلا اورده بودیم که نظام توتالیتار بر اساس معادله همه یا هیچ عمل میکنداگر بفرض در یک بخش یا بعد نظام بصورت اصولی و در چتر پارادایم همه شمول و مبتنی بر اصول عقلانی عمل نماید بقیه ابعاد و بخشهای ان فروخواهد ریخت.بنابرین نظام تمامیت خواه شیوه عایق سازی و نفوذناپذیری را تا مرز تمام و کمال میرساند تا دژ مستحکم و حصن حصین را در برابر مخالفان خویش بوجود ارد.افتتاح مجدد دانشگاهها و دیگر موسسات عالی اکادمیک با محتوی و شیوه پذیرفته شده در دنیا تقریبا فرض محال به نظر می اید.

گفتیم با محتوی و استاندارد های جهانی منظور ما فقط افتتاح صوری و خالی از محتوی نیست.چون در صورت بازگشایی مجدد محتوی و نصاب تعلیمی رایج و استاندارد ازان خالی خواهد گشت و جز قالب بیروح و اسمی بی مسمایی ازان باقی نخواهد ماند.نباید فراموش کنیم که مشکل ممنوعیت زنان از کل حیات اجتماعی و نظام معرفتی برخاسته از پارادایم ایویولوژیک تمامیت خواهانه و سلطه جویانه میباشد.حل این مشکل جز در سایه تغییر پارادایم یا به عباره دیگر کنار گذاشتن تمامیت خواهی و سلطه گری بر اقشار دیگر جامعه میسر نیست.فاجعه محرومیت زنان از تعلیم و تربیه که یک اقدام تکاندهنده و باور ناکردنی و خلاف عقل سلیم شمرده میشود معلول یک خطای محاسبه و یا خطای فردی نیست بلکه بصورت اگاهانه در پرتو یک ایدیولوژی تمامیت خواهانه ،سلطه قشری و دیگر ستیزی مورد گزینش قرار گرفته است.این شگرد طالبان با ان پارادایم تمامیت خواهانه ایشان همبافت و هماهنگ است.ان هدف با همین شیوه و شگرد قابل حصول است.در نتیجه میتوان گفت مشکل اصلی و محوری وجود خود طالبان با این جهانبینی و اهداف از پیش تعریف شده انهاست که پذیرای هیچگونه خوشاوندی و اشتراک نیست.انها خود شان را در یک مقام سلسله مراتبی و طولی بر فراز اراده همه مردم قرار میدهند،به عباره دیگر در مقام خدایی که هیچگونه مسوولیت در برابر این خاکیان بی زبان برای خود نمیشناسند.این بهترین شیوه حکومت بی مسوولیت بر مخلوقاتیست که دست و زبان شان بسته است.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا