فقـــدان التـــــرناتیـــف و تـــداوم دیکــــتــاتــــوری و فـــــســــــاد

با وجود مخالفتها و نارضاییتی های گسترده مردم نظامهای دیکتاتوری و فاسد همچنان در کشورها حاکم اند اگر تغییری هم در انها ایجاد شود فقط دیکتاتوران عوض میشوند و فساد گسترده و ریشه دار همچنان بر جای خود باقی می میماند.یک دلیل عمده این امر فقدان یک بدیل معتبر و صادق است که مردم بتوانند با اطمینان و یکپارچه ازان حمایت کرده و جان ودل خود را به ان بسپارند.مردم میبینند که قدرتهای حاکم و اوپوزیسیون هردو در پی یک هدف اند که عبارت از قدرت است،این امر نشان میدهد که هردو در بسا جهات همسنخ یکدیگرند.همینطور حمایت قدرتهای خارجی بر اساس منافع خودشان ازین دیکتاتوریها و حکومتهای فاسد و ورشکسته سبب تداوم عمر این رژیمها میگردد.از دیرزمانی به اینسو دیموکراسی های غربی به محوریت امریکا با شعارهای ازادی و حقوق بشری ان الگوی مبارزه جنبشهای ازادیخواه و تحول طلب در کشورهای جهان سوم قرار گرفته است.این امر علاوه بر اینکه اشکالات جدی فرهنگی،تاریخی و رفتاری جامعه شناختی دارد از دهه ها به اینسو این کشورهای مادر یا زادگاه دیموکراسی و حقوق بشر اعتبار و صلاحیت اخلاقی شان را در  چشم محققان و تحلیلگران از دست داده اند.وقتی امریکا بصورت بیدریغ و بی قید و شرط از حکومت مستبد و خون اشام نظامی اندونزی در برابر مخالفان و دهاقین هوادار انها حمایت میکرد یکی از وزرای کابینه حکومت سوهارتوی دیکتاتور با اعتراض به مشاور نظامی امریکایی میگوید اینگونه کشتار بی رویه مخالفان مردم را به مخالفت با حکومت و امریکا بر خواهد انگیخت.مشاور امریکایی در جوابش میگوید ما کمونیستها را از سر راه خود بر میداریم مخالفت مردم اهمیتی ندارد.اینگونه بود که فقط در ظرف چند ماه حدود هفتصد هزار نفر را قتل عام کردند. این یک مشت نمونه خروار است از رفتار نظامیان امریکا با مردمان این سرزمینها.دو جنگ جهانی خانمانسوز و ویرانگر ،استعمار وحشیانه غربیان در اسیا،افریقا و شرق دور و امریکای لاتین،صنعتی و سیستماتیک ساختن گسترده بردگی و تجارت بردگان،مسابقه دیوانه وار تسلیحاتی،انباشتن زرادخانه های اتومی و کار برد بمب اتومی برای اولین بار و جنگهای متداوم و پراگنده امریکا در سرزمینهای اسلامی از ختم جنگ دوم جهانی به اینسو که بسیاری از صاحب نظران انرا جنگ سوم جهانی توسط امریکا میخوانند که تلفات انها برابر با جنگ جهانی اخیر بوده است همه تحفه امریکا و شریکانش به کشور های جهان سوم بوده.اگر همه تاریخ خونین و جنگ افروزیهای امریکا را نادیده بگیریم نمیتوانیم از دو فاجعه جاری و تکاندهنده بدست امریکا چشم ببندیم ، یکی پیمان رسمی سیاسی بستن با گروه تروریست طالبان که امریکا به بهانه مبارزه با انها و همتایان دیگر شان در شرق میانه پنج کشور چون افغانستان،عراق،سوریه،لیبی،یمن و سومالی را به ویرانه بدل ساخت و دیگری افروختن جنگ در اوکرایین با پشتیبانی کامل،عریان و بیقید و شرط از گروههای فاسد و فاشیستی که همینها باعث قتل عام صدهاهزار یهودی در اروپای شرقی انزمان شده بودند ودیگروهای مافیایی قاچاقچی سلاح و مواد مخدر و اولیگارکهای حامیان انهاست که یک بار دیگر جهان را در استانه جنگ عمومی سوم و زمستان اتومی قرار داده است.فقط همین دو نمونه اخیر بما نشان میدهد که امریکا و همرکابانش به هیچکدام از اصول اخلاقی،انسانی و موازین بشری پابندی ندارد.طرفه اینکه با همه این کارنامه شرورانه و سیاه خود را معلم دیموکراسی و حقوق بشر میخواند و عده ای از سر ساده انگاری اینها را پذیرفته اند.دو نام زشت و نفرت انگیز که تروریسم و نازیسم اند و همه به هر دلیلی خود را ازانها مبرا میدانند امریکا بطور اشکار از هردو پشتیبانی میکند و تمویل و تولیت هردو را بدوش گرفته است.تعجب اور اینکه با وجود سپردن مقدرات یک کشور و همه مردم لگدکوب شده ان به چنگال تروریستان طالب باز ما برای رهایی از بربریت طالب دست به دامن  همین امریکا شویم.