گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » مرغ یک لِنگه لطیف پدرام وداعیه خــراسان بزرگ درافغانستان !
مرغ یک لِنگه لطیف پدرام وداعیه خــراسان بزرگ درافغانستان !

مرغ یک لِنگه لطیف پدرام وداعیه خــراسان بزرگ درافغانستان !

دوسه روز پیش بود که اخبار افغانستان را همراه با تحلیل های از مبصران و تحلیلگرانی که از سوی شبکه جهانی تلویزیونی افغانستان انترناسیونال دعوت داده شده بودند می شنیدیم . دراین میان لطیف پدرام سابق عضو مجلس افغانستان که لقب رهبریی کنگره ملی افانستان را نیز حمل کند و به عنوان  یکی از رجال  شناخته شده سیا سی که با اجلال نزول گروه طالبان بر ستیژ قدرت  نقاب ازچهره اش  بیرون افتاده است در برنامه دیدگاه به میزبانی ژورنالیست ورزیده و سابقه دار آقای مسعود ملک در گفتگو ی که زیر نام زمزمه گفتگو های بین الافغانی ؛ نمائنده مخالفان طالبان کیست اشتراک داشت .

هرچند در این برنامه شخصی بنام نجیب الله کلکانی  که وکیل در آخرین دوره پارلمان افغانستان بود نیز اشتراک داشت و ایشان نیز به پاسخ های آقای لطیف پدرام پیرامون مسائل مختلف سخن گفت اما من به دلائیل مختلف منجمله به درازا کشیدن مبحث وغیره مطالب محض بر اظهارات و افاضات آقای لطیف پدرام بسنده می کنم . وقتی آقای مسعود ملک ازهردومهمان برنامه دیدگاه می پرسد که:دراردوگاه مخالفان طالبان چه جریان دارد،آیادرمیان سران مخالف طالبان تعریف مشخص ویک خواست مشخصی  که به برسند وجود دارد یا خیر ؟ پس از پاسخ های آقای نجیب الله کلکانی  این پرسش مطرح شده از سوی مجری برنامه را آقای لطیف پدرام چنین پاسخ داد :

من قبل از اینکه به این سوال پاسخ بدهم باید بگوئیم درهمین اجلاس یا کنفرانس  ویانا  که خبر آن که در BBC به نشر رسیده است تعداد سی تن ازسران حکومت های قبلی شرکت کرده اند من یک چهره مخالف رژیم غنی درآن نه می بینم . وزرای دولت ، ؤکلای دولت ، سفرای رژیم غنی و کرزی یعنی جریانهای هستند که قبلأ با آن رژیم بودند ، حال این ها باهم نشسته اند که یکتعداد رفقأ جمع شدند ….من ده ها حزب سیاسی را در افغانستان می شناسم که با اندیشه های متفاوت و گوناگون علیه شوروی ها هم مبارزه کرده اند و علیه امریکائی ها هم مبارزه کرد و هم علیه رژیم غنی و کرزی مبارزه کرده اند این ها در این کنفرانس حضور ندارند . البته همان مجموعه ای که طالبان آنها را بیرون کردند آمدند در ویانا ! شما خو با چهار صد هزار نیروی با تجربه ومسلح درافغانستان بودید ونتوانیستید ،حال همان می گویند که ما برمیگردیم  واقعأ یک چیزی به قول کارل مارکس در اثر هجدهم برومر لوئی بناپارت یک کمیدی است که اول اش تراژیک بود  و کمیدی و مسخره اش هم همین است که اتفاق افتاده است .آقای لطیف پدرام عضو سابق پارلمان افغانستان در پاسخ این پرسش مجری برنامه که گفتند طوریکه نجیب الله کلکانی اظهار داشت اکثریت  اشتراک کننده های این نشست کسانی نیستند که آنها امروز در سیاست افغانستان آمده باشند . بلکه در چنین سال و چند دهه گذشته عملأ در سیاست افغانستان بودند ، مردم از اینها حمایت میکنند و مردم را خوب میشناسند ..من می خواهم چند خواست شورای عالی مقاؤمت را به شما بگوئیم . مشارکت عادلانه همه اقوام افغانستان در قدرت ، برگزاریی انتخابات شفاف وعادلانه ، از سوی دیگر طریق بسیج مردم وفشار سیاسی بر طالبان این سخنانی است که اینها در یک منشوری به یک نامی ساختند . آیا واقعأ همه چیز حل است یا چطور ؟

آقای لطیف خان پدرام سابق عضو پارلمان افغانستان چنین اظهار داشت :من خدمت شما عرض بکنم و من امید وارم که این تقابل با جناب قای کلکانی تلقی نشود دوست عزیز ما است ما در پارلمان باهم همکار بودیم و احترام دارم می خواهم بگوئیم که همین عزیزانی که چهل سال بودند و جنگیدند و مبارزه و جهاد کردند و در بیست سال واپسین هم مقامات کلیدیی دولت داشتند خوب همین ها سقوط کردند . بحث ما همین است اتفاقأ مشکل مان همین است تو خود حجاب خودی، حافظ از میان برخیز !امید وارم بی احترامی نشود بسیاری ازین بزرگان دوستان من هم هستند مشکل خود اینها اند نتوانیستند اداره بکنند ، ببینید ، سیگار می گوید ، امریکائی ها میگویند ، جوبایدن می گوید ، غرب میگویند ..همان قدرتهای که اینها را مسلط کردند در افغانستان میگویند که اینها گرفتار فساد بودند ، گرفتار پول پرستی بودند ، گرفتار اپنوتیزم و خویشخوری بودند ،اینها فساد مختلفی داشتند وما پول دادیم و میلیارد ها دالرپول جامعه جهانی خرچ شد پول مالیات ما …خوب اینها نتوانیستند از خود ومیهن دفاع بکنند .آقای لطیف پدرام سابق عضو پارلمان و سردسته حزب موسوم به کنگره ملی افغانستان علی الرغم مداخله ای مجری برنامه که می خواست چیزی را بیان بدارد صحبت هایش را چنین ادامه داد :

چنانچه گفتم خود اینها مشکل است اگر امکان پذیر بود که دفاع بکنند چرا حالأ در مهاجرت اند ؟ باید قدرت را حفظ میکردند . ثانیأ ببینید ما انتخابات میکنیم ونه میدانیم  ما حکومت همه شمول می سازیم حرف های کلی است . اول حکومت همه شمول ما نه میسازیم . حکومت همه شمول با نظام فرق میکند ببینید در همان سطوح هم تفکیک  نه میکنند که آیا اینها خواستاریک حکومت همه شمول اند یا دنبال یک نظام فراگیر اند ؟ نظام فراگیر با حکومت و دولت فرق میکند . دولت حکومت نیست حکومت یک ارگان اجرائی است شما میتوانید با این حکومت پنج نفر مأمور را بفرستید ولی مشکل حل نه میشود وقتی شما بعداز این همه بحران دراین کشور بخواهید سخن بگوئید باید معطوف به این باشد که آنچه انجام می دهید به عنوان یک بدیل به ارتباط کشور تان آیا منجربه عدالت دموکراتیک میشود یانه ؟ از این زاویه باید نگاه کرد . حال ببینید انتخابات خو انتخابات خو اشرف غنی را بر ما تحمیل کردند که گویا انتخابات بکنید . انتخابات یکی از جلوه های دموکراسی است همه دموکراسی که نیست . …این ها واقعأ طرح ندارند ببینید طرح اقتصادی ندارند ، طرح سیاسی ندارند ، طرح نظامی ندارند . …می گویند ما گفتگو میکنیم ..میگویند ما جنگ میکنیم ، میگن ما انتخابات میکنیم ، می گویند ما مشارکت آن هم در حکومت ! خوب یکدانه ای از اینها اگر از لحاظ علمی روشن است برای ما بگوئید .

شاید هیچ کسی جملات شعارگونه ی واهی وبیشتراستخباراتی را که سالهای سال درسینه های چرکین تجزیه طلبان ودشمنان وحدت افغانستان موج میزد وهنوزهم میزند ولطیف پدرام سابق عضوپارلمان افغانستان بصورت رندانه و شفاف  برزبان آورد با چنین صراحت بیان داشته باشد زیرا آنگاه که وی در پاسخ پرسش مجری برنامه که لطیف پدرام را مورد خطاب قرارداد و پرسید پدرام صاحب ! سرانجام همین اجندای را که آقای کلکانی و سائر مخالفان …از آن گپ میزنند چگونه باید ارائیه می کرد و مهمتر اینکه آیا طالب حاضر است با همین سیاسیون افغانستان که فعلأ در کشور نیستند گفتگو کنند وبر میز مذاکره بنشینند شما چطور تحلیل میکنید ؟ آقای پدرام عقده یی نفرت اش در برابر صلح و عدالت را که سالهای سال با ریأ کاری درقلب اش نگهداشته بودبصورت متضاد و پارادُکسیال چنین بیرون کشید  : پارادائیم افغانی در افغانستان دیگر دراین کشور قابل قبول نیست . ببینید بحث خراسان مطرح است ، بحث ساختار های قدرت مطرح است .بحث فدرالیزم مطرح است ، بحث بین الاقوامی حداقل در گفتگو مطرح است ، خود این پارادائیم ، پارادائیم قابل قبول نیست زیر این پارادائیم افغانی دیگر اقوام حاضر نیستند حد اقل من که میشناسم میلیون ها میلیون نیرو را که بجنگند بخاطر قدرت پشتون ها !شما با این پارادائیم افغانی بین الافغانی هرگونه که بخواهید در افغانستان میلیونها تاجیک را به کشتن بدهید ،ازبک وهزاره راکه با طالبان بجنگند نهایت یک فاشیست افغان دیگر حاکم خواهند شد . یا از همان طیف لبرال اش یا از طیف چپ اش یا راست اش یا دیوبندی یا نه میدانم سلفی یا غیر سلفی اش ؛ بنابراین من برائین میگوئیم که خانه پای بست ویران است .اینجا ما به این بحث مشکلی داریم و ما درزیر این چتر نه می خواهیم مبارزه کنیمچنانچه شاهدید ومی بینید آقای عبدالطیف پدرام سابق عضو مجلس افغانستان ، کاندید انتخابات سال ۲۰۱۹ مقام ریأست جمهوری افغانستان و یکی ازسردسته های روشنفکران چپی که حضورعملی  درحاکمیت اشغال افغانستان توسط اشغالگران کمونیست روسیه  شوروی سابق را در کارنامه هایش دارد ضمن  بررسی ای عوامل عقب افتادگی جامعه افغانستان با اکتفأ بر فاکتور های داخلی هیچگونه اشاره ای به اهرم های خارجی بحران افغانستان نه نموده است واضیح است که در نتیجه چنین تحلیل های بیمار ومعیوب نه میتوان امیدی به ایجاد یک برنامهء مدون در انطباق با شرائط عمومی عمومی افغانستان داشت. زیراایشان همیشه که به انجام بازیی متظاهرانه پوپولیستی وفریبنده و درعین حال دارای شخصیت پوپو لیست که همیشه تظاهر برشنای  مخالف مسیررودخانه بازی کردن شهرت دارد. چنانچه در همین گفتگو ی که با شبکه افغانستان انترناسیونال انجام داد در پاسخ پرسش مهمی که مجریی برنامه از نزد ش مطرح کرد گفت :

ببینید من خدمت شما عرض میکنم وقتی شما به یک معضل بر می خورید وقتی من گفتم که بحران ارگانیک و ساختاری است جناب آقای کلکانی می گوید که ملت تصمیم میگیرد ..شما همین ” اقوام غیراوغــان ” * یک ریفــراندم و یک نظـــر سنــــجی انـــلائن ( در فضای مجازی ) بکنید و بپرسید که مردم فدرالیزم می خواهد یا حکومت متمرکز گذشته را ؟ و بعد هم باید در داخل مبارزه کرد و در داخل رنج ها را تحمل کرد در داخل باید رزمید و جنبش باید درون زأ باشد وازداخل کشورباید شما بتوانید بیرون بیائید . بنابراین طالبان اینها را جدی نه میگیرند زیرا طالبان را به هیچگونه خطری مواجه نه کرده اند . ببینید شما باید یک استراتیژیی درست داشته باشید وبعد آدم های که این استراتیژیی را عملی میکنند باید آدم های درستی باشند و احزاب سیاسی دموکراتیکی که امریکائی ها دوست شان ندارند و خیلی کشورهای دیگری نیز دوست شان ندارند و بازی شان فقط با یک بخشی از جریان های اسلامی است .همه ما مسلمان هستیم الحمد لله ! جریان های اسلامی که منظور م تنظیم هاست نه خود دین اسلام ! اسلام که در هیچ جای درخطر نیست اسلام دین بسیار قدرتمندی است و درافغانستان هم در خطر نیست !!! تاجریان های جدیدی وارد مبارزه نه شوند . بحث من در طیف های روشنفکران سیاسی درکلیسای شورشی درامریکای لاتین در دهه شصت است . اگر این جریان های جدید دموکراتیک، ملی مذهبی مدرن وارد نشوند با  برنامه های جدید دیگر امکانئ ندارد . وقتی مجری برنامه از آقای لطیف پدرام سابق عضو پارلمان افغانستان و کاندیدای ریاست جمهوری می پرسد که : مثلا احمد مسعود که حرکتی را به عنوان یک جوان آغاز کرده است چگونه است آیا میتواند به موفقیت برسد یانه ؟  آقای لطیف پدرام در پاسخ می گوئند : ببینید آقای احمد مسعود و اطراف اش که آقای صالح است ، آقای بسم الله خان است و آقای جاهد و آقای قدم شاه خان است ! درست است که اگر خودش به عنوان یک جوان در آنجا ( حکومت اشرف غنی ) نبودند ولی زیر مجموعه ای حکومت اشرف غنی هستند نه متأسفانه ! راه خود شان هم اشتباه است

هرچند جناب آقای لطیف پدرام به خوبی میداند و درک میکند که مسخ مفهوم کلیمه افغان که دلالت بر تمامی اقوام  اعم از تاجکها ، پشتون ها ، ازبک ها ، ترکمن ها ، پشه ایی ها ، بلوچها و غیره باشنده گان درجغرافیای بنام افغانستان می کند که ازهزاران سال بدینسوازآریانا تا خراسان و افغانستان کنونی با زبان های مختلف و حتی مذاهب گوناگون نفس کشیده اند ودربرابر نیروهای مغرض اهریمنی بیگانه رزمیده  و افتخارات میهنی  را کسب نموده اند با وصف این حقیقت روشنتر از آفتاب آقای لطیف پدرام چندین مرتبه واژه افغان را با پیروی ازتعبیرشبکه های استخباراتی بخصوص سازمان های استخبارات پاکستان که درمسخ ارزشها ی ملی وتاریخی ملت ها بویژه مردم سلحشور افغانستان ید طولانی دارند این واژه را فقط به قوم پشتون و سرزمین تاریخی افغانستان را که با توجه به مؤقیعت تاریخی آن متعلق به پشتونها دانیسته است . مسخره ترین تعریف و تحلیلی که تا اکنون شنیده ایم و دیده ایم این است که قانون اساسی کشور را که به هرحال میثاق ملی مردم یک سرزمین به حساب می اید قبول ندارد ، اسم سرزمین را نیز که با اجماع نسبتأ عمومی در گذرگاه تاریخ یک ملت بر جغرافیای آن حک زده میشود نیزنه می پذیرد ! و میداند که سرنوشت جامعه افغانستان را اغیاربی مروت از قدیم الایام بدینسو با تطمیع  فرزندان این مرز وبوم به اسارت در آورده است با آنهم برای رسیدن به بلندترین مقام کشور یعنی “ریأ “ست جمهوری افغانستان خودرا کاندید می کند .

شگفت انگیز است که شعار اصلی آقای لطیف پدرام کاندید ریاست جمهوری افغانستان یعنی آنگاهی که کشورافغانستان مراحل مختلفی از پیشرفت را دربستردموکراسی مافیائی را پیموده بود و شعارها ی کاندیدا ها را نیز که در عموم نظام  حاکم بر جامعه را نه تنها پذیرفته بود بلکه در تقویت آن نظام مبارکه به عنوان وکیل پارلمان ماهیانه مواجب دریافت میکرد باید متناسب با این تعهد والزام میبود شعاراصلی اش این بود که گویا «تیم ما خواستار یک جمهوری اسلامی فدرالی که تضمین کننده حقوق تمام اتباع افغانستان به شکل یکسان می‌باشد،هستند که با هیچ تبعیضی(قومی، سمتی، لسانی ومذهبی) باورنداشته همه این‌ها رانفی می‌کند.» شاید فهم ودرکی که آقای لطیف پدرام ازاسلام و فدرالیزم دارد این دومفهوم یعنی اسلام وفدرالیزم رامیتوان به عنوان دومفهوم جداگانه درکالبد جامعه ای تاریخی چون افغانستان وباداشتن قهرمانان ملی و تاریخی چون غازی امان الله خان ،احمد شاه ابدالی واحمد شاه مسعود یکجا ساخت .هرچند صدای آقای لطیف پدرام این شارلاتان تاریخ درمورد زنده یاد غازی امان الله خان را از زبان وی استماع فرمودید

* : از نظر آقای پدرام افغانستان یا حتی انجام گفتگو های بین الافغانی اسمی است که تنها بر قوم پشتون اطلاق میگردد

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا