وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
نواندیشی : وقتی این نوشته ای که بیشتر به زبان طنز حقائق عینی جامعه و مردم افغانستان را انعکاس داده است قبل از انتشار غرض دستور انتشار نزد سرپرست تربیون نواندیشی ارسال داشتیم آنها یکی ازهمکاران دیگرما را وظیفه داد تا دربیان واقیعت های موجود جامعه مقداری ازادبیات بدون طنزاستفاده کنند و بخش آخیر آن حاوی چنین تغییر میباشد
البته که حکم محکم و ایضأ فرمان ده ملا ذبیح الله خان مجاهد سر جایی خودش ! که وقتی رخت سفر به قندهار را بست چندین شب وروز همه نیمچه کارشناسان امور خیر وشر و تعویذ نویسان سرچوک مشغول این بودند که با انتقال دفتر مشارُالیه به کندهار شریف خلایی که از حضور وی در پایتخت احساس خواهند شد چه کسی انرا پر خواهند ساخت ؟ که وی را از نوابغ زمان می دانیستند اما دیده شد که در حاکمیت آجنه خلایی وجود ندارد چه رسد به احساس آن ! ما که از همان اجلال نزول طالبان بر ارگ کابل به مشروعیت اش شک داشتیم وآنرا یک توطئیه پیچیده استخباراتی می پنداشتیم خوشبختانه که اکنون پرده ازطلسم آنها برزمین افتاد. باری (یا فی الواقع ، آری !) ازهمین فتح خان عُرف تونگه ایی خطاب به قوم به خواب رفته با شیوه ای (به درمیگوید که دیواربشنود ) شنیده بودید یا نه ؟ ولی به نیت تکرار احسن باز میگوئیم ، که ای قوم به خواب رفته !یاد زنده یاد هگل فیلسوف آلمانی افتادیم که در جائی گفته بود که همه رویداد ها و شخصیت های سیاسی در جهان دوبار به صحنه می آیند اول بصورت تراژیدی و بار دوم بصورت کمیدی من فتح خان بقلم خود آنرا چنین تغییر میدهم که باراول بصورت کمیدی و بار دوم به شکل تراژیدی !عجالتأ بنا نداریم در باب مشابهت یا تفاؤت این وقائع با آنچه که هگل فیلسوف نامور آلمان تعریف داشته است سخن گفت اما بصورت مختصر درراستای تبیئن این دومفهوم مهم ناگزیریم فی الفورمطلبی را به عرض برسانیم . این یک حقیقت مسلم است که در تفکربرادران طالب و اذناب شان نه اینکه اندیشه طالبانی که همانا اسلام عزیز بوده باشد پتانسیل رهبریی و مدیریت وجود ندارد ؟ نه خیر دارد و اسلام دین مدیریت و سیاست است اما تا جائیکه حافظه ای خود مان قد میدهد این ویرژین یا نسل امنیتی ، استخباراتی که به نسل طالبانی مشغول براه انداختن جنگ نیابتی و شغل شریف آدم کشی اند و بیشتر فراؤرده های آن طبق قرار داد پیمان دوحه شریف باشنده گان بومی و صد درصد افغان میباشد . علیهذا با توجه به این پاسخ کتره ای من حیث المجموع هر چه باشد از بی جوابی بهتر است .
تا همین چند یوم قبل خیال میکردیم که براستی هم شعارطالبان که سر میدهند گویا ناتو و امریکا را شکست داده اند و میدانند که غرب ونظام سرمایه درکشورهای شرقی بخصوص اسلامی مانند افغانستان چه عوارضی دارند؟ شاید درست بوده باشداما وقتی متوجه شدیم که تمامی بازی به قول هگل یا زنده یاد پهلوان فضلوی خود ما بازیی مافیائی با تمامی نورم ها وضوابط آن بصورت تراژیدیک اجرأ می شود نتوانیستیم خودرا آرام بگیریم وفریاد مانرا بلند نکنیم چنانچه ملتفت هستید و اگرهم ملتفت نیستید ما به عرض خاص وعام میرسانیم که امروزدرعصری که عصرتکنولوژی نامیده میشود مع الخیربه سر میبریم ومیدانید یانه که این تکنولوژی وغیره ابزارحیات بشری برانسان وجامعه تأثیرات خاصی داشته اند وهنوزهم دارند .چنانچه شما میدانید و بازهم ملتفت هستید این جهان تک قطبی نظام سرمایه چه به شکل کمیدیی ویاهم بصورت تراژیدیک برمحوراقتصادمی چرخد که لزومأ عرابه های چرخش آن ارزشهای ملی و تمدنی را می بلعند .
خواننده گان عزیز لابد خیال نه می فرمایند که این مقدمه نسبتأ طولانی را از این بابت نویشتیم که ثابت و بر همه اذناب سیاست تکلیف کنیم که عرائیض مان از جهت کشف تأثیرات منفی وبا لخصوص روانی “سیاست اقتصاد محور” بر انسان های میباشد که در قلمرو یک کشور مصاب به بیماریی مزمن اعتیاد بر مصرف و تجمل می شوند . واضیح و روشن است که “سیاست اقتصاد محور ” ملت وقومی را از ارزش های تاریخی نه تنها محروم میسازند بلکه به مثابه یک ملت زنده که دریک قلمرو خاصی از یک جغرافیا زندگی میکنند پایبندی و گرامیداشت به ارزشهای ملی و مفاخر تاریخی جنون و عقب مانده گی تلقی میگردند . البته وقتی آغا امیرخان متقی که شاید نه میداند که “سیاست اقتصاد محور”چیست وعوارض آن کدام اند دریک سخنرانی که باوردارد وی برای درست ساختن اهرم های سیاست خارجی دنیا بویژه افغانستان بصورت مادرزاد آفریده شده دریک گفتگویی”اقتصاد محور!” ناخود آگاه میگوید
که امید هست که آهسته،آهسته روابط مابادنیاخوب ترشود ومشکلاتی که پیش بودحال الحمدالله افغانستان از حضور نیروهای خارجی آزاد شده حالی افغانستان مستقلانه سیاست دارد سیاست شان“اقتصاد محور! ” است به این خاطر میشه که با همه کشور های جهان روابط خوبتر شود ..با رعایت فواصل معقول که در فن بیان معمول است آغا امیر خان از نگهبانان معتمد زنده یاد مرحوم مولوی نبی به شمار می آمد آچنان که متکلمان را به کار آید و مداحان و متملقان را بلاغت افزاید فرمود که اکنون افغانستان آزاد شده و آن همه مشکلاتی که پیش بود اکنون الحمد لله ثم الحمد لله افغانستان مستقلانه سیاست دارد و سیاست شان نیز“اقتصاد محور! ” است با خود گفتیم ای بر شیطان لعنت ! این برادرعزیزما پهلوان امیرخان عُرف متقی کما فی السابق ” خروس نا بهنگام ” تشریف دارد و گمان میکند که تابوت اش از مقر وزارت خارجه باید بیرون شود و اگر نه دنیا را روده ها خواهند گرفت . با آنهم پهلوان زنده خوش است و نه میداند که این چگونه آزادی است که همه اهرم های مافیائی قدرت جابجا اند و تنها شما را خوش ساخته اند که هی شعار بدهید ما امریکا با ضافه ناتو را با تمامی قدرت اش از افغانستان بیرون کردیم !! جهت اطاع پهلوان امیر خان عرف متقی و دیگر اذناب طالبانی چندین محور مرحوم حکومت مافیای سابق را بصورت مختصر به عرض میرسانیم .
۱:اگرواقعأ شما راست میگوئید و ادای حکومت مشروع را در می آورید چرا هنوزهم دفترسیاسی طالبان درقطربا گذشت دوسال از جلوس تان برارگ باز نگهداشته شده است ؟
۲ : هنوزهم در کشورهمسایه پاکستان کمافی السابق “مسؤلین برای جمع آوریی چنده ” گماشته میشود .
۳ : بنیادهای وابسته با شرکت های نفت وگازامریکائی مانند سابق یونوکال Unocalواکنون شِوْرون Chevron در افغانستان فعالیت میکنند .
۴ : چرا هنوز هم شرکت خطیب العالمی که با خرید اسهام توسط عبدالرحمن الکوزی از سهامداران مهم شرکت خطیب العالمی بنام شرکت انکشاف ملی در افغانستان فعالیت میکند با همان رهبریی قبلی مانند عبدالرحمن عطاش رئیس عمومی اجرائیوی شرکت انکشاف ملی قرار داد های بزرگی چون قرار داد کانال قوش تیپه که کار آن ازدوره
حکومت قبلی باقی مانده بود به شیخ عطاش رئیس عمومی شرکت انکشاف ملی با مختصر تغییرقیافه ووضعیت ظاهری وچرک نگهداشتن سر ووضیعت عمومی وجود ش بدون هرگونه داوطلبی بصورت اشد محرمانه ابقأ شد .
۵: بنیاد کریم آغا خان رهبر فرقه اسماعلیه با همه دم ودستگاه انتشاراتی اش درافغانستان آزاد شده حضور فعال ، عینی و عملی دارد . اگر من که فتح خان تونگه ایی بقلم خود نتوانیستم این گونه فعالیت ها را با اسناد و مدارک محکمه پسند به اثبات برسانم آن وقت نامم را از فتح خان به ناکام خان تغییر می دهم !
