گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حرمت شکنی های روزگار ما
حرمت شکنی های روزگار ما

حرمت شکنی های روزگار ما

جوامع بشری برای حفظ پیوندهای اجتماعی ،رعایت حرمت یکدیگر،امنیت،مصوونیت حریم خصوصی،اجرای عدالت و برقراری صلح یا متوسل به قوانین موضوعی و قراردادی میشوند.خود قوانین و حدودی را برای براوردن اهداف فوق وضع نموده و همه متعهد به انها میشوند چون ضرورت حیاتی قانون را درک کرده و مصالح بزرگ اجتماعی خود را منوط به رعایت انها میدانند.یا اینکه متوسل و متعهد به قوانین و دستورات دینی میشوند که این دستورات و قوانین جلو خودسریها و زورگویی های افراد را میگیرند.تصور زندگی اجتماعی بدون قانون را اگر نگوییم ناممکن است میتوان گفت در فقدان قانون جوامع بشری از هم خواهند پاشید.                                   

   به هر اندازه ایکه اگاهی انسانها وسیعتر و عمیقتر میگردد به همان پیمانه ضرورت حیاتی قانون احساس میشود.نقش قانون درحفظ تمامیت اجتماعی و حقوق انسانها انقدر اهمیت دارد که این قوانین حیثیت امر مقدس یافته اند چون حیات انسانی مقدس ترین امر در ین عالم شمرده میشود.تقدس حیات انسانی بدون قانون تحقق ناپذیر مینماید.اینرا کسی میتواند خوب درک کند که یکبار جامعه بیقانون را تجربه و زندگی نمایدکه دران تمام حقوق ،حیثیت و کرامتش لگدمال گشته که هیچ قانونی برای حمایت ازو وجود نداشته باشد و تمام عزت و وقارش در اثر ظلم و اهانت ویران گردد خودش را پوچ و بی ارزش احساس نماید.بعدا جامعه ای را تجربه نماید که هیچکس درهیچ مقامی قدرت کمترین توهین و حق تلفی و هتک کرامت انسانی اش را نداشته باشد.او درین جامعه خودش را بعنوان انسان و موجود باکرامت از نوکشف میکند و زندگی برایش معنی و ارزش پیدا میکند.از نظر تیوریک دین خودش را برترین و والاترین قوانین عالم میداند وبراساس ادعا خودش را کاملترین قوانین میشمارد واعلان میکند که برترین وارزشمند ترین مقام را به انسان عطا نموده است.به درستی هر قانونی اگر انگونه تطبیق و مراعات گردد که تمام حقوق و کرامت انسانی را درحد اعلی حفظ نماید ارزشمند ترین وعزیز ترین مقام را خواهد یافت.قوانین بمثابه حفاظ و پناهگاه امن انسانهاست.انسانها وقتی مورد هجوم تمام بلا ها قرارمیگیرند ،هیچ ملجا و پناهی نمی یابد و تا مرزنومیدی رانده میشود انگاه دست به اسمان بالا میکند و از خداوند پناه میجوید.دستورات وحدود الهی،کتب واماکن مقدس همه پناهگاه ها و حفاظ مومنان شمرده میشوند.مساجد و مدارس ازمکانهای امن به شمارمیروند که اگرهرکسی دران پناه بگیرد هیچکسی حق حمله وتجاوزبرانها را ندارد،به اصظلاح امروزی مساجد و اماکن مقدس خطوط قرمز بحساب می ایند که هیچکسی حق عبور ازانها را ندارد.اگر مورد تجاوز وحمله قرارگیرند انگاه هیچ امرمقدس ومرزعبور ناپذیر باقی نخواهد ماند و همه حرمتها خواهد شکست و جامعه به جنگل مبدل خواهد گشت.این اخرین و نهایی ترین مرجع پناه جستن مومنان دانسته میشود که اگر حرمت انها نگهداشته نشود کل اعتبار دیانت و ایمان مورد سوال قرارخواهد گرفت.در نتیجه اصل ادعای دیانت و ایمان از میان خواهد رفت.امروزاین ملجا وپناهگاه قدسی الهی واخرین حریم مومنان توسط مدعیان خودش مورد حمله و تجاوز قرارگرفته است.

جاییکه خداوند در کتابش گفته هرکس به این مکان یعنی مسجد وارودشود درامن وسلام خواهد بود.حمله خونین به مسجد جامع فیض اباد بدخشان ازمصادیق بزرگ این حرمت شکنی وتخلف ازامرقدسی به شمارمی اید.نمیدانم عاملان اینکار چرا این امر روشن را نمی فهمند.مدعی جهاد برای تطبیق حکم الهی اند اما حرمت مکان مقدس اورا می شکنند.یا جهالی اند درسطح حیوانات ویا اینکه روح خود شان را به شیطان فروخته اند.اگرهرگروه وانسانی برای خودش حد یقف وخطوط قرمزنداشته باشد درانصورت همه ادعا ها باطل خواهند گشت.حقوق وکرامت انسانها خطوط قرمزی اند که هیچکسی حق تجاوزوعبورازانها را ندارد.روزگارما دوران نمایش مضحکیست ازشکست همه ادعا ها و شعارها درمیدان عمل.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا