گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » انتقال مهاجرین افغان یاانتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستــــان به ولایــــت تــــخار؟
انتقال مهاجرین افغان یاانتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستــــان به ولایــــت تــــخار؟

انتقال مهاجرین افغان یاانتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستــــان به ولایــــت تــــخار؟

بدنبال انتشار خبر سخنان رانا ثنأالله وزیر داخله کشور پاکستان مبنی برپیشنهاد طالبان مبنی بر  انتقال جنگجویان تحریک طالبان پاکستان TTPاز نزدیک مرز با پاکستان که گویا طالبان پیشنهاد داده بودند گویا جنگجویان تحریک طالبان پاکستان TTPرا از مرز با پاکستان به نقاط دور یعنی شمال افغانستان منتقل خواهند ساخت.

ناگهان قافله ای از مهاجرین و آواره گان دوره جهاد افغانستان علیه ارتش سرخ را که از مناطق مختلف ولایت تخار به پاکستان هجرت نموده بودند با توجه به مشکلات زندگی در کشور پاکستان پس از نزدیک به چهل سال آواره گی در دیار بیگانه  بسوی ولایت تخار افغانستان کوچ داده شدند  وسعی نمودند تا بر زمین ها ی که قبلأ ملکیت آن ها تثبیت شده بود و مالکان اصلی آن خانه ها محسوب می شدند مسکن گزین شوند .

مسأله اختلاف بر سر جابجائی مهاجرین و آواره گان وابسته به تمامی اقوام ساکن در ولایت تخار که در زمان اشغال ارتش سرخ به کشورهای همسایه بویژه پاکستان هجرت نموده و به سرزمین آبائی شان برگشته بودند به سال اول حاکمیت دوباره گروه طالبان بر افغانستان می رسد که وقتی ساکنان اصلی ولایت تخاربا غلبه طالبان بر افغانستان  پس از چهار دهه آواره گی و مهاجرت در پاکستان به خانه های شان برگشتند با وضعیت دردناکی مواجه شدند که خانه های شان توسط برخی از ساکنان  وابسته به دیگر اقوام غصب شده بود . ناگزیر به حکومت طالبان مراجعه نمودند و طالبان نیز هیأتی را به ولایت تخار اعزام کرد تا به این موضوع رسیده گی نمایند . این هیأت که در آن اعضای بلند پایه طالبان حضور داشت پس ازسه روز رأیزنی گویا سرانجام توانیستند  که با یک فیصله نا عادلانه !! قناعت هردو طرف را فراهم کنند . بر اساس فیصله مردمان محل که قبلأ در نبود مالکین اصلی آن در خانه ها و زمین ها ی مورد دعوی جاگزین شده بودند باید خانه های شانرا تخلیه می نمودند و آنرا به مالکان اصلی شان که تازه از مهاجرت برگشته بودند واگذارنمایند . که در بدل این تخلیه طالبان برای آنان نمره های جدید توزیع می کنند . و طی همین فیصله که در سخنان یکتن از اعضای هیأت طالبان بنام قاسم خالد که در گزارش معین وزارت اقوام و قبائیل خوانده شد چنین تبلؤر یافته  بود :

کدام عده اقوام ما که در جریان بیست سال سکونت داشتند در این مورد ما با طرفین صحبت کردیم و درجریان از گفتنی های طرفین به ما معلوم شد که همان خانه ها مربوط اقوام قوم اندړتعلق دارد و برادران ازبک و تاجیک ما که در آنجا سکونت داشتند به آنها یک قطعه زمینی را به اساس فرمان امیر المؤمین برای شان انتخاب کردیم .. مساله اصلی که وجود دارد این است که آن هیأت طالبی با دلائل گوناگون منجمله مسأله مشروعیت که همه اقوام  ساکن این کشور در آن خود را ببینند نتوانیستند به این معضله خاتمه دهند . هرچند به قول اعضای هیأت طالبی که غرض حل وفصل کامل این منازعه به ولایت تخارسفرنموده بودند این موضوع  یک مسأله حقوقی بوده ونیازبه دادگاه اختصاصی داردازاین رواین موضوع به ستره محکمه یاهمان دادگاه عالی صحرائی طالبانی واگذارشده است..دراین میان آنچه که بسیار مسخره به نظرآمد درهمان زمان یعنی یکسال قبل تقاضای ضیأ الرحمن والی تخار طالبان بوده که دربرابر این فیصله ناعادلان « انوشیرانی » ازهردو طرف خواسته بود تاازنظام طالبانی حمایت کنندکه مشارُالیه طی سخنانی که به همین مناسبت بصورت شعارگونه وبدون مصرف گفته بود: مردم !اکنون اشغال ختم شد ،جزیره های قدرت ختم شد .مرکزفحشأ ودهشت وبربریت ختم شد.

باقی ماند حفظ نظام اسلامی که بالای هرفرد ماوشما فرض  است که باید از چنین حکومت اسلامی و نظام اسلامی بخاطر حفاظت اش قربانی بدهیم ….اما هیچکسی نه فهمید که در آن معضله کدام طرف جزیره قدرت بوده ؟ و چه کسانی دهشت ووحشت می آفریدند ؟ تا که آن زخم خونین دوباره فوران کرد وسرکشید و خون مردمی که به زور شمشیرهای آغشته به خون بی گناهان  ابراز رضایت نموده بودند به جوش آمد و دست به تظاهرات زدند .البته آنچه که بصورت کاملأ واضح و روشن به اثبات رساند حضور چهره های ناشناخته در قدرت غیر مشروع و مافیائی طالبان است که وقتی مسأله تشکیل حکومت همه شمول متشکل ازتمامی اقوام و قبائیل برویت تخصص و اهلیت در کار مطرح می گردند به ظاهر بلند رتبه ترین مقامات طالبان می گویند که حکومت ما همه شمول است که درآن نمائنده گان اکثریت اقوام سهم دارند و بزرگترین نمونه ها را

عبدالسلام حنفی معاون اداری ریأست الوزرا که مربوط به  قوم ازبک و قاری دین محمد حنیف سرپرست وزارت اقتصاد که از اهالی بدخشان و مربوط به قوم شریف تاجیک میباشند بیان میکنند . درحالیکه همین عبدالسلام حنفی نه میتواند از قوم شریف ازبک نمائنده گی کند و همچنان دین محمد حنیف که خود را نمائنده تاجیک ها و از طالبان بدخشان می خوانند از حل  مسائل و منازعات قومی منجمله  حل مسأله جابجائی مهاجرین در ولایت تخار و بدخشان برگشت داده شده درعصر حاضر حل وفصل نمایند .

یک نظر

  1. شما لطف بی پایان دارید جناب محسنی صاحب موفق وسرافراز باشید
    به نمائنده گی از تربیون نواندیشی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا