تنبیهات وتشبیهاتی ازخطبه شیخ هیبت الله آخندزاده پیشوایی طالبان!

با رعایت فواصل معقول که در فن بیان معمول است بعدازآنکه دوروزقبل از حلول عید قربان ذبیح الله خان مجاهد سخنگویی  معتمد و تام الاختیار طالبان بصورت انلائین از نام ملا هیبت الله آخند زاده پیشوای طالبان فرامین کتبی و صوتی را به نشر میرساند از امضای شیخ هیبت الله آخُند زاده امیر المؤمنین طالبان یک پیام نسبتأ طویلی را به مناسبت فرارسیدن عید سعید اضحی یاعید قربان به همه رسانه هافرستاد درست دریوم عید الاضحی باردیگر آنچه که به عنوان یک رهنمود داهیانه  در متن خطبه اول باید به اطلاع خاص و عام میرسید  و بیان می فرمود اماهنوزکه اهل کفرو اشغال یعنی  همان های که هفته وار مبلغ چهل میلیون دالر بطور جزیه به دسترخوان شیخ هیبت الله آخند زاده  می پردازند در باره روابط اش با طالبان که افغانستان را به گروگان  گرفته است چیزی نه گفته بود و اشاره ای نیز نه نموده بودند

هرچند سخنان وزیر داخله پاکستان مبنی بر تعهد طالبان به انتقال گروه های از مردم دوطرف مرز که در دوران رژیم مافیائی جمهوری اسلامی افغانستان برهبریی اشرف غنی وحتی قبل از آن در دوطرف خط دیورندجابجاشده بودند و اکنون درحاکمیت رژیم جدید تحمل عوارض آن به دوش طالبان افتاده است هنوزدرمحافل سیأسی به مثابه نقل مجلس می پیچید اما هیچکسی نه میداند که چرا جناب شیخ مجهول الجثه حضرت هیبت الله آخند زاده درخطبه ای که گفته شد به مناسبت عید قربان ایراد می کرد برخود عریضه نمود و در آن خطبه شقشقیه رسالت خود به

حساب آوردکه هرگاه درهرکجای از افغانستان و یاهم تمامی جهان که به یک مسلمان تکلیف برسد به خدا سوگند یاد میکنم که من در همانجا با پا های لوچ خودرا میرسانم و به کمک متدئنین خواهم پرداخت .به مجاهدین و مسؤلین نیزاینرا میگوئیم که مهمترین هدف تان باید تنفیذ شریعت باشد .یقین داشته باشید که اگر شریعت اسلامی نافذ شد تمامی حقوق انسان ها تأمین خواهند شد.این سخنان آخندزاده صاحب درحالی برزبان آورده میشود وشعار حمایت ازمحرومان عالم را سرمیدهد که ایشان به جزترویج  خشونت و اضطراب دارای هیچگونه اندیشه عدالت محوری نبوده است که بتواند درمقابله با افکارو مکتب های فکری معاصرانسان در بند کشیده  راازشرحاملان آن مکتب ها و اندیشه ها نجات دهد .

گمان نه میکنیم برای اثبات این واقیعت که خط فکری و اعتقادیی هرسه جریان مجاهدین که ازظلم و استبداد اعضای حزب دموکراتیک خلق افغانستان و حامیان جهانی اش استعمار سرخ اتحاد جماهیر شوروی  مجبور به ترک کشور شده بودند ، طالبان که از بطن گروه های مجاهدین ظهور داده شده بودند ایضأ سازمان تروریستی القاعده که از جنگجویان عرب که بنام عرب های افغان شناخته می شدند و برای کمک با مجاهدین افغانستان بصورت مرموزی به افغانستان آورده شده بودند همچنان تمامی عناصر و رجالی که در همین سه گروه فوق الذکر با دید فوق افراطی به خدا ، انسان و هستی می نگریستند با تناسب منافع استراتیژیک استخباراتی منطقه وجهان قبلأ جابجا شده بودند بااندک تضاد این منافع برای تحقق اهداف استراتیژیک بیگانه ها در دسته خونخواری بنام “داعش ” که  ” دولت اسلامی شام و عراق ” را تفهیم میکرد ،تفاؤت فکری و اعتقادی وجود داشته است دلائیل و مدارکی  نیاز داشته باشد.اما شیخ هیبت الله رهبرمعنوی طالبان برای اتمام حجت بر امت ذلیل شده چنین گفت :

 من یک حرف به میگوئیم که امروز جهان به فرقه های گوناگون تقسیم شده است در افغانستان ما نیز چنین حالتی آمده است که اینجا بسیار زیاد افکاری تغییر یافته است بخصوص در اشغال بیست ساله بسیارافکار تغییر خورد غربی ها هم تبلیغات کردند بسیار فرقه ها آمدند در اینجا زیر شعار دموکراسی ، زیرشعار آزادی بیان ،زیر شعارآزادی مذهب ، اینجا نصرانیت نیز پرورش داده شد ، مردم نصرانی شدند و کافر و مرتد گشتند و مردم از مذهب عدول کردند مگر درافغانستان ما که اکثریت مطلق یعنی تمام مردم بدون در نظرداشت بسیارمردم اندک زندگی میکنند که تما آنها از مذهب حضرت امام ابوحنیفه رح پیروی مینمایند . اکنون در پرتو فقه این مذهب نظام اسلامی را برقرار ساختن وظیفه همه مؤمنان است .ممکن گاهی چنین واقع گردد که یک حکم صادر شود  که این حکم شریعت است و ازسوی دیگر این سوال  بوجود می آید که این خلاف شریعت است بلکه آن مخالف با شریعت نه میباشد زیرا همین حکم در فقه و مذهب امام صاحب میباشد ولی درمذهب امام شافعی حکم دیگری میباشد. یک کسی درروشنائی مذهب امام شافعی می گوید که این حکم خلاف شریعت است و حکم شریعت چنین است . ببینید هوشیارباشید چنین مردم شما را به خطأ نه کشانند .اینجا تمامی احکام برویت قانون شرعی صورت میگیرد.ببینید درمقابل امارت چنین یک گفتاری ازشما سرنه زند؛تحقیق کنید، جستجوومعلومات کنید.ازآنعده علمأ بپرسید که علمای مذهبی (حنفی) باشند ومخلص به جهاد باشند ..

وقتی سخنان تنبیهی و زیادتر استشاراتی شیخ هیبت الله آخندزاده پیشوای معنوی طالبان افغانستان را شنیدیم ودر آن ظاهرأ عمل بر فقه تاریخی ابوحنیفه نعمان بن ثابت رحمت الله علیه که یک فقیه مذهبی ضد استبداد عصر خودش بود و اجتهاد وی زیاد تر بر استدلال و عقلانیت استواربود را یکی از واجبات مسؤلان طالبانی دانیست وآنرا نسبت به استخراجات فقهی و اجتهادی محمد بن ادریس شافعی که یکی از آئیمه چهار گانه مذهب اهل سنت و الجماعت محسوب می شود قابل عمل شمرد . در گوش مان زنگ خطر در مقابل هر اندیشه مذهبی و غیر مذهبی که با قرئت استخباراتی شبه فقه حنفی انطباق نداشته باشد بلند شد . وآنرا نه تنها با متون اصلی قرآن و کتاب الله یکسان ندانیستم بلکه در مغائرت با اندیشه های تاریخی امام ابوحنیفه رحمت الله علیه تشخیص دادیم و کاملا درک کردیم که هدف از برپائی چنین  منبرها نه تنها بدنام ساختن  فقه امام ابوحنیفه رحمت الله علیه میباشد بلکه با اینگونه اظهارات شیرازه ملی و هویتی  مردم افغانستان نشانه گرفته شده است که از صدها سال بدینسو در جغرافیای بنام افغانستان با ادیان و مذاهب گوناگون منجمله  فقه جعفریه که از امام جعفر صادق رحمت الله علیه که بروایت قوی گفته میشود در بسیاری حوزه های فقهی  استاد امام ابوحنیفه رحمت الله علیه  بوده است  دربرابر دشمنان افغانستان یکجا به دفاع برخاسته اند . و مستبد ترین  زمامداران افغانستان نیز وقتی دربرابر بسیاری ارزشها قد علم میکردند حریم خصوصی برای زندگی ذات البینی این قشر بزرگوار را محتر م می شمردند . از سخنان شیخ هیبت الله آخند زاده چنین انتباه گرفته میشود که وقتی اندیشه هاو اندوخته های فقهی امام محمد بن ادریس شافعی یکی از چهار آئیمه مذهب اهل سنت والجماعت توجه صورت نه میگیرد بدون شک که به پیروان فقه جعفریه هیچگونه محلی برای نفس کشیدن در جغرافیای افغانستان وجود ندارد