گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » آیا خدازیبایی رادوست ندارد؟
آیا خدازیبایی رادوست ندارد؟

آیا خدازیبایی رادوست ندارد؟

یادداشت نواندیشی : اکنون حکایت ، حکایت فرمان بستن صالون ها و آرائیشگاه های زنانه در افغانستان است که گفته میشود به فتوای شیخ هیبت الله آخند زاده رهبر معنویی و پیشوای  روحانی طالبان سر از ماه آئنده در تمامی افغانستان مسدود خواهند شد و هزاران زنی که تنها نان آور خانه های شان هستند در نتیجه این فرمان  ضد انسانی و ضد اسلامی بیکار می گردند .هیچکسی نه میتواند انکار کند که از چندین دهه بدینسو جوهر سرنوشت قلمرو افغانستان و برخی از کشورهای اسلامی  در شرق با توجه به شرائط و مناسبات فرهنگی و اقتصادی هر جامعه از سویی استعمار جهانی برای تحکیم استبداد در اسارت استعمار افتاده است و بدین سان همه داشت و نداشت ملتهای مسلمان بویژه افغانستان را نیز به غارت برده اند . تاریخ مبارزاتی ضد استعماری و ضد استبدادیی مردم آزادی خواه و سلحشور افغانستان مالامال ازخونین ترین مبارزاتی است که مرد و زن افغانستان در آن حضور عملی داشت .جهاد آزادی بخش مردم افغانستان در برابر اشغال گران روسی اگر از یکسو ثابت ساخت که میتواند انسان باشنده این سرزمین با هر عقیده و اندیشه ای که است در برابر متجاوزان و بیگانه گان روحیه سازش ناپذیری دارد از سوی دیگر فعل و انفعالات داخلی در آن جنگ آزادی بخش عامل  بسیاری از فجائعی گردیده است که ملت و مردم ما همین اکنون بدان مشت وگریبان ایم .

جای شگفتی است که مردم افغانستان با همه قربانی های که در راه خدا وآزادیی انسان  متحمل شده اند و هنوزهم متحمل میشوند در حوزه تحقق عدالت که درعصر حاضر توسط  تأسیس یک نظام عادلانه انسان محور با شکست های فاحشی روبرو شده اند . چه کسی نه میداند که ما و گذشته گان ما هرآنچه را که در درعرضه رویا رویی نظامی بدست آورده ایم  با دریغ وتأسف که در میدان سیاست و دیپلماسی آنرا باخته ایم درآئینه تاریخ پراز فراز و فرود کشور ما افغانستان است که اینک دشمن مکار بیگانه و ضد اسلام  بنام دین اسلام با روی کار آوردن مهره های که شجرة النسب اکثرشان به  سرزمین باستانی افغانستان میرسند با صدور فرمانهای که معلوم نیست توسط چه مرجعی و با کدامین منطقی پخش ونشر میشود زندگی بر زنان و مردان آزادی خواه افغانستان را تنگ تر میسازد و هرآنچه که خواسته اند بنام شریعت اسلامی برمردم فقیر وتهی دست این مرزوبوم عملی میسازند . آخرین اقدام آن صدورفرمانی بوده که گویا از نام امیر المؤمنین شیخ هیبت الله آخندزاده پیشوای طالبان افغانستان صدور یافته است وسراز ماه آئنده  امرممنوعیت ارائیشگاه ها و صالون های زیبایی زنانه را منعکس ساخته است . آیه ای که شنیدید و غالبأ مطالعه فرمودید گویی  دقیقأ در برابر این فرمان ضد کرامت انسان صدور یافته است و آنرا در مخالفت با کرامت انسان بویژه زنان می دانند .

قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ ۚ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ كَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ از  فحوای عواملی که از سخنگوی اداره منکرات طالبان بیان گردیده است چنین برمی آید که در تفکر و گفتمان طالبانی زن به عنوان یک موجود کاملأ مطیع و کنیز از جانب پروردگار در اختیارمرد قرار داده شده است  و این امر سبب شده که نسبت مسائل مربوط به زندگی و حیات وی  نیز با بی رحمی و شقاوت تصامیم اتخاذ کنند . زیرا اگر چنین نه می بود وواقعأ رژیم طالبانی برای زن ارزشی قائل باشد چرا مالکان چنین صالون ها و ارائیشگاه ها را فرا نخواند و مسائلی را که سخنگوی اداره منکرات طالبان آنرا سبب بسته شدن آن صالون ها عنوان کرد با جمعی از آنها مطرح نکرد و در پرتو اصول دینی و شریعت اسلامی نه با قرئت طالبانی و داعشی راه حل معقول و متناسب به شرائط جامعه  جستجو نکرد ؟ چنانچه آقای شیخ خالد حنفی روزیکه در باره پیشرفت و ترقی اقتصادی  صحبت میکرد درباره صالون های مجلل عروسی که در نظام گذشته مبتنی بر بازار آزاد اقتصادی به حیث یک پروژه اعتیاد نسل جوان بر تجمل اینگونه صحبت کرد :

دوسال قبل در همین شهر کابل ۱۵۵ تالار عروسی وجود داشت . کلانها بزرگان تشریف فرما هستندوزارت امربالمعروف و نهی عن المنکر مالک های این تالار های عروسی مالکان راخواستند باآنهاجلسه رادائرنمودند وتمام منکرات رااز بین برده همین کلان های ما!وزارت نی ، به همکاریی مالک های تالار عروسی ! اکنون شما حساب کنید بیست سال گذشته یکصدو پنجاه وپنج ، و فعلأ یکصدو هفتادو هفت یا تا هشتاد رسیده است هم ترقی یافته وده کرده و هم منکرات از بین رفته و هم معروفات اقامه کرده و هم کشور ما و ملت ما خوشحال هستند و به اطمینان زندگی را ادامه میدهند زیر چتر حریت و آزادی ! در همین ارتباط یکی از همکاران فرهیخته تربیون نواندیشی جناب آقای میا عبدالصبور نوشته ای دارد که خدمت شما عزیزان تقدیم میگردد .

۱. آیا در پاکستان و سایر کشور های اسلامی آرایشگاه زنان وجود ندارد؟

۲. آیا آرایش یا زینت زنان توسط زنان در اسلام حرام است؟

۳. آیا خدا زیبا نیست و زیبایی را دوست ندارد؟۴: آیا آرایشگاه زنان که توسط زنان مدیریت و برای زنان خدمات ارائه میکنند جای فساد اند؟ ۵: به چه تعداد آرایشگاه تنها در شهر کابل وجود داشت؟ و در هر آرایشگاه به چه تعداد خانم ها مصروف کاربودند؟ و با فرمان تازه امارتی ها به چه تعداد فامیل هاعاید مشروع وحلال و نان آورخود را ا دست دادند؟۶. خدای ناخواسته اگر مالکین آرایشگاه ها بنابر بیکاری و بی روزگاری مجبور به ترک وطن شوند و عین کسب آرایشگری را در کشور دوست و برادر پاکستان!! باز کنند و پولیس پاکستان از مالکان این آرایشگاه های افغان ها کام جویی کنند افتخار آن به کی ها میرسد؟ به من؟ به تو؟ به ملا هیبت الله؟ به کی؟این سوالات تنها در مورد آرایشگاه ها صدق نمیکند بلکه عین فرمان دو ماه قبل درمورد انترنت کلپ ها نیز صادر شده بود، همین قسم برای دانشگاه های خصوصی و ده ها شغل و پیشه وران دیگر نیزصادر شده بود.

هرگاه حاکمان فعلی بنابر هر انگیزه ای فرمانی را صادر میکند که طی آن فرمان تعداد کثیر از مردم کار و روزگار خود را از دست میدهند، بزنیس و شغل خود را از دست میدهند آن به این معنی است که رزق و نان آور فامیلها از دست میرود بنآ قبل از صدور فرمان باید زمینه کار، شغل  و دریافت مشروع عاید را برای مردم فراهم بسازند.

به ولهی هر فرمانی که جهت مسدود شدن یک شغل توسط امارتی ها صادر میشود عقب آن دست پاکستان است، زیرا زمانیکه مردم شغل خود را از دست بدهند خصوصاً کسانیکه دارای بزنیس های کوچک مانند انترنت کلپ، آریشگاه، مرکز تعلیمی، کورس کمپیوتر، حتی هنر آواز خوانی و تمثیل اینها مجبور میشوند که به پاکستان مهاجر شوند و در آنطرف سرحد عین بزنیس را آغاز کنند که برای فعالیت شان به تعمیر، دوکان و باقی امکانات ضرورت دارند و مجبور هستند همان حویلی های پاکستانی ها که تا سه سال قبل سگ ها در آنها چوچه میداد امروز به قیمت بلند به هموطن من و شما کرایه بدهند.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا