وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
با تکمیل مبحثی که قبلأ در باب داعش ، القاعده و طالبان درهمین تربیون بازشده بود ناگهان انفجار خونینی درآنطرف سرحد ودرمنطقه ای مربوط به ایالت خیبر پشتوخواه بنام باجوردرگردهم آئی حزبی جمیعت علمای اسلام پاکستان برهبریی ملا فضل الرحمن بؤقوع پیوست که منجربه شهادت وزخمی شدن صدها تن از اشتراک کننده های این گردهم آئی گردیدند
طبق رسم و قواعد استخباراتی در ابتدأ هیچ گروه تروریستی و خشونت پرور مسؤلیت این انفجار را برعهده نگرفت اما با گذشت چند ساعتی از ؤقوع این حادثه خونین ذبیح الله مجاهد سخنگویی امارت طالبان از جمله نخستین رجال و شخصیت های بود که با نوشتن یک پیامک تویتری این حادثه را با شدت محکوم نمود
و نوشت : امارت اسلامی انفجار در جلسه مربوط به جمعیت علمای اسلام در منطقه باجور ایجنسی خیبر پشتونخواه را محکوم م نماید.تاسف و تسلیت عمیق خود را با خانواده‌های آسیب‌دیده شریک می سازد.برای شهدا جنة الفردوس و برای مجروحین شفای عاجل را استدعا دارد.اینگونه جنایات به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
وقتی اینگونه محکومیت های استخباراتی ذبیح الله مجاهد را که به نمائنده گی از امارت طالبان اعلام شده بود خواندیم و شنیدیم بالخصوص وقتی ذبیح الله مجاهد در بخشی از این پیام نوشته بود که گویا ” اینگونه جنایات به هیچ وجه قابل توجیه نیست .” دیدیم که نه شد ! لهذا به ؤقوع چندین حادثه ای خونین و دلخراشی که درامتداد حیات شان بویژه طی بیست سال آخیری که زیر نام جهاد علیه کفر واشغال امریکائی انجام داده بود اشاره می نمائیم .
تا ما و همه خواننده گان عزیزپاسخ فرضیه ای چگونگی جنایات را دریابیم ؟ زیرا به باور ما جنایت تحریک غریزه خشونت است که نه میتوان آنرا با ” اینگونه ویا آنگونه ” تفکیک وتمیزنمود وغریزه خشونت درسرشت وفطرت بشر نهاده شده است که درحوزه عمومی حیات ملی یک کشورباید ازسوی حاکمان مشروع و برخاسته ازبطن مردم کنترول و مهارگردد اما درباب اینکه آقای ذبیح الله مجاهد در تقبیح نامه استخباراتی اش نوشته بود که ” اینگونه جنایات به هیچ وجه قابل توجیه نیست ” ناگزیریم توجه مشاٌرالیه را به عملیات انتحاری چند سال قبل که بصورت نمونه درکابل و ننگرهارانجام شده بود معطوف بداریم
که بیشتر قربانیان آن افراد غیر نظامی و شهروندان بینوای افغانستان بودند و باید آقای ذبیح الله مجاهد بفرمایند که کدامین از آن عملیات که بطور نمونه به آن ها اشاره شده است قابل توجیه بود ؟ تا ما نیز بدانیم که جنایت خوب و جنایت بد وجود دارد .حادثه خونین حمله بر کابل بانک واقع در شهر تاریخی جلال آباد که صبح حدود ساعت ده بجه قبل از ظهر اکثریتی از مأمورین حکومت آن وقت که قصد داشتند معاشات یک ماهه شانرا که درشعبات مختلف دولتی درولایت ننگرهاراجرای وظیفه نموده بودند ازطریق کابل بانک که یک بانک خصوصی بوده بدست آورند مورد حمله یک تروریست وابسته با شبکه حقانی قرار گرفتند . و چناچه مشاهده نمودید مانند ملخ ها از پادر آورده می شدند .
اگر چه با توجه به مؤقیعت جغرافیوی حادثه خونین باجور که با مرز افغانستان چندان فاصله ندارد از همان اول معلوم بود که عامل این حادثه کی باشد اما با آنهم در اعلامیه ای که از نام گروه داعش خراسان در یک سایت خبری موسوم به خبرگزاریی اعماق منتشر شد گروهی موسوم به داعش خراسان مسؤلیت انجام این عملیات انتحاری را بر عهده گرفت و نوشت خبرگزاری اعماق وابسته به داعش اعلام کرد که این خبر کار این گروه است.اعماق نوشت: که یک مهاجم انتحاری این گروه حمله روز یکشنبه به یک گردهمایی سیاسی در باجور را انجام داده است.انفجار انتحاری که یک تجمع سیاسی مربوط به «جمعیت علمای اسلام» نزدیک به گروه طالبان پاکستانی در منطقه باجور واقع در اقلیم خیبر پختونخوای پاکستان را هدف قرار داده به کشته شدن 54 نفر و زخمی شدن نزدیک به 200 نفر دیگر منجر شده است. دراعلامیه داعش خراسان اضافه شده است که این حمله در چارچوب جنگی است که دولت اسلامی (داعش) علیه « دموکراسی» به‌عنوان رژیمی متخاصم با اسلام واقعی و در تضاد با قوانین الهی آن به راه انداخته است نباید فراموش کرد
که اکثریت جنگجویان القاعده و داعش به شمول آنعده رهبران عرب تبار این طائفه مانند اسامه بن لادن ، ایمن الظواهری ، ابوبکر بغدادی با نام اصلی ابراهیم عواد ابراهیم البدری القریشی رهبر داعش ، ابو محمد سعید خراسانی اهل سوریه وغیره رهبران ، احمد فاضل الخلایه، ملقب به ابومصعب الزرقاوی وسائر فرماندهانی که از شجرة النسب واحدی برخوردار بودند و در دوران جهاد افغانستان درمقابل ارتش سرخ برای تقویت مجاهدین افغانستان بنام عرب های افغان حضور داشتند . واقیعت این است که طالبان ،القاعده و داعش سه ضلع استخباراتی اند که برای تحقق منافع سیاسی و اقتصادی قدرت ها و کشور های بیگانه برای نابودیی هرگونه مظاهری از تمدن و ارزشهای دینی وانسانی به مقتضای شرائط عمومی هر جامعه عمل میکنند . شگفت انگیز است که این گروه ها مانند دانه های تسبیح با مسخ ماهیت و اصل حقیقت دین با ازدیاد چاشنه ای ازخشونت که با اقتضای منافع و اهداف استراتیژیک کشور های ذیدخل جامه عوض میکنند .چنانجه وقتی در دوران جهاد افغانستان علیه ارتش سرخ وآنگاه که منافع استراتیژیک
پاکستان با منافع عربستان سعودی با هم گِره خورده بود و خواستند حکومت مجاهدین افغانستان تحت رهبریی مرحوم استاد برهان الدین ربانی را توسط جنگجویان طالبان ساقط بسازد این استراتیژیی مشترک در سقوط شهر مزار شریف و با کشتن چندین تن ازدیپلوماتهای جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف به نمائیش گذشته شد که با ؤقوع حوادث خونین یازدهم سپتمبر در امریکا مانند بسیاری از معادلات این هم آهنگی منافع استراتیژیک را از میان برد وپاکستان با داشتن مهره های مجرب یعنی طالبان درکمیدیی ائتلاف جهانی علیه تروریزم سهم ریأ کارانه گرفت و منافع عربستان و پاکستان نیز از هم پاشید . نتیجه اینکه طالب و القاعده و داعش حتی بسیاری از مجاهدین افغانستان در بسی مسائل که با پیشرفتهای علمی و اقتصادی جامعه همچنان لوازم ومفاهیم مدرنیته نکته نظرمشترکی دارند . یعنی از گفتمان و قرئت بنیاد گرای شریعتمدار با اتکای مطلق و دگم به منابع فقهی پیروی میکنند روی همین ملحوظ نیز وقتی منافع مادیی و استخباراتی بیگانه ها ایجاب و تقاضا کند مخالفین منافع کشورها را بهانه های واهی کفر وارتداد به صورت درد ناک به قتل میرسانند و مال و ناموس آنها را نیز برای خود حلال می پندارند 
