گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » آنچه که کاکر صاب درمقام صدراعظم پاکستان ارشاد فرمود !
آنچه که کاکر صاب درمقام صدراعظم پاکستان ارشاد فرمود !

آنچه که کاکر صاب درمقام صدراعظم پاکستان ارشاد فرمود !

همین امروز اخبار افغانستان و منطقه را از شبکه های تلویزیونی می دیدیم و می شنیدیم که نا گهان چشم مان بر صدراعظم پشتون تبار پاکستان جناب انورالحق کاکر افتاد که سخنرانی های  فریبنده وسراسر کاذب در باره طالبان را با شکوه و گلا یه بیان می کرد .جای شگفتی است که در چنین شرائطی برای طالبان خط ونشان میدهند . آنچه که در فرمائیشات جناب کاکر بصورت واضح به مشاهده میرسید نحو به قدرت رسیدن طالبان بوده که گویی جناب کاکر از سیاره دیگری آمده و ازنحوه استیلای طالبان برقدرت در افغانستان  آگاهی ندارد !زیرا ایشان بدون آنکه از حقائق تلخ سیاسی در افغانستان اطلا ع داشته باشد در مقدمه نشست خبریی مورخ هشتم نومبر سال ۲۰۲۳ که فهرست چهل ساله به قول وی احسانات اش بر افغان ها را سرعام می خواندچنین اظهار فرمود :

درآگست سال ۲۰۲۱ پس ازحاکمیت حکومت سرپرست (طالبان ) در افغانستان امید وار بودیم که در افغانستان یک صلح پایدار استقرار یابند . وبه اساس همکاری های متقابل راه ها جدید پیشرفت و سرور برقرارگردند .دربرابرگروه های مخالف پاکستان بویژه تحریک طالبان پاکستان اقدامات جدی بعمل خواهند آمد وبرای شان اجازه استفاده از خاک افغانستان راهیچگاه داده نخواهند شد ولی با تأسف که پس ازاستقرارحکومت عبوری (حکومت سرپرست یا امارت طالبان ) در حملات تروریستی در پاکستان هفتاد فیصد وعملیات انتحاری از پنجصد حمله تجاؤز کرد. حکومت پاکستان با اصرار متواتر حکومت عبوری افغانستان ( حکومت سرپرست یا امارت طالبان ) حتی المقدورسعی بعمل آمد تااین گونه معاملات بدورازوسائل ارتباط جمعی با افهام وتفهیم متقابل حل وفصل گردد .مگرپس از وارد ساختن  اتهامات بی مورد ونادرست برخی آراکین بلند رتبه حکومت طالبان ضروری دانیستیم تا به مثابه حکومت پاکستان موقف خود را واضح سازیم .

ما نیز از حکومت عبوری افغانستان ( حکومت سرپرست یا امارت طالبان ) تقاضا می کنیم که آنها نیز شهروندان پاکستانی را که بویژه کسانی را که در پاکستان به جرائیم گوناگون متهم هستند تسلیم پاکستان سازند البته حکومت پاکستان برای پذیرش چنین شهروندان آماده میباشد  .در صورت دوم از حکومت عبوری افغانستان ( حکومت سرپرست یا امارت طالبان ) میخواهیم که برای سرکوبی تحریک طالبان پاکستان TTP اقدامات جدی را به اجرأ بگذارند . بالای تمامی مراکزعملیاتی و پرورش آنها حمله صورت گیرد وآنها را قلع وقمع نموده و این واقیعت را نیز به یقین کامل مبدل سازند که هیچگاه دهشت افگنان سرزمین افغانستان را مورد استفاده قرار نه دهند .داستان ماجرای سلطه دوباره طالبان برافغانستان ازآنجا آغازشد که چندین سال قبل وقتی محمد نوازشریف به عنوان صدراعظم پاکستان به نمائنده گی از حزب مسلم لیگ پاکستان به ظاهرزمام آنکشوررا دردست داشت در راستای تسلط بر قلمرو پاکستان رسمأ وارد گفتگو ها شد و با هیأتی که از سوی تحریک طالبان پاکستان به اشتراک عمران خان رهبر گروه موسوم به تحریک انصاف پاکستان که به کمک مستقیم ارتش آنکشورظهورنموده بود ودیگر چهره های سیاسی مذهبی  پاکستان معرفی شده بود ،هرچند به دلائیل خاصی عمران خان رهبرحزب تحریک انصاف پاکستان با ابرازسپاسگذاریاز رهبریی تحریک طالبان پاکستان TTP از عضویت در این هیأت عذرخواهی کرد اما آثارو رسوبات این وابسته گی استخباراتی در همه فرازونشیب حیات عمران خان رهبرگروه انصاف پاکستان به مشاهده میرسد .لهذا جهت اطلاع آقای انورالحق کاکر نخست وزیر پشتون تبار دوره موقت که خود نخست در کشور آلمان به عنوان یک مهاجری از قبیله پشتون در مرز جنوبی بنام ” گربز” به همکاریی زنده یاد دکترکبیرستوری رهبرحزب پشتون سوسیال دموکرات  Pashtoon Social Democratic Party   که آقای انور الحق کاکرنیز ازاعضای فعال ان حزب نامیده می شد و سپس با گرفتن حق شهروندی افغان – آلمانی جهت ادامه تحصیلات عالی  به انگلستان رفت باید گفت : که این همان افغانهای مهاجری اند که از دست ناملائمات روزگار و حاکمان زور گو به کشور های همسایه منجمله پاکستان  پناه برده اند و از برکت این بینوایان مظلوم بی پناهی بوده که رجال معاصر پاکستانی همچون جناب کاکر در زیر سایه آنها تغذیه می شدند .  نه تنها افراد و شخصیت های مختلف بویژه مخالفان ملی گرای پشتون پاکستان  چون عبدالغفار خان ، اجمل ختک وغیره که در مکاتبی چون لیسه  رحمن بابا ، لیسه عالی خوشحال خان علم می آموختند و حتی از همین مکاتب در سکالرشیپ های که برای فرزندان افغان تخصیص داده شده بود در پوهنتون های خارج درس می خواندند . هکذا پس از آغاز نخستین مهاجرت افغانها به پاکستان افغان ها با خود کلتور و فرهنگ را نیز به کشور پاکستان منتقل ساختند . بویژه کلتور مهمان نوازی که هر چند درقبائیل پشتونها از قدیم رواج داشت به سرزمین پاکستان منتقل ساختند .اکثرخوانین وسرکرده های  پاکستانی ها که بنام بیتک برای مهمانان اتاقی را تخصیص داده بودند آنهم فاقد تشناب ها و بیت الخلا های ثابت در خانه ها بلکه معمول بود وقتی مهمانی ازبیرون آمده درکنجی از حیاط  بیتک یا همان مهمان خانه های اشراف رفع ضرورت انجام میداد عده دیگری که از قرن ها بدینسوبار تبعیض نژادی و مذهبی را بردوش می کشیدند و بنام ” چواری ها ” که ازبازمانده گان نسل سیاهان مسیحی بودند وظیفه داشتند تا آن مواد فضله را در سبدهای خاصی جمع آوری نموده و به انبار خانه های ویژه ای در دهکده انتقال میدادند   که با رفتن و سرازیر شدن مهاجران افغان به این فرهنگ خاتمه داده شد و مهمانخانه های که فقط اشراف و خوانین ازآن بهره مند بودند توسعه پیداکنند و در ساختمان هرخانه ای که در ده و قریه وجود داشت یک واحد تشناب ثابت نیز اعمار گردد  . خلاصه اینکه کشور پاکستان از همان آغاز تأسیس آن که هرچند با استراتیژیی ایجاد تشنج در مرزهای افغانستان و هند وستان ایجاد شده بود به عنوان بزرگترین نیروی کمک گیرنده ولی نعمت اش افغانستان باقی مانده است .

نه میتوان این را کاملأ  یک تصادف خواند که  در میان پرسش های سیاسی در مورد اوضاع افغانستان  و پاسخ های بیهوده که همچون شلیک های بدون هدف  از زبان انورالحق کاکر شنیده میشود موضوع بسیار مهمی در باره الحاق بسیار ظالمانه و غیر منطقی کشور افغانستان به عنوان ایالت پنجم پاکستان  که در اذهان بسیاری از نگهبانان قدرت خطورمیکرد و با درد ودریغ که هنوز هم از زبان عده ای از مهره های تازه در دام افتاده استعمار غربی در کشور های شرقی بویژه پاکستان شنیده می شود . و نزدیک ترین و در عین حال کم هزینه ترین پاسخ تعیین سرنوشت افغانستان در اجندای کاریی برخی ماجراجویان طماع قرار دارد . وقتی خبرنگاری به اسم اشفاق بنگش از تلویزیون خیبر سوالی را مطرح کرد آقای انورالحق کاکر بدون آنکه مفهوم پرسش را دانیسته باشد گفت :این جا دو مطلبی که شما به آن اشاره نمودید با هم اختلاف دارند ، یکی پاکستان است و یکی هم افغانستان !بسیاری از مردم چنین مشوره میدهند که ما افغانستان را به مثابه ایالت پنجم با پاکستان ملحق بسازیم ما از همین جا اعلام میکنیم که افغانستان یک کشور مستقل است اکنون چرا میگویند که نه این یک کشور است ؟ بنگش صاب ! زه پشتون یم خبره می واوره ! من به شما عرض کردم که قوم آذری ها نه میدانم که می شناسید یانه ؟ ۳۰ فیصد مردم ایران آذری هستند ، بطرف آذربایجان هم آذری اند وبطرف شیراز هم آذری ها مستقرهستند. در آسیای مرکزی تاجیک ها آنطرف هم زندگی میکنند وبه این سو نیز وجود دارند ، ترکمن ها نیزچنین است ! این موضوع را باید به پاکستان منحصر نسازیم که گویا تنها مسأله ما میباشد . ببینید شما وقتی برویت اقوام به مسأله بنگرید ومطابق به آن پالیسی ها را دیزاین ساخت و قوانین را ایجاد کرد ، پارلمان را بوجود آورد برمبنای آن ا ین همه پالیسی ها ساخته میشود !اکنون صدورو اخذ شناسنامه فریضه ومسؤلیت هرشهروند است و حکومت هم وظیفه دارد تا آنرابوجه احسن اجرأنمایند .

نکته مهم واساسی ای که در کنفرانس مطبوعاتی آقای انورالحق کاکر به عنوان یک تِز مطرح شده است همانا تیوریی الحاق افغانستان با پاکستان و احتمالأ کشور های همجوار ایران و تاجکستان است که بخاطراعمال چنین نظریه در اوج نا کارآمدیی نخستین دوره حاکمیت طالبان مأموران ارشد نظامی و استخباراتی کشور پاکستان سفرهای سیاسی و دیپلوماتیک  به جمهوری اسلامی ایران و تاجکستان ایضأ سائر کشور های منطقه انجام یافت .به این ترتیب وقتی مسأله الحاق افغانستان در شورای امنیت پاکستان که متشکل از والیان چهار ایالت با ضافه وزرای اعلی آنها ، وزرای دفاع ، داخله ، مالیه و خارجه و سائر اراکین بلند رتبه سیاسی امنیتی چهار ایالت پاکستان مورد بحث قرار گرفت و علی الرغم بیان فضائل  که از سوی  آقای جنرال مشرف رئیس جمهور سابق پاکستان درباره ماهیت جهادیی برخی از چهره بیان داشته شده بود  طرح الحاق افغانستان به پاکستان به دلائیل امنیتی و بود جوی از سوی هر چهار والی ایالات ( سند ، بلوچستان ، خیبر پشتونخواه (ایالت  سرحد آنزمان ) وایالت پنجاب مورد قبول واقع نگردید . البته این تصادفی نیست که آقای انورالحق کاکر نخست وزیر دوره انتقالی پاکستان بدون دانستن وجه تسمیه الحاق افغانستان به حیث ایالت پنجم آنکشور ازآن یادی بعمل می آورد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا