وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
تمام رسالت ایین توحیدی اسلام در اینست تا تمامیت زندگی افراد و جوامع اسلامی را بر محور یک انگیزه واحد استوار گرداند.انگیزه توحید به مثابه شاه فنر یا پارادایم مسلط بر همه امور زندگی مسلمین هدف بنیادین دین توحید شمرده میشود.اگر هر انگیزه و هدف دیگری در استوای این مرام قرار گیرد در واقعیت همان شرک اشکار است که در تقابل با توحید قرار می گیرد.این مرام نمایشگر اراده قاطبه مسلمین و برترین مصلحت انها به حساب می اید.اگر این اصل را بپذیریم در انصورت واقعیت عینی رویکرد نظامهای حاکم بر این کشور ها و زندگی عملی جوامع اسلامی نمونه برجسته ایست از شرک.تکرار کلمه توحید به زبان و تمرین ذهنی ان هدف اصلی دین را بر اورده نمی سازد، فقط برای ژیمناستیک ذهنی و بازی زبانی برای فریب خلق الله به درد میخورد و بس.مسلمانان عالم بر اساس متد غلط شناخت دین گرفتار بزرگترین بیگانگی از خود گشته و ان اینکه کلمه و شعار واحد را بجای انگیزه و ایمان که دگرگون کننده زندگیست گرفته اند.
انگیزه ها و اهداف پنهان و اشکار سران کشور های اسلامی که مانع حتی صدور یک قطعنامه واحد و موثر در بازدارندگی سبوعیت اسراییل گردید نمایش برجسته این شرک عملیست.این شگاف عمیق میان زبان و قلب یا تیوری و عمل ناکامی خودش را در برابر ازرمونهای عملی چون اتخاذ موضع قاطع و عملی در برابر دژخیم وحشی اسراییل بگونه شرم اوری به نمایش گذاشت.همه مسلمانان دنیا چشم انتظار یک تصمیم قاطع و بازدارنده از سوی گردانندگان این گردهم ایی بودند که هیچگونه نتیجه ملموس و راهگشایی نداشت.سران این کشور ها از راه دور و پراکنده هارت و پورت هایی زیادی کردند و ازان سوی دجله بسوی اسراییل پارس نمودند که همه برای خواباندن احساسات و خشم مسلمین بود .اسراییل همه قوانین زمینی،اسمانی و موازین بشری را به سخره می گیرد و چون سگ دیوانه و مهار نا پذیر به همه چیز حتی کودکان نوزاد و مریضان افتاده در بستر هم حمله میکند.قانون و منطق برایش اهمیت ندارد چون پشتش به گانگستر جهانی امریکا گرم است.به زبان عقلانیت و انسانیت نمی فهمد فقط زبان زور را میشناسد که اهرم اصلی گرداننده قدرت هاست.
ببینید که چه شرمسارانه ۵۷ دولت و ۵۷ ارتش در برابر یک کشور کوچک خودسر ذلیل و سرافگنده میشوند چون اراده و ایمان ندارند.اراده و احساسات تمام جوامع مسلمان ازانها انتظار عمل دارد اما انها برای یک تصمیم واحد و عملی فلج و مستاصل شده اند در حالیکه در سرکوب مردمان خود شان از هیچ خشونت و بی رحمی دریغ نمی کنند.نتیجه این کنفرانس به اصطلاح سران کشور های اسلامی و نمونه های عدیده دیگر در گذشته در برابر ازمونهایی این چنینی این نکته را به مسلمانان می فهماند-اگر این ملتها چشم باز کنند-که مشکل شان با نظامهای سیاسی حاکم حاکم شان بزرگتر از مشکل شان با اسراییل است.این رژیمها با اراده مردمان خود شان نمی گردد بلکه با اراده قدرتهای شیطانی استعماری میگردد.مسلمانان در قدم اول باید تکلیف خود شان را با این رژیمهای مزدور روشن سازند.مجموعه کشور های اسلامی و رژیمهای حاکم در انها اهرمهای موثری چه بطور جمعی و یا به تنهایی در اختیار دارند که با استفاده ازانها میتوانند رژیم خودسر و زرورگوی اسراییل را سرجای خودش بنشاند اما انچه کم دارند اراده و نظر مستقل و تعهد به مردمان خود شان است.در تمام قاره های زمین این چنین رژیمهای نوکر صفت و بی اراده وجود ندارد که با وجود داشتن اهرمهای موثرقدرت اینگونه حقارتبار فلج و ناتوان باشند. 
گردانندگان این رژیمها همه ترسو،بیعرضه،لییم النفس و نوکر صفت اند که در برابر متجاوزان ناتوان و در برابر مردمان خودشان مستبدانه عمل میکنند.ایا شرمساری،ناتوانی و حقارت ازین هم بیشتر میشود که در مقابل چشمان ما در فلسطین میگذرد؟این حکومتها بدون کاربرد نیروی نظامی امکانات عملی مختلف دیگر نیز در اختیار دارند که با بکار گرفتن انها میتوانند مانع بربریت اسراییل گردند.اولین کار قطع هرگونه روابط با رژیم فاشیست و اپارتهاید و اعمال تحریمهای همه جانبه با اسراییل است.این کشور ها حتی امکان اعمال فشار عملی بر امریکا را نیز دارند که اسپانسور و تضمین کننده سبویت اسراییل بشمار می اید.اگر این روشها باز هم موثر نیفتند در انصورت میتوانند متوسل به نیروی نظامی گردند زیرا مجموعه این کشور ها که دورادور اسراییل قرار دارند دارای ارتشهای نسبتا قوی منطقوی اند.میتوانند بطور دسته جمعی ارتش واحدی را علیه اسراییل تشکیل دهند.
ارتشی کاملا مجهز و اماده عمل و قدرت بازدارندگی نه ارتشهای مسمی به قدس فقط برای تبلیغات و ایجاد ابوهت کاذب داخلی.میتوان به وضاحت گفت که بی عملی و تفرق رژیمهای حاکم درین کشورها در چنین مواقع خطیر تمام فلسفه وجودی خود و جوامع مسلمان را در خطر می افگند.مشکل اساسی عملی،سیاسی مسلمانان همین رژیمهای هم جنس دشمن حاکم بر انهاست که هرکدام فقط منافع شخصی خود را در تبانی با استعمار جهانی می بینند.نه نمایندگی از اراده ملتهای خود شان.در حال کنونی انگیزه قاطبه جوامع اسلامی با انگیزه رژیمهای حاکم بر انها در تقابل با یکدیگر قرار دارد.شعار های پر طوطراق و رجز خوانیهای بی محتوای این حکومتها جز برای فریب مسلمانان و خواباندن خشم واحساسات مردمان خود شان نیست.جسارت و خونریزی دیوانه وارحکومت اسراییل و گستاخی و بیباکی ان در برابر ذهنیت وخواست همه مردم جهان برخاسته از بی ارادگی ،زبونی ونوکرصفتی وخیانتکاری رژیمهای حاکم برکشور های اسلامیست.
امریکا بطور اشکار وبی پرده تمام سران این کشور ها را که سر مقاومت و مخالفت با زورگوییها و غارتگری های امریکا را داشتند و هوای مخالفت با رژیم اپارتهاید اسراییل نشان میدادند با وحشیانه ترین صورت کشت و انها را از سر راه خود برداشت و به جایشان رژیمهای زبون و دست نشانده خود را نصب نمود که فقط برای اهداف منطقه ای امریکا خدمت میکنند.در چنین موقعیتی که خون اشامی و بربریت اسراییل خشم و احساسات همه مسلمین را بر انگیخته است،خواب از چشم و قرار اززندگی انها را ستانده است وحتی وجدان همه بشریت را تکان داده گرد هم ایی وجروبحثهای بی محتوی وبی نتیجه این سران که به قار قاردروغین کلاغان می ماند لکه ننگ و شرم دیگریست برپیشانی مسلمانان.همینگونه بما می نماید که با چه مشکلات عظیمی دردرون جومع خود روبروییم.
