وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
این نخستین بارنیست و آخرین بارهم نخواهد بود که شخص بزرگواری اماعجیب الخلقه ای چون لطیف خان پدرام حل یک مسأله و معضل مهم را درمغائرت با قواعد معقول و قانون مند درجامعه و تاریخ افغانستان پیشنهاد می فرمایند ایشان همیشه براساس اصل جهان شمول “یکی برنعل ویکی برمیخ ” وسیاست مدام ماجراجویانه که برسیاست شنای برخلاف مسیر رودخانه استوارمی باشد راه حل های مسخره آمیز ی را به ملت رنجدیده ما عرضه میکند. به اقرب احتمال خواننده گان عزیز با این مقدمه کوتاه ملتفت شده اند که امروزمی خواهیم برخلاف عادت همیشه گی این تربیون به طرح تازه ای که استواربر شواهد ومستندات غیرواقعی و مجهول که معمولأ با استفاده ازابزارفضای مجازی ارائیه می گردد بصورت کوتاه تبصره ای و مکثی داشته باشیم . بیاید نخست از زبان مبارک جناب لطیف خان پدرام که خود را رهبر کنکره ملی افغانستان می نامد درباره آخرین نظرسنجی که بصورت انلائین ودر فضای مجازی راجع به تعیین سرنوشت افغانستان بعمل آورده است بشنویم .البته این سخنرانی خطبه مانند لطیف خان پدرام از صفحه شخصی ایکس خود که همان تویتر سابق بوده باشد جهت آگاهی یافتن خاص و عام به نشر رسانیده است .
چنانچه استماع فرمودید جناب لطیف خان پدرام در مقدمه ای ازاین سخنرانی خطبه گونه اش بدون آنکه از افغانستان به عنوان یک کشور یاد کند چنین ارشاد فرمود : ….حزب کنگره ملی شادمان است که امروز نتائج نظر سنجی خود را اعلام می کند این نظر سنجی که هیچ نوع پیشینه سیاسی در تاریخ کشور ما از جانب احزاب سیاسی ندارد در نفس خود یک حرکت بی نظیر مدنی بوده وازاهمیت فروان برخورداراست ما سپاسگذار ده ها هزار شهروندی هستیم که در این روند شرکت کردند و خواسته های خود را ابراز کرده اند . همین جا می خواهم تذکر دهم که هزاران هزار هموطن که در ایران مهاجر اند به لحاظ محدودیت انترنتی نتوانستند بصورت گسترده شت کنند . من در این مورد پیام های زیادی دریافت کرده ام ما برای نخستین بار در تاریخ سیاسی کشور توانیستیم خواسته های مردم را در مورد تصمیم های مهم میهنی از نکته ، نکته جهان حتی کشورهای همچون رواندا ، کوریای جنوبی وسائر کشور ها دریافت کنیم . حزب کنگره ملی این اقدام را تاریخی را حیاتی میداند . خوشبختانه در این نظر سنجی هفتاد ویک کشور جهان هم میهنان ما شرکت کرده اند . که این نشان دهنده توجه وحس مسؤلیت پذیری مردم نسبت به سرزمین شان است . نتائیج این نظر سنجی که برای امروز و ائنده کشور بیش از هرزمان دیگر پربار وغنی خواهد بود . این نتائیج نشان میدهد که مردم خواستار تغییر جدی و اساسی درطول ساختارکشورمی باشند . نتائج نظر سنجی توسط کارشناسان امور اجتماعی وسیاسی مورد تحلیل وبررسی قرار میگیرند . تحلیل های عمیق از وضعیت جاری کشور ، تحولات منطقه وجهان واولویت بندی ها وظائف مبارزاتی نقشه راه روشن و شفاف در اختیار هم میهنان و شهروندان قرار داده میشود …احادی از مردم ما میتوانند نیروی خود را درجهت تحقق عدالت و آزادی بسیج و جلب کنند . ……
اگر تمرکز اکثریت شنوینده گانی که در پای منبرسخنان لطیف خان پدرام نشسته بودند بدون آنکه سخنران که همان لطیف خان پدرام باشد ازمدعی علیها یعنی کشور افغانستان ذکری هرچند مختصری برزبان آورد از نظرسنجی برای شهروندان ……سخن گفته است تعجب خواهند کرد و خواهند پرسید که وقتی لطیف خان پدرام در همین خطبه نفرت انگیزاش میگوید
که …..خوشبختانه در این نظر سنجی از هفتاد ویک کشور جهان هم میهنان ما شرکت کرده اند از کدام هم میهنان صحبت میکند و مصداق جغرافیاوی این هم میهنان اش کجا است ؟پاسخ این پرسش ساده و درعین حال پیچیده در مواضع بوقلمونی وبه نرخ روز لطیف خان پدرام نهفته است که هیچکسی نه میداند لطیف پدرام دارای چه افکار و اندیشه ای بوده است ؟ آیا مارکسیست افغانی است زیرا در سوابق اش علاوه بر اینکه با اندیشه های بحرالدین باحث رهبر یکی از شاخه های ستم ملی نه تنها از لحاظ فکری هم آهنگی داشت بلکه با زنده یاد بحرالدین باحث قرابت خانواده گی نیز داشت روی همین ارتباط بود که در پروژه ائتلاف هواداران بحرالدین باحث وزنده یاد طاهر بدخشی رهبران جریان ستم ملی در افغانستان با تشکیلات جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان که به مثابه یک حزب مارکسیست لنینیست در جامعه ما شناخته می شد پیوسته بود و زمانی هم در ارگان مرکزی انتشاراتی حزب دموکراتیک خلق افغانستان حقیقت انقلاب ثور به سطح بالا انجام وظیفه می نمود . آیا مجاهد و چریک مبارز مسلمان است ؟ 
که در دوره حاکمیت دکتور نجیب الله رئیس حکومت کابل در یک مأموریت استخباراتی به جبهه مجاهدین در ولایت پنجشیر بویژه نزد بزرگترین فرمانده مجاهدین شهید احمد شاه مسعود رفته و چند روزی را در آن جبهه سپری نموده بود وقتی اهداف استخباراتی لطیف خان پدرام نزد شهید احمد شاه مسعود افشأ گردیده بود ایشانرا به جایی کابل به تهران فرستاد که توانیست در چند جلسه درس های دکتورعبدالکریم سروش حضور یابد و به عنوان یک مسلمان نواندیش هواداراندیشه های عبدالکریم سروش در جمع روشنفکران افغان اظهار وجود نمود. دورنه میرویم همین اکنون وقتی جناب لطیف پدرام خودرا رهبر کنگره ملی ” افغانستان “میداند و در همین خطبه “سیأ ” سی اش مدعی شده که گویا ” نتائیج ( نظر سنجی ) نشان میدهد که مردم خواستار تغییر جدی و اساسی درطول ساختارکشورمی باشند .” تغییر اساسی از نظر جناب پدرام چیست و چگونه تحقق خواهند یافت ؟ آیا مردم خواستار نظام سیاسی و نقشه راهی اند که با تشخیص عقلانی حزب کنگره ملی و شخص جناب لطیف پدرام برای نخستین بار بروی دید گاه شبه لبرال سرمایه داری با ساس اراده استعمار نو جهانی در بن پایتخت آلمان پایه گزاری شد و با تشخیص لطیف پدرام در صورتیکه همان نقشه راه ( اقتصاد بازار آزاد با شیوه مافیائی ) توسط رجال صادق و مجهز با تفکر عصر نوین مانند لطیف پدرام و یارانش که حضور زمینی ندارند و فقط در فضای مجازی شعار های مفتکی سرمیدهند صادقانه عملی گردد حلال مشکلات مردم افغانستان خواهد گشت ؟ شاید و به گمان اغلب در پرتو چنین توهوماتی بوده که ایشان خود را کاندیدای مقامات گوناگون دولتی و پارلمانی درساختار کشوری بنام افغانستان ساخت و برای چندین سال عضو فعال پارلمان افغانستان محسوب می شد و پس از آنکه نتوانیست باری در انتخابات پارلمانی رأی لازم بدست آورد
خود را کاندیدای مقام “ریأ” ست جمهوری افغانستان ساخت وبه گفته خودش با دو ایده (فدرالیست ) و ختم مسأله خط دیورند در انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا نموده بود .چه کسی نه میداند باید همه شهروندان یک جامعه که برای احراز پُست های بلند ملکی و نظامی همچون عضویت در پارلمان ، مقام ریاست جمهوری ، دیوان عالی کشور (ستره محکمه ) اعضای کابینه ودیگر مقامات عالی حقوقی خودرا کاندید مینمایند در صورتیکه به آن مقام نائیل می گردند باید در مراسم تحلیف و پای بندی بر قانون اساسی کشور که بحیث میثاق ملی نقشه راه یک ملت را نشاندهی میکند اشتراک نمایند . طبیعی است در این پروسه شعار های فدرالیسم ، و مسائلی چون خط دیورند که از بنیادی ترین موضوعات در یک کشور میباشند به جزایده های توهومی و فریب دهنده برای توده های مردم بیش نیست . چگونه ممکن است در شرائطی که قدرت واقعی تعیین سرنوشت مردم افغانستان نه به تناسب نیازها ومنافع ملی مردمی که در قلمروی بنام افغانستان زندگی میکنند بلکه با استفاده ازهواپیماهای B52 ایالات متحده امریکا وشرکأ وبا برپائی خیمه شب بازی بنام کنفرانس تاریخی “بن” خط کشیده شده بود و زمامداران واقعی که خطوط سرنوشت ملت افغان را تعیین می نمودند سفرای ایالات متحده امریکا وفرماندهان ناتودرافغانستان بودند وازرجال افغان نماهای تحقیرشده همچون حامد کرزی و اشرف غنی بحیث مهره های شطرنج استفاده بعمل می آمد نیروها و روشنفکرانی که داعیه دارمنافع مردم افغانستان باشند بتوانند به جزگرفتن حق السکوت ازمحورهای مصنوعی قدرت مانند پارلمان،ریأ ست جمهوری وعضویت درکابینه دولت به نفع مردم عمل کنند.؟نمائیش کمیدیی آخیرنظرسنجی انلائین آقای پدرام مثل نمائیش های مضحک معظم لهوسپس میزهای مدوری که برای توضیح وتشریح نتائج آن ازسوی حضورلطیف خان پدرام برپاشده است یکباردیگرموجب گردید تا برهمه آنچه که ازسوی مخالفان لطیف پدرام و یاران اش درفضای مجازی مغرضانه ودرعین حال هدفمندانه گفته می شد مهر صحیح بگذارد .
دراینکه از دیرزمان بدینسو همه راههای “سیأ “ست افغانستان بسوی اسلام آباد ختم میشود هیچگونه شکی نیست اما تاحدودی زیادی بستگی به این دارد که آدمیزاد خودش در کجا ایستاده است و قضایا را از کدامین زاویه در معرض دید خودش قرار میدهند ؟ جناب آقای لطیف خان پدرام نیز که دارای یک بینش خاصی حتی در حوزه اندیشیدن چپ و سکولار نیز نبوده است و حودادث را از پشت عینک خاص دم ، دم مزاجی شخصی اش مینگرد .
از آنجا که تازه نظر سنجی انلائین که در واقع نوعی ازهمه پرسی انلائن نیز نامیده میشود به نشر رسانده است و مدعی گردیده که گویا در سفر به اسلام آباد که طبعأ به عنوان یک سفر رسمی مقامات دولتی ، سران برخی از احزاب سیاسی و اعضای مجلس هفته ها قبل توسط نمائنده گی سیاسی پاکستان در کابل باید ترتیب داده شده باشد در ملاقات با مقامات پاکستان اعم از ملکی و نظامی طرح تشکیل حکومت همه شمول و مقابله با خشونترا با تمامی مقامات پاکستانی بویژه عمران خان صدراعظم پاکستان مطرح نموده ودر برنامه به عبارت دیگررادیو تلویزیون جهانی BBC چنین گفت :
البته قبل از بیان مطالبی که در باره ملاقات با مقامات پاکستان در مقابل پرسش های مجریی برنامه به عبارت دیگر بیان داشت باید گفت اگرآقای لطیف پدرام بخواهد یا نخواهد معظم له از بصیرت سیاسی در حوزه حقوق ودیپلماسی به بهره تشریف دارد . زیرا از وابستگی عملی و ” سیأ ” سی حزب تحریک انصاف پاکستان برهبریی عمران خان نیازی نخست وزیر معزول و” معذور “پاکستان با تحریک طالبان اظهر من الشمس است و از همان روزی که ارتش پاکستان به عنوان نگهبانان سرنوشت تاریخی آنکشورکه ” عمق استراتیژیک ” نامیده میشود در مقابل نوازشریف رهبر حزب مسلم لیگ و صدراعظم سابق پاکستان از ایشان یکجا با ملا طاهر القادری بنیانگذار و مؤسس بنیاد منهاج القرآن به عنوان وسیله فشار استفاده بعمل می آورد تا نهاد ارتش پاکستان توانیست که نوازشریف را به اتهام فساد مالی ازمقام نخست وزیری برکنار کند و سرانجام برای عمران خان زمینه جلوس بر مقام تشریفاتی صداراعظمی پاکستان فراهم آورد ه شد اما ایشان نیز مانند لطیف خان پدرام به تصور اینکه گویا وقتی ایشان صلاحیت عزل و نصب رئیس ارتش و سائر مقامات ملکی و نظامی آنکشور را داشته است
میتواند در مورد ساختار اساسی جامعه که در آئینه عمق استراتیژیک پاکستان نگریسته میشوند تغییراتی بیاورد به هر حال ایشان از قول آنجلسه چنین اظهار داشت : در رابطه به ساختار حکومت همه شمول بحث مقامات پاکستانی بحث مسؤلان نظام نظامی و سیاسی بخصوص بحث جناب آقای عمران خان نخست وزیر پاکستان این بود که ما در گذشته اشتباه کرده بودیم و آن دلیل اشتباه ما این بود که ما حساب میکردیم روی یک قوم خاص که آن قوم در افغانستان پشتونها هستند اما یاد گرفتیم و چنین موضع گیری اشتباه بود . پاکستان جدید که من نخست وزیر اش هستم تجدید نظر کرده است اعتقاد ما این است که در افغانستان هیچ قومی اکثریت نیست و افغانستان سرزمین اقلیت های قومی است ، قدرت باید بصورت عادلانه میان همه اقوام تقسیم شود .وبسیار روشن گفت آقای عمران خان که چنین اشتباهاتی در گذشته از طرف حکوماتی گذشته شده بود و نسبت به دیگر اقوام بی توجهی صورت گرفته بود من شخصأ معذرت می خواهم . خوب این پیام بسیار روشن دولت پاکستان بود و پذیرفتن جامعه چند قومی افغانستان بر یک ساختار غیر متمرکز است که خوشبختانه هم رئیس ارتش جناب آقای باجوه ، هم آقای فیض مسؤل نظامی سیاسی در ارتش ، جناب آقای قریشی و جناب آقای نخست وزیر که اخرین دیدار ما با ایشان بود همه شان متفق بودند که بلی ما نظر شما را قبول داریم افغانستان باید از طریق اقوام مختلف رهبری و در واقع همه شمول باشد حکومت قطعأ باید غیر متمرکز باشد . ……
