گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » یک خطبه درسفراستخباراتی!
یک خطبه درسفراستخباراتی!

یک خطبه درسفراستخباراتی!

نه میدانیم چطور شده  وقتی سری به دنیای مجازی میزنیم در هرکجا خبری و نظری درباره  مسافرت یکی از اذناب حکومت  طالبان به اسم عبدالباری عمرکه خود را رئیس اداره غذا و دوای طالبان می خواند را در حالی می خوانیم و می شنویم تمامی رجال حقوقی و حقیقی که در دعوت این مقام طالبان بصورت مستقیم و یاهم غیر مستقیم تلاش نموده بود از تلاش ها و معاونت هایشان بی اطلاعی نشان میدهند.میگویند وقتی شخصی وارد خانه خود شد ، دزدی را دید که در یکی از اتاق های طبقه دوم  دراز کشیده است . صاحب خانه با عصبانیت پرسید که اینجا چه می کنی ؟

دزد پاسخ داد که مرا باد به صحن خانه تو انداخته ، صاحب خانه پرسید : آقای دزد ! چرا از خانه ام خارج نه شدی ؟ دزد جواب داد قربان خوابم برد ! صاحب خانه بازهم پرسید پس چرا در طبقه دوم هستی ؟ دزد با قیافه حق به جانب پاسخ داد قربان ! این سوالی است که برای من هم پیش آمده .هرچند خواندن این خبر جدید بود اما با توجه به سیاست منفعت گرایانه دنیای غرب هیچگاه تعجب آور نبود . زیرا چه کسی نه میداند که در نظام بازارآزاد بروزن “آزار آزاد” اززندگی آرام و صلح آمیز توام با عدالت و برابری ، آزادی و مردم سالاری توقع داشتن بزرگترین ساده لوحی قرن نامیده میشود . درنظام سرمایه داریی که درعصر جدید بر پایه های مشارکت سودجویانه ومتغییر کمپانی ها ی بزرگ نفت وگازواسلحه سازی برجهان حکومت میکنند  تعیین میگردد طبیعی است که در چنین وضعیت واینگونه اوضاع دوستان و دشمنان دائمی نبوده اند تنها منافع اقتصادی است که مناسبات سیاسی را رونق می بخشند .این سیاست دوگانه ایالات متحده امریکا و شرکایش طی بیست سال حضور آنها در افغانستان بخوبی تجربه شده است . اما وقتی برای نخستین بار از منابر طالبان در کابل و از قول ذبیح الله مجاهد اعلام شد که رئیس اداره غذا و دوا محترم داکتر عبدالباری عمر درکشور المان به نشست از افغانها سخنرانی نمود و به سوالات انها پاسخ داد. وی به اشتراک کننده ها گفت، امنیت در کشور وجود دارد، روند بازسازی جریان دارد باید همه در ابادی کشور سهم داشته باشیم و ازسرمایه خود در ابادی کشور استفاده نماییم. به گمان غالب آقای دکتور عبدالباری عمر که خود نیز برای نشرخبر دربرنامه ایکس یا همان تویترسابق که از سوی ذبیح الله مجاهد سخنگوی امارت طالبان به عنوان مأخذ نقش بازی نموده باشد در صفحه شخصی اش به انتشار برخی از ویدیو ها و تصاویر این محفل در شبکه تویتر مبادرت ورزید .واعلام داشت که من تاهنوز دراروپا هستم . 

البته هیچکسی نه میداند که چگونه وبروی کدامین اجازه نامه رسمی در کنفرانس جهانی برای غذا که در شهر لاهه کشورهالند برگزار شده بود اشتراک نموده است ولی یک منبع معتبر به نواندیشی گفت که دعوت نامه این سفر از سوی دفترنمائنده گی  سازمان ملل در کابل یوناما (UNAMA)عنوانی وزارت صحت عامه طالبان صدور یافته بود که این دعوت با سفر مولوی عبدالباری عمربه تهران پایتخت جمهوری اسلامی ایران که مدتی در یکی ازداروخانه های خصوصی طالبان اجرای وظیفه مینمود وباسلطه طالبان برافغانستان بحیث معین وزارت صحت عامه طالبان تعیین شد پس ازبرکناری ازاین پست درمقام ریاست اداره غذا وداروتقررحاصل کرد وازطریق نمائنده گی  طالبان در تهران به همکاریی دفتر سازمان ملل درجمهوری اسلامی ایران ازسوی سفارت هالند درکشورایران صادر گردیده است .البته جهت اطلاع اذناب طالبانی که در عرصه حقوقی و دیپلوماتیک فعالیت دارند باید گفت : عزیزان ! شما حوزه دیپلماسی و سیاست را نیز مراسمی تصور نموده اید که در ضیافت های خصوصی و خانوادگی رعایت می گردد حتی شناخت با فردی از افرادی که در حوزه سیاسی و دیپلماتیک با هر دلیلی با وی آشنا یی پیدا می کنید آنرا یک دوستی خانوادگی تصور می کنید . واقیعت این است که مأموریت و انجام وظیفه رجال و شخصیت های مأمور در بخش دیپلوماسی  عمومی آنها را موظف به انجام چنین تشریفات نموده و طبیعی است که با ختم مأموریت شان نهال چنین دوستی ها نیز می خشکد و ارتباطات دوره مأموریت شان نیز خاتمه پیدا میکند . چنانچه در مناسبات عمومی طالبان حوزه روابط  خانواده گی با حوزه مناسبات سیاسی تفکیک و تمیز علمی و استوار بر تجارب گذشته در تاریخ  کشور نه شده است و با تأسف که با دلائیل زیادی نگاه مناسبات و قرابت های خصوصی برروابط درنهاد دولتی نیز اثرگذار میباشند . جایی تعجب آنجا و آنگاه است که در حاکمیت طالبان موازین استخباراتی هرم این مناسبات را در مغائرت با اهداف و منافع ملی افغانستان بر مبنای اهداف واستراتیژی های کشور های گوناگون منطقه و جهان حتی آنعده کشورهای نیز که دربرهه ای از زمان جنگ ها و نبرد های طویلی با آنها داشته ایم تنظیم می گردد . روی همین استدلال بوده که کشور های منطقه که با داشتن اهداف استراتیژیک  و اقتضای منافع شان تنها ازطالبان به عنوان یک گروه نیابتی جنگی استفاده مینمایند ومی بینیم در حالی که از سلطه طالبان بر افغانستان بیش از دوسال و چند ماه سپری می شود نه تنها آنها را به عنوان یک حاکمیت مشروع نه می شناسند بلکه تا میتوانند برای شان موانعی را نیز بوجود می آورند . ما شاهد هیأت ها ی نیز بودیم که طی دودهه حضور مافیائی جهان غرب در افغانستان نه تنها حاکمیت شبه جمهوری و شبه اسلامی را در افغانستان حمایت می کرد بلکه با شیوه های پیچیده استخباراتی سرکسی از مخالفین اداره پوشالی بیست ساله گذشته در افغانستان را نیز با شیوه تطمیع استخباراتی مدیریت  می نمود  . کشکی ، کتره ای وشعاری  بدون مصرف و قس علی ذلک جمیعأ از مصطلحات طالبی اند که میتوان در خطبه ای تاریخی شیخ ملا عبدالباری عمر که در آلمان  سرزمین ژرمن ها ایراد نموده است دریافت نمود فرض بفرمائید که ما بلانسبت برای خود مان نشسته ایم و داریم با مخاطبینی که از قبل با آنها استمزاج شده  اززمین وهوا حرف زده آسمان و ریسمان را می بافیم در دل تان چه خطور می کند که چرا چنین هذیان ها می گوئیم ؟ شما جای ما باشید بلا تشبیه سخت ابراز تعجب نه میکنید ؟ سخنان هذیان گونه شیخ ملا عبدالباری عمر مصداق چنین واقیعت است .

چناچه یک بار دیگردر سخنان هذیان گونه شیخ ملا عبدالباری عمر شنیدید که گفت بسیار خوش هستم که در مقابل شما ایستاده ام امارت اسلام شما را قلبهای خود می دانند . شما از کشور ما که یک کشور مشترک همه ما ومتعلق به همه اگر تاجک هستید یا پشتون هستید ، از شمال هستید یا از جنوب شما چشم سر این نظام هستید ..تو از این نظام و ازاین ملت چشم سر این نظام هستی هیچگاه احساس تنهائی و جدای را نکنید . هیچگاه از تبلیغاتی متأثر نه میشوند که گویا شما را امارت اسلامی تافته جدا بافته میدانند . این کشور، کشور مشترک من وتواست من به تمامی شما وازراه همین منبر به تمامی کسانی که در اروپا هستند و یا در امریکا زندگی میکنند ، دراسترالیا هستند ویا هم سائر کشور های آسیائی هستند به تمامی آنها دعوت می دهم که دیگر بیائید در کشور خود تان بیش از هرزمان دیگری برای سرمایه گذاری زمینه مساعد است نظام همراه شما ایستاد است ، در پارک های صنعتی برای تان زمین ها می دهند ، برق برای تان میدهند در وارد ساختن مواد خام و در بسیاری موارد محصول را معاف ساخته است . بسیار سهولت ها فراهم شده است و دیگر از اینکه والی ، وزیر ، یا وکیل برای تان بگویند که مرا هم با خود شریک بساز ……….وقتی سخنان داهیانه و درعین حال فریب دهنده جناب شیخ صاحب کسی بشنود لابد تصور می کند که پیشوای گم شده یک ملت مغضوب شده و ناسپاس تازه ظهور کرده و امت اش را بسوی فلاح و سعادت فرا می خواند .البته با شنیدن این سخنان مرشدانه شیخ عبدالباری عمر ناگهان سرنوشت چندین صد تن از مافیای رژیم سابق که از همان روز نخست ظهور طالبان آرام ، آرام با نثار مال و جان خود با امیر المؤمنین بیعت غائبانه نمودند

هیچکسی نه میداند که چرا معیار قضاوت شیخ ملا باری عمر رئیس اداره غذا و ادویه طالبان که از توابع پل علم ولایت لوگر میباشد واز فارغان کورس های چند ما هه بخش التراسوند بوده است  تعریف حکومت همه شمول را که در حوزه حقوق شهروندان از جایگاه  خاصی برخوردارمیباشد بصورت وارونه به عرض مردم آنهم ازمنبری که در بیرون از آن نه باد خرافات و توهومات  بلکه قضاوت ها  به نوعی منطقی وعلمی مطرح می گردد به گوش عام وخاص  میرساند . هرچند برویت ضرب المثل معروفی که بر تاریخ باستانی مردم افغانستان و جوامع حومه آن حک شده است ” نوکر نو آهو را می گیرد به دو ” به هرحال ایشان بدون آنکه از معنا و مفهوم حقیقی و مورد نظر درعرصه حقوقی آگاهی و اطلاع داشته باشد  با لفاظی ها و شارلتان بازی ها این مفهوم را بصورت ناقص مطرح می فرمایند و در باره حکومت همه شمول می گوید که : ما نه میدانیم که جهانیان همه شمول چه را میگویند ؟ اگر تعریف همه شمول این باشد که این نظامی باشد که در آن هرقوم ، هر شخص مناسب و مستعد خود را ببیند این خو در نظام ما موجود است . آیا در این حکومت تاجکها حضور ندارند ؟ چرا در این حکومت از قوم پشه ای ها وجود ندارند ؟ در این از قوم پشتون حضور ندارند ؟ اگر تعریف این بوده باشد این را ما داریم . اگر تعریف آنها این بوده باشد که نه ! تاجیک های که همه تاجیک های شمال وجنوب بردو ر آنها جمع بوده باشند مردم با استعداد و نیکی باشند مانند قاری صاحب فصیح الدین یا لوی څارنوال مولوی صاحب شمس الدین شریعتی ما وشما اگر نظر شان این بوده باشد که به جایی شریعتی صاحب ، امرالله صالح صاحب بیایند این را ملت با شما قبول ندارد .این را همه شمول نه میگویند . اگر میگویند که به جایی حنفی صاحب که در این نظام سومین شخص است به جایی وی دوستم بیاید این را مردم با شما قبول نداردطرح مفهوم همه شمول بودن حاکمیت طالبان یا هر حکومت دیگری  از آنجا به اشتباه فاحشی می انجامد که برداشت طرف مقابل یا هر کسی دیگری را که مفهوم واقعی همه شمول بودن یک حاکمیت را به بصورت عموم مطرح میکنند آنرا بصورت غیر منطقی ووارونه از سوی کسانی که مأمورند و معذور!  در مقطع خاصی از تاریخ و با ضرب زبانی ها ی  گمراه کننده مطرح گردد . پرسش این است که با شیوه ای که شیخ ده ملا باری عمر نظر دیگران را بر بستر واقیعت های نا مطلوب رژیم های گذشته مورد بررسی قرار میدهند اصولا اشتباه بوده است نه میشود خود کوزه و خود کوزه گر بود و در باره یافتن یک حقیقت اقدامات اشتباه آمیز گذشته گان را ملاک حقیقت دانیست . البته آن هنگام نیز برای اینکه در چشم مردم خاک بپاشند و رجالی را که آخند عمر از آنها یاد آوری نمود کمیدی های رنگا رنگ انتخاباتی براه می انداخت واز آن برای مشروعیت بهره می بردند  که با تأسف در حاکمیت طالبانی نه تنها از آن خبری نیست بلکه با صدور فتوی ها ی مذهبی اصولأ براه انداختن چنین گفتمان ها به تناسب منافع کشور های ذینفع  حرام مطلق دانیسته میشوند …………….

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا