گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » افاضات نامشروع اززبان نامشروع
افاضات نامشروع اززبان نامشروع

افاضات نامشروع اززبان نامشروع

نه میدانیم که چرا وقتی در یک روز نسبتأ گرم خزانی خطبه های که بیشتر به جوکها ی آخیر سال می ماند و در میان انبوهی از ریشداران و غیر ریش دارانی که اکثر شان ازدور ترین روستا های سرزمین تاریخی هروی به دور سادوی معروفی بنام  پهلوان  امیر خان متقی که به نمائنده گی از طائفه ای مذهبی  طالبانی حلقه زده بودند شنیدیم با خود گفتیم که اگر زنده ماندیم حتمأ پیرامون این افاضات مجعول که بیشتر از شکم اش به بیرون درزنموده بود و نه ازعقل و فهم اش یادداشتی بنویسیم تا از یکسو حق برادر  پهلوان امیرخان را ادا نموده باشیم وازسوی دیگرنیزدربرابرملت رنج کشیده مان بویژه آنگاه که مشارُالیه از تیوریی های تازه کشف شد ه درحوزه اقتصاد ملی واجرأ شده بدست برادران طالب بخش بزرگی ازهمین خطبه شقشقیه را دربرگرفته ادای دین نموده باشیم .البته دراین خطبه جوک مانند حضرت پهلوان امیر خان نصائح وارشادات مرشدانه ای نیز وجود داشت که ایشان به ادرس ونشانی مخالفان سیاسی ارشاد فرموده اند .

البته ایشان در بخش نخست این هذیانات مقدسه حاضران این گردهم ائی را مورد خطاب قرار داد و فرمود :  شما دیدید که درحکومت گذشته بگوئیم  یا اداره گذشته یا اشغالگر وقتی که آنها میروند برای ما وشما چه می ماند ؟ بانک های خالی ؛ سرکها و جاده ها وپارکها از معتادین پُر ، وبل های برق همسایه گان سر ما وشما مانده بود حالی الحمدلله آن قرض ها هم خلاص شد ، پارکها و جاده ها هم از معتادین پاک شد وعلاج شان شروع شد . این کدام گپ خوردی نیست و این در جهان مثال ندارد . اشغالگر و متجاوزین وقتی که سر یک کشور حمله میکند کلانهایش را به پیسه می خرند جوانانیش دیوانه و معتاد میکند ،…..درهمین بیست سال گذشته چهل لک چهار میلیون مردم افغانستان معتاد شده بود افغانستان به سطح جهان اول نمره تولید کننده مواد مخدر بود ، امروز الحمد لله کشت کوکنار صفر شده و علاج معتادن شروع شده وبسیاری از معتادین به این هم جور شده که حالی پیدا کرده نه میتواند در وزارت خارجه به من یک مأمور صاحب گفت که در خانه ما یک معتاد بود حال جور شد. گفتیم چطور جور شد به شفاخانه بردی یا امارت وی را یک جای برده یا چطور؟ گفت نه حالی درشهر کابل میگرده پیدا کرده نه میتواند ،مواد نشه ایی را پیدا کرده نه میتواند. این یک تحؤل خیلی بزرگ است الحمد الله !جالب است که وقتی پهلوان متقی از آمدن طالبان بر سر قدرت سخن میگویند بدون آنکه مؤلفه های لازم برای قدرت سیاسی در عصر حاضر را در نظر داشته باشد میگوید « شما دیدید که حکومت گذشته بگوئیم ، اداره گذشته یا اشغالگر وقتی که آنها میروند برای ما وشما چه می ماند ؟ بانک های خالی ؛ سرکها و جاده ها وپارکها از معتادین پُر ، وبل های برق همسایه گان سر ما وشما مانده بود حالی الحمدلله آن قرض ها هم خلاص شد ، پارکها و جاده ها هم از معتادین پاک شد وعلاج شان شروع شد ……نه میدانیم حضرت آغا متقی از کدام ” شما ” صحبت می کند و میگویند حکومت گذشته میرود …..برای مــا و ” شما ” چه ماند ؟ البته جهت اطلاع و معلومات پهلوان متقی باید گفت وقتی کسی در سخنان خود به صیغه جمع سخن میگویند و کسی یا کسانی  را  درحیطه قدرت وزعامت  خود در نظرمی گیرد ناگزیر باید به قواعد بازی  نیز تن دهد و در حوزه مشروعیت سیاسی اقدام به برپائی میکانیزمی که نظر همه شهروندان در جغرافیا ی بنام افغانستان را انعکاس دهند  بپردازند زیرا طالبان یا هرگروه دیگر مدعی حکومتداری وقتی  شعار مبارزه با بیگانه ها را سر میدهند و مدعی اند که گویا در قرن حاضر همه قدرت های استعمار گر را برهبریی امارت اسلامی شکست فاحشی را وارد ساخته اند این خود طالبان  و سائر هم پالکی هایش را ملزم به براه اندازیی کمپائین انتخابتی مینمایند که به انواع گوناگون از قبیل بیعت ، شورای حل وعقد ، لویه جرگه که درانطباق با  شرائط  جامعه افغانی اعمال میگردد   ، وسرانجام برپائی انتخابات  آزاد در تاریخ مسلمانها و سائر جوامع بشری تحقق یافته است . اما جلوس دوباره تحریک طالبان بر سرنوشت مردم ستمدیده افغانستان که به عنوان یک پروژه استخباراتی ظهور کرد با ابتدائی ترین میکانیزم های ضروری در حوزه مشروعیت انطباق ندارد . یعنی نه به میکانیزم بدوی  قبل از مدرنیته بیعت ، نه با فرا خواندن شورای حل وعقد که با توجه به تجارب وخاطرات ناگواری  که بر قلوبی از شهروندان این سرزمین بجاگذشته است . ایضأ برپائی لویه جرگه عنعنوی مردم افغانستان که نزد بسیاری از مردم افغانستان ارزش تاریخی اش  را از دست داده است . همچنان بیست سال گذشته که به دلیل تسوید قانون  اساسی مردم افغانستان در کشور های بیرونی  و سائر عوامل فرهنگی و تاریخی  دموکراسی کاپی شده از دیار غرب بویژه ایالات متحده امریکا نیز نه تنها نتوانیست با هزینه کردن هزاران میلیارد دالر در وضعیت عمومی مردم تغییری ایجاد کند بلکه کشور و جامعه را با سکوت و سقوط مواجه ساخته است  .

هیچکسی نه میداند که منبع الهامات پهلوان امیر خان  متقی که خود دارای معجزات و الهامات  اقتصادی و نورم های من دراوردی میباشد چه و در نزد زمینیان  کدام است ؟ اما مشارُالیه بازهم در همین گردهم آئی طالبی در شهر باستانی هرات از آن الهامات هذیان گونه سخن گفت وچنین بیان کرد : در منطقه شما می بینید که پیسه همسایه گان افغانستان ودور از افغانستان پیسه هرکشور پائین می آید در مقابل دالر ! ولی پیسه افغانستان و کرنسی افغانستان و افغانی افغانستان با لامیرود . به سطح جهان یگانه سکه ای است که در مقابل دالر بالا میرود این برای ما وشما افتخار است ……..این پهلوان امیر خان یا نه میداند و یاهم خود را به قول معروف به کوچه حسن چپ زده است که نه میداند علت بلند رفتن و پائین آمدن نرخ  اسعار در یک جامعه چه و کدام اند  ؟ میشود در یک جمع بیسوادان و مجنونان مست آنچه را  که علل اصلی بلند رفتن و یاهم پائین آمدن نرخ اسعار بوده اند پنهان داشت و یک پدیده ضد ارزشها را به عنوان یک ارزش قابل افتخار به جهان معرفی کرد . درحالیکه بلند رفتن نرخ اسعار یک کشور عوامل روشن اقتصادی در حوزه تولید وعوائید ملی دارند . خلاصه اینکه اگر مبلغ چهل میلیون دالری که برای همین منظور از سوی همان کشور به گفته پهلوان  امیرخان و سائر اذناب طالبی اشغالگرتوسط بانک بین المللی  به افغا نستان سرازیر نه شود و هرماه یک مرتبه مبلغ پانزده میلیون آن دالر های مبارکه  به بازار عرضه نگردد آیا باز هم پهلوان امیر خان مالک بزرگترین شرکت خانه سازی موسوم به Al-Riaz Estate & Builders   در کوئته پاکستان وسائر کمپنی های تجارتی در آن کشور از بلند رفتن نرخ افغانی در برابر دالر سخن خواهند گفت ؟ بدون شک که نه میتواند این نوع هذیانات را حتی در مقابل گروهی از مجذوبانی که معتاد بر زندگی دم غنیمتی شده اند بر زبان آورد علت اینکه کسی بدون داشتن ابتدائی ترین اطلاعات در حوزه علم اقتصاد متوسل به چنین هذیان ها گردد اولأ فقدان استقلال اقتصادی دریک جامعه است که این خود رابطه با مشروعیت ملی و بین المللی دارد .

پهلوان امیر خان متقی که کرسی وزارت خارجه افغانستان را با یورش نا مشروع طالبانی بر کابل اشغال کرده است در همین جلسه ای داهیانه و روشنگرانه فرمود :  که امریکا و متحدانش اطمینان داده‌اند که از نبرد مسلحانه علیه طالبان حمایت نمی‌کنند وکشورهای جهان از جمله امریکا و متحدانش نمی‌خواهند جنگ در افغانستان ادامه یابد. واقیعت این است که آقا پهلوان متقی نه میداند و یاهم شاید نه می خواهد بداند درعصر کنونی که  استعمار سرنوشت ملتهای جهان سوم را دردست گرفته است مواضع کشور ها نیز به تناسب منافع اقتصادی تمامی کشورها ی جهان صنعتی هر  لحظه در حال تغییر می باشند چنانچه می بینیم  حتی همه کشور های حامی طالبان که حمایت آنها نه به دلیل دوستی با طالبان یا کشور افغانستان بوده است بلکه به میزان روابط و مناسبات با دیگر کشورها ی جهان تنظیم میگردد روی همین ملحوظ با طالبان برویت منافع شان در افغانستان و دیگر کشورها ارتباط دارند و با درد وتأسف که طالبان بویژه پهلوان امیر خان عُرف متقی آن را به عنوان یک مؤلفه ثابت می انگارد و برچنین  اطمینان های خام حساب باز میکند . علاوه بر آن آقای امیرخان متقی اگر براستی هم مدعی شکست امریکا و شرکایش در افغانستان بوده باشد چگونه شد که در حوزه مخالفان بر آن محاسبه میکند و آنرا اطمینان امریکا و دیگران در باره عدم حمایت امریکا و جهان  از مخالفان طالبان یک رویه قابل محاسبه می شمارد ؟ چنانچه در بخشی از همین سخنرانی خطبه گونه مملو از هذیان ها  میگویند : ………مردم جهان ، هرکشور به شمول امریکا و دیگر اندیوالان شان به مراتب اطمینان داده که ما بعد ازین در افغانستان حمایت کدام حرکت نظامی را نه میکنیم و ما در افغانستان دیگر جنگ نه میخواهیم ….واقیعت این است که وقتی سخنان داهیانه پهلوان امیر خان را شنیدیم براین باور شدیم که براستی هم طالبان یک پروژه استخباراتی  برای نگهبانی منافع کشورهای استعماری است که با این نوع هذیانها گرم نگه داشته میشود .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا