گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » قدرت معیار قضاوت نهائی ؟!
قدرت معیار قضاوت نهائی ؟!

قدرت معیار قضاوت نهائی ؟!

مولانا جلال الدین بلخی در مثنوی اش حکایتی دارد که شخصی بر سر بازار از سر زورگویی و یا گستاخی سیلی سختی بر پشت گردن مردی راهگذر مینوازد.راهگذر از سر درد و خشم بر میگردد تا انتقامش را ازان مرد گستاخ بگیرد .مرد ضارب خطاب به ان شخص میگوید صبر کن اول باید معلوم شود که صدای *تراق* از دست من بود یا از پشت گردن تو.او قصد داشت تا شخص را سرگرم و در گیر بگو مگو های سردرگم کننده و بی نتیجه سازد تا خود را به این بهانه برهاند.با بردن پرونده نسل کشی اسراییل به محکمه جنایی بین المللی توسط دولت افریقای جنوبی اکنون سناریوی خونین غزه وارد مرحله ای میشود نظیر حکایت ان شخص ضارب و مرد رهگذر.اکنون قضات این محکمه زیر شمشیر دموکلس یا تهدید امریکای قلدر وارد غور و شوری میشود که سالها طول میکشد و هزاران مغالطه و سفسطه سرگیج کننده و گمراه کننده براه می افتد تا ثابت کنند ایا اسراییل مرتکب نسل کشی و جنایات جنگی در غزه شده است یا نه.صدها سیاستمدار و تحلیلگر سیاسی بر امده از دانشگاه های پراوازه و پر طمطراق وارد میدان میشوند تا با هزار لطایف الحیل اب را گل الود و حقایق را دران گم کنند.

با سوالات و و ابهام افرینی های حرفه ای و راه کم کننده بر سر کلمات *نسل کشی* و *جنایت جنگی* انقدر غوغا و عو عو برپا میکنند تا در نهایت شیطان را تبرءه کنند یا اسراییل را بیگناه نشان دهند.همه این قضات و وکلای دعوا کار و حرفه شان اینست که حق را باطل و باطل را حق بنمایانند.اگر اتفاقا قاضی ای رام پول و رشوت نشود انگاه زور سرش را خم خواهد کرد.دیدیم که به فرمان امریکا و وغرب همین محکمه چه زود حکم جنایتکار جنگی بودن پوتین را صادر کردند.اما تا امروز هیچکدام از رییس جمهوران و سران نظامی امریکا را که همه جنایت کاران جنگی اند محکوم نکرده است.سوفسطا ها گله ای از فیلسوف نمایان در عصر سقراط بودند که سر در اخور قدرت حاکم یونان داشتند و کارشان باطل کردن حق و حق جلوه دادن باطل بود اینراخود اظهار میکردند.انها با قدرت بیان ومهارت زبانی که داشتند یا به اصطلاح خود شان که صاحب هنرریتوریک بودند میگفتند هیچ حق و باطل قطعی و نهایی وجود ندارد ما این قدرت استدلال و بیان را داریم که هر حقی را باطل و یا باطلی را حق بنمایانیم.وکلای مدافع امروز عموما کار شان همین است ،هرکه پول بیشتر بدهد او را در محکمه برایت میدهند.مردم فرانسه به همدیگر توصیه میکنند که در صورت دعوایی در محکمه وکیل مدافع قوی بگیرند وگرنه از پیش محکوم خواهند بود.متخصصان و کار شناسان بزرگ که گواهینامه های معتبر از دانشگاه های پراوازه دارند کم و بیش همه کار شان توجیه قدرت و ثروت است.تاریخچه امریکا از روز تشکیل دولت صهیونیستی این بوده است که با تمام قدرت و به هر قیمتی از تمام جنایات اسراییل حمایت کند.همه قطعنامه ها و فیصله های سازمان ملل متحد را بسود اسراییل وتو نموده است تا جاییکه امروز هر بچه مکتبی میداند که به همین دلایل هیچ اعتبار سیاسی و اخلاقی برای امریکا نمانده است.امروز جنایت،نسل کشی،شکنجه ،تحقیر و تهدید اسراییل چنان عریان گشته که همه مردم دنیا از دیدن صحنه های غزه شوکه شده و به خشم امده اند.دولت امریکا و کانگرس هردو قدم به قدم و در موازات بربریت اسراییل با ان همراه و شریک اند.اما امریکا ازین کار خود شرم ندارد و هیچ تابوی اخلاقی و حقوقی نبوده است که امریکا با گستاخی و بی مبالاتی تمام انرا نشکسته باشد.محکمه جنایی بین المللی اینبار نیز تحت تهدید و تحریمهای امریکا جرات نخواهد کرد که اسراییل را به جنایت جنگی و نسل کشی محکوم کند.بی ابرویی و بی اعتباری این محاکم بین المللی امروز امید مردم را به یاس بدل نموده است.

ویلیم بلوم نویسنده منتقد امریکایی میگوید مردم دنیا باید هر ادعا و شعار دولت امریکا را برعکس بفهمند وگرنه در جهنم ان خواهد سوخت.اگر امریکا گفت *دیموکراسی* باید منتظر زشت ترین استبداد باشید.اگر گفت مداخله بشردوستانه منتظر بمباران های ویرانگر و مصیبت زا باشید.اگر گفت حقوق بشر و ازادی منتظر جنایتکار ترین رژیمهای مافیایی باشید.امریکا خود به خوبی میداند که نتیجه رویکرد هایش در برابر دنیا و رفتارش با رژیمهای مشتری خود جز بحران ،خانمانسوزی و نفرت افرینی نخواهد بود به همین دلیل با زورگویی،گانگستر صفتی و قلدری از هر قانون بین المللی و حقوق بشری فرار میکند و تن به ان نمیدهد.کاری که میکند از پیش رخنه فرارش را اماده میسازد.هر چند اینبار ماهیت ددمنشی و وحشیگری اسراییل و امریکا چنان ذهنیت جهانیان را تکان داده که دیگر هرگز قادر به ترمیم این بی اعتباری خویش نخواهد بود.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا