وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
دیدگاه نواندیشی : سید عیسی حسینی مزاری که خود را مقلد سراپاقرص آیت الله علی خامنه ایی میداند و در عین حال نمائنده گی آیت الله ناصر مکارم شیرازی در افغانستان را نیز درسوابق اردتمندانه اش به چشم می خورد ایشان از همان زمانی که جمهوری اسلامی ایران از سیاست دوگانه با رژیم افغانستان برخورداربود یعنی از یکسو منافع کشورایران درمنطقه ایجاب میکرد تا بصورت ریأ کارانه حمایت اش را د رراستای منافع مقطعی کشور ایران با ائتلاف جهانی ضد تروریزم حفظ کنند اما در عین حال با تأسیس گروه ها ی ضد ائتلاف جهانی به سرکرده گی ایالات متحده امریکا در همکاری با کشورهای منطقه بویژه پاکستان ،چین وروسیه اقدام بعمل می آورد . 
اینجا بود که آقای سید عیسی حسینی مزاری که به ظاهر ریاست خبرگزاریی جمهور و مرکز تبیان را برعهده دارد درست در مسیری حرکت میکرد و هنوز هم میکند که ایجاب سیاست های مجهول ومجعول رژیم جمهوری اسلامی ایران را مینمایند وطی سخنرانی هایش سیاست ” گاهی برمیخ و گاهی بر نعل ” را به نمائیش می گذارد چنانچه در یکی از مصاحبه هایش با تلویزیون خصوصی طلوع آنگاه که طالبان برخانه یکی از وکلای مجلس یورش برده بودند و آقای حبیب الرحمن فرزند گلبدین حکمتیار طالبان را خوارج و حتی بد تر از خوارج خوانده بودند آقای حسینی مزاری به میدان آمد و گفت : طبیعی است که پسر آقای حکمتیار و درمجموع سخنگویان و اعضای حزب اسلامی هر حرفی که میزنند طبعأ از آدرس دولت و حکومت جمهوری اسلامی افغانستان است و طبیعتأ هم دید گاهی را که فعلأ حکومت نسبت به گروه های تروریستی داشته باشند حزب اسلامی هم داشته باشد چون حزب اسلامی مدتی قبل با امضای تفاهم نامه در عرصه فعالیت های سیاسی مطابق نظر دولت افغانستان ؤرود پیداکرد و این صحبت های پسر آقای حکمتیار بر همین اساس تلقی دادیم و البته قابل توجه است که صحبت های ایشان نسبت به گروه های تروریستی طبیعی است و حالأ چه بدتر از خوارج وچه مثل خوارج عملکرد گروه های تروریستی در افغانستان محکوم است و نه از نگاه شرعی و نه از نگاهی به هر حال سیاسی در شرائط موجود به هیچ وجه پذیرفتنی نیست … سخت موجب تعجب است که وقتی همین آقای حسینی مزاری حکومت مافیائی بریاست اشرف غنی را ” جمهوری اسلامی افغانستان ” می نامید و تمامی گروه ها و جریاناتی را که با داشتن اجنداهای گونان منجمله طالبان که مرتکب قتل یکی از اعضای مجلس افغانستان شده بودند آنان را ” گروه های تروریستی ” می خواندند که با ؤرود طالبان به کابل و چنگ زدن به قدرت سیأسی اما استخباراتی در افغانستان لهجه حمایت وی از حکومت طالبان و انتقاد از نظام مافیائی قبلی بدون در نظر داشت واقیعت های زمینی بصورت مبالغه آمیزی تغییر یافت
چنانچه در یکی از منبر هایش در باره وضع تاروتاریک نظام گذشته به ارقام اغراق آمیزی متوصل شد گفت : در زمان جمهوریت از جمله هزاران فاحشه خانه در کابل تنها ۹۶۰ فاحشه خانه در غرب کابل بصورت ثبت شده مؤقیعت داشت واز طرف خلیل زاد ودیگر رجال سوبسید دریافت میکرد هکذا معظم له در همین فرمائیشات داهیانه اش فرمودند که ازجمله ” ۵۰۰ کلیسا تنها ۳۰۰ تای آن در غرب کابل بود …… خلاصه اینکه طبق ضرب المثل معروفی که گفته اند : من نوکر خان ام نه از بادنجان ! عیسی مزاری که نوکر سینه چاک خان و ذوب شده در ولایت فقیه مطلقه است آخیرأ در یک گفتگوی تفصیلی با انصاف نیوز ایران در باب حمایت از امارت طالبان و نوع نظام در افغانستان به گفتگو نشسته است که اینک برخی تکه های آن خدمت شما عزیزان نیز تقدیم میگردد
حسینی مزاری : پیشنهاد ما به امارتی‌ها همین بوده که شما بیایید یک الگوی مناسبی برای تاسیس یک حکومت اسلامی پیدا کنید. من در قسمت‌های مختلف بیشتر از ایران مثال زدم. اخوانی‌ها در مصر پیروز شدند اما چون الگوی حکومتی نداشتند دیدید چطور جنگ شد و رفتند؟! اگر شما هم یک الگوی حکومتی مناسب پیدا نکنید و در چارچوب عمل نکنید فردا با مشکلات جدی‌ای روبرو خواهید شد. چون جز تعامل راه دیگری در افغانستان نداریم. جنگ را که ما از ابتدا هم توصیه نکرده‌ایم. من وارد جبهه هم شدم کار فرهنگی و رسانه‌ای به من سپرده شده است.در ۲۰ سال گذشته مخالف جنگ بوده‌ام و حالا هم می‌گویم بساط جنگ باید از افغانستان برچیده شود. گذشته از این شما بدیلی هم برای طالبان در افغانستان پیدا نمی‌کنید. کجاست بدیلش؟! شما به من کسی که سالم است و ایده‌ی سالمی دارد و می‌تواند تشکیلات سالمی در افغانستان ارائه کند و… به من نشان دهید. اخوان المسلمین مصر باید یک حکومت اسلامی تاسیس می‌کردند. تنها الگوی حکومت اسلامی در دنیا فعلا جمهوری اسلامی‌ست. پیشنهاد من به امارت اسلامی این است که تا جایی که ممکن است باید از این الگو نسخه‌برداری کنید.
بلاخره تا جایی که ممکن است. من بحث ولایت فقیه را در افغانستان نمی‌پسندم به این دلیل که ولایت فقیه دو بحث دارد یکی مقبولیت و دیگری مشروعیت. بحث مشروعیت از طرف خداست و مقبولیت از طرف مردمی‌ست. در افغانستان ولایت فقیه مقبولیت مردمی ندارد. بنابراین در آن‌جا نمی‌تواند به عنوان یک نظام تثبیت شود و حاکمیت پیدا کند.طالب‌ها می‌توانند از ساختاری که در ایران وجود دارد تا حد زیادی کپی برداری کنند اما در مورد ولایت فقیه در ایران ۹۸ درصد رای آورد ولی در افغانستان چنین چیز ممکن نیست. من اما خودم، عیسی حسینی مزاری، پیرو ولایت فقیه هستم. مرجع ما هم امام خامنه‌ای‌ست. من مقلد حضرت امام خامنه‌ای (حفظه الله تعالی) هستم. این را مکتوب هم کرده‌ام. من نوشته‌ام بنده، عیسی حسینی مزاری، پیرو ولایت فقیه هستم، مرجعم امام خامنه‌ای‌ست و نظرم بر تعامل با طالبان است. از تمام شخصیت‌ها و علمای شیعه هم خواسته‌ایم این مسیر را بپیمایند.چون جز تعامل راه دیگری در افغانستان نداریم | بدیلی برای طالبان در افغانستان نداریم چون جز تعامل راه دیگری در افغانستان نداریم. جنگ را که ما از ابتدا هم توصیه نکرده‌ایم. من وارد جبهه هم شدم کار فرهنگی و رسانه‌ای به من سپرده شده است.در ۲۰ سال گذشته مخالف جنگ بوده‌ام و حالا هم می‌گویم بساط جنگ باید از افغانستان برچیده شود. گذشته از این شما بدیلی هم برای طالبان در افغانستان پیدا نمی‌کنید. کجاست بدیلش؟! شما به من کسی که سالم است و ایده‌ی سالمی دارد و می‌تواند تشکیلات سالمی در افغانستان ارائه کند و… به من نشان دهید
نظرات ما عوض نشده؛ روند کار طالب‌ها تغییر کرده است. سیاست ما از ابتدای تاسیس تشکیلات مبتنی بر اندیشه‌ی اهل بیت عصمت و طهارت و ولایت فقیه بوده است. در طول بیست سال ما برای پیگیری این خط بها داده‌ایم. دفتر ما توسط آمریکایی‌ها منفجر و ۵۲ نفر از همکارانمان شهید و ۱۴۰ نفر زخمی شدند. دفترمان در مزار شریف هم مورد حمله قرار گرفت و ۴۰ نفر از همکارانمان شهید و زخمی شدند. در طول این دو سال امارت اسلامی هم تغییری در سیاست و اندیشه‌ی ما به وجود نیامده است اما طالب‌ها نسبت به آن حکومت اول پنج ساله‌شان از زمین تا آسمان تغییر کرده‌اند.
