گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » قتل مظلومانه نقیب الله محسود! وتعــبیرخوابهای سقــاوی دوم !
قتل مظلومانه نقیب الله محسود!   وتعــبیرخوابهای سقــاوی دوم !

قتل مظلومانه نقیب الله محسود! وتعــبیرخوابهای سقــاوی دوم !

از قدیم گفته اند که شتر در خواب بیند پنبه دانه ! قرار اطلاع واصله یکی از افسران کانگستر پولیس بنام اس ، اِس ، پی   راؤ انور Rao Anwar   SSP درشهر کراچی پاکستان در سلسله تکمیل زنجیره ای از ربودن و کشتن انسانهای بی گناه  در یک روز روشن جوان خوش تیپ و نسبتأ منظمی به اسم نقیب الله محسود را که وابسته به قبیله مسعود وزیر ستان شمالی و متعلق به قوم  پشتون بوده ازیک هوتل شهرربودوپس ازشکنجه های فروان مظلومانه به شهادت رساند

و جسد بی روح  اش را تحویل خانواده نمود . درست درهمین موقع مش  اسمعیل خان یون که در نزد اهالی مطبوعات و رسانه ها به اسم مستعار سمسور افغان  نویسنده و طراح کتاب معروف سقاوی دوم شهرت دارد  گویا در قدیم الایام زیر نام لقب  استاد پوهنتون ( دانشگاه )  مختصری مأمور شکنجه امارت طالبان بوده است و گاه گاهی نیز جهت انجام مأموریت  استخباراتی در حوزه تحقیق وپژوهش سری به دیار هجرت می زد و با شبکه های استخباراتی منطقه ارتباط می گرفت ، همچنان بفهمی نه فهمی چند صباحی مسؤل داغ ودرفش در امریت نشرات پوهنتون کابل بوده است به شهادت رساندن مظلومانه نقیب الله محسود  را  پیراهن حضرت عثمان ساخت و همه اعوان وانصارش را جمع آورد و بدون آنکه بداند این پیراهن از کدامین تابوت بیرون آورده وبه کدامین جرم کشته شده واصلأاســـم اش چیست؟شــــــعار“لراوبریودی لوی افغانستان غواړو “  سرمی داد .

شما می بینید و می شنوید که این مش رجب یون حتی به اندازه ء کسی که ابتدائی ترین آگاهی نسبت به تاریخ بویژه تاریخ کشورهای منطقه داشته باشد ندارد و مولانا فضل الرحمن را  فرزند مولانا فضل محمود مخفی !! که عضو و بنیانگذار نهضت خدائی خدمتگارهند و مخالف انگیس هابود و انگلیس ها را قبول نه داشت و برخلاف انگلیس ها اعلام جهاد کرده بود دانیست . و پسرش ( مولانا فضل الرحمن ) غلام انگلیس است .این با من در مورد خط دیورند معامله میکند !!…

درحالیکه مولانا فضل الرحمن  نه فرزند مولانا فضل محمود مخفی  بلکه وی پسرارشد ” مولانا مفتی محمود مرحوم از بنیانگذاران جمیعت العلمای هند بوده که با تحریک خدائی خدمتگار برهبریی زنده یاد خان عبدالغفار خان مرد آزادی خواه و مبارزنیم قاره هند هیچگونه ارتباط و تعلقی نداشت و میتوان گفت که اصولأ در تاکتیک مبارزاتی در برابر استعمار هند با هم تفا ؤت زیادی داشتند .

 اما چرا وبروی کدامین مدارکی  ارباب  یون داعیه افغانستان تنها کشور پشتونها را به پیش میبرد ؟ خیلی روشن از همان روزی که در سماوارانتشاراتی  موسوم به ژوندون بحث داغی صورت می گرفت وجنرال عبدالواحد طاقت  یکی از افسران و درجه داران جوخه های مرگ رژیم گذشته نفس زنان تکرار میکرد که های افغانستان مال ما پشتونهاست و تمامی اقوام  غیر پشتون را با رکیک ترین دشنام ها مورد نوازش قرار میداد ؟ حضرت اسمعیل یون نیز جان میگرفت و همان روز را روز فتح نام گذاری کرد .

جالب ترین و در عین حال مسخره ترین بخشی از سخنان پهلوان طاقت آنگاه بود که وی بر علت و انگیزه ای حذف واژه ء  دین از تذکره های الکترونیکی برویت اسناد و مدارک غیر قابل انکار تبصره مینمود که گویا با درج این واژه طشت رسوائی بسیاری از کسانی که در نتیجه حاکمیت  کنونی به ادیان دیگری گرویده اند بیرون می افتند .

وی نمونه اش را گرویدن کسی بنام عبدالرحمن که به قول پهلوان طاقت به دین مسیحی گرویده بود از آلمان به افغانستان اعزام  وتوسط خانواده اش به حکومت تحویل داده شد و سپس به اساس حکم سه محکمه برئت حاصل نمود و به کشور هالند به حیث پناهنده پذیرفته شد و هالندی ها نیز به تعداد سرانه نفوس آن کشور یک یورو را به عنوان کمک به این  تازه مسیحی شده  اعانه جمع کردند که چند میلیون یورو می شد ،!!!!!

وقتی رولا جان غنی در نقش خانم اول رئیس حکومت با این صراحت اعتراف بر مسیحی بودن اش میکند طبیعی است که نه میتوان با مسیحیت گرویده شده گان دیگر برخورد خلاف کرد .!

اما جهت معلومات  آقای پهلوان طاقت واضیح ساخت که کسی بنام عبدالرحمن که قبلأ در افغانستان محکوم به اعدام شده بود اما پس از مداخله حامد کرزی رئیس حکومت انتقالی افغانستان هیچگاه به  هالند آورده نه شده  بلکه وی از جانب کشور ایتالیا به عنوان پناهنده پذیرفته شده بود .

اما اکنون باید دید  که این حمایت ها چه وقت وبا چه مستوی و با کدامین انگیزه  از قتل فجیعانه شهید  نقیب الله  محسود آغاز یافت ؟ از روزی که رئیس محمد اشرف خان غنی با پیروی  از دونالد  ترومپ فرامین اش را با استفاده از شبکه های اجتماعی مانند تویتر و فیس بُک منتشر میسازد در یک روز بهاری وقتی اول صبح از خواب بیدار شد وبرپرده لپتاپش خبر قتل یک جوان پشتون در کراچی توسط نیروهای حکومتی مرور نمود بدون آنکه بداند نقیب الله محسود توسط چه کسی و با چه انگیزه ای به قتل رسیده است بلادرنگ این خبر را وارد دیپلماسی تویتری ساخت وازنهضت پشتونها  بصورت کامل اعلام حمایت نمود .

پیوست به چنین حمایت همه جانبه داروغه ارگ  از همه سو صدای اعتراض علیه نظامیان پاکستان بلند شد و تا آنجا به پیش رفت که برخی از شخصیت های حقیقی و حقوقی و نهاد های سیاسی جامعه افغانی مانند مش اسمعیل خان  یون   بدون آنکه توان مندی ها و ظرفیت های لازم برای چنین حمایت عام و تام را تحلیل وارزیابی کنند آنرا در راه کوبیدن حریفان شان مورد استفاده قراردادند

وبدین سان  عملأ زمینه پخش و گسترش کینه ها ونفرت میان داخل افغانستان یافت و آنرا به عنوان نقشه راهی تکمیل ناشده دوره زمامداری  طالبان که بنام  دوهمه سقاوی تسوید و تدوین شده بود از غلاف بیرون کشید و مخالفت اش را با اشرف خان غنی رئیس حکومت کابل  نیز با طرح این مطلب که چندسال قبل از وی خواسته بود که تا چه زمانی ایشانرا در انتخابات همکاری خواهند کرد؟ ، به قول شاه غلام یون برایش در جواب گفته بود تا آنگاه که تمامی مخالفان بویژه از شمالی تلواله و جمیعت اسلامی را نابود کنند و اگر نه تواند و از آنها حمایت کند با آنها به شمول اشرف خان غنی خواهند جنگید .

چنانچه خود اسمعیل خان یون بدان معترف است به دلائیل بی شماری از جمی به امکاناتی که در دورله ارتباط تنگا تنگ و حصول کمک های مالی از شبکه های استخباراتی ضد عمق استراتیژیک پاکستان که بر ستون نابودیی یک افغانستان مستقل و همچنان  کشورآزاد و پیشرفته هندوستان استواراست ، همچنان عدم دسترسان هجرت برای یک مهاجر یا هم یک فرد تبعیدی فراهم می گردد به دلیل زندگی کردن فعال با رژیم های خلق وپرچم و یاهم رژیم طالبان از آقای اسمعیل خان یون بصیرت سیاسی وعقلانی اش  رابصورت کاملأ طبیعی گرفته شده اند . وقتی برید جنرال آصف غفور سخنگوی آرتش سفاک ومکار پاکستان در یک کنفرانس مطبوعاتی در برابر سوال یک تن از ژورنالیست های زن در باره نهضت پشتونها ی که برهبریی جوانان وابسته به قبائل قوم پشتون و بلوچ برهبریی منظور پشتین براه افتاده است سخن میگفت اضافه نمود

که اکثر خواسته های این نهضت برآورده شده ، این مسأله که با قتل نقیب الله محسود توسط یک افسر پولیس بنام راؤ انور Rao Anwar  SSP به قتل فجیعی به قتل رسیده بود نیز بازداشت و به دادگاه حضور یافته است ، توزیع کارت ملی برای همه شهروندان آغاز یافت اما یکی از شرائطی که متعلق به جمع کردن چیک پوستها ( پایگاه های امنیتی ) بوده که این پایگاه ها نیز بخاطر امنیت مردم در آنجا موجود خواهند بود اما میتوان گفت که ازاین وضعیت حکومت افغانستان نیز به نفع خود استفاده میکنند .آگاهان امور امنیتی و سیاسی میگویند که نباید این مطلب را نادیده گرفت که میتوانی برای زندگی کردن دوستان تانرا برگزینی اما نه میتوانی همسایه را انتخاب کنی ! با همسایه ها باید زندگی را با قاشق عقلانیت و خِرد جمعی اندازه نمود  ولازمه این عملیه نیرومند ساختن همه جانبه اقتصادی و نظامی  است که همسایه ها نتوانند برای بخشی از سرمایه تاریخی و ملی شما چشم دوزند .!

شاید آقایون شعار دهنده گان لر اوبر به این واقیعت توجه نکرده اند که در عصر گلوبال کنونی مرزهای جغرافیاوی از میان رفته و فقط ملت ها به تعرفه های هویت انسانی و ملی کشورها شناخته میشوند ، فرض کنید مرز جنجال آمیز  دیورند از میان رفت وبا طلوع خورشید شاهد همان افغانستانی هستیم که در ذهن بسیاری از حلقه های افراطی خطور میکند ، آیا میشود به جایی فرض کنیم آنسوی خط فرضی دیورند در جغرافیایی دیگری زندگی اختیار کرد ؟ آیا افغانستان بزرگ با تمامی بلند پروازی های توهم زأی شهروندان افراطی  با مردم  و هویت دیگری ودر یک نقشه جدید تعریف خواهند شد ؟ لهذا به جای این حمایت های پهلوان پنبه ای به فکر خود باید شد و ازعقل و خِرد کمک طلبید … 

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا