وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
هیچکسی نه میداند که چرا حامد خان کرزی ازشبه پایلوچان شهر تاریخی کندهارونخستین کسی که بزرگترین و بهترین فرصت های بدست آمده برای مردم جنگزده افغانستان را در میدان قماری که پس از حوادث ناگوار یازدهم سپتمبر درمدت چهارده سال حکمرانی ای که بیشتر شبیه اداره ارباب رعیتی بود ازدست داد مجدانه تلاش میکند تا یکبار دیگر بر چشمه های دالری که بنام اعمار مجدد افغانستان ویران شده سرازیر می شد به مقام هفت ثقالی رسند .
جالب و سخت شگفت انگیز است که برای این هدف نامقدس باهرقدرتی که برای هراستراتیژی ای با حریفان درمی اُفتند دود سیاهی از دودکشهای خانقاه هفت ثقال کرزی بلند می شود. یعنی اینکه وی یارورفیق هردزد وغارتگر همچنان غارت شده است . برای وی فرقی نه میکند که صاحب دعوی دارای چه موضعی اند ؟ فقط هر آنکه برای وی زر وسیم فراهم آورد ، این آقا حامد خان پوپلزائی معروف به کرزی از همان روزیکه از لیسه حبیبیه کابل فارغ ودر بلد دوست هند مشغول تحصیل گشت دردام شبکه های استخباراتی افتاد و جالب آن بود که وی در عین حال شغل شریف جاسوسی برای یک شبکه استخباراتی راه معامله با مخالفان همان استراتیژی را نیز بازمیگذاشت و بصورت پنهانی برای آنها نیز به شغل جاسوسی می پرداخت .
پس از ناکارآمدیی نسخه به میعاد گذشته یعنی تلاش برای تدویرلویه جرگه برای تعیین سرنوشت مردم افغانستان امروزنیز اذنابش در پارلمان افغانستان بصورت بسیار مسخره طرح تدویر لویه جرگه را به میان کشید ، و آقای عبدالرحیم ایوبی و کیل کندهار که وی نیز مانند اربابش حامد خان هفت ثقال بزبان خودش آنرا چنین بیان کرد که گویا برای تدویر لویه جرگه باید یک اجلاس اضطراریی هردومجلس فرا خوانده شود ، نخست ما استعفا بدهیم ، وسپس ازحکومت طالب استعفا شویم تا بالاخره با موجودیت قاضی القضات ویا لوی څارنوال یک حکومت موقت تشکیل شود وبرای آن لویه جرگه صورت گیرد .
بارها از همین تربیون و پاتوق به صدای بلند خدمت تمامی اذناب واهالی شریف دهکده ء مافیا اعلام داشته ایم که عزیزان اهالی شریف ….شما این مقولات حقوقی و سیاسی را با بقیه مقولاتی از جنس من و سلوی قاطی پاطی نفرمائید . وقتی شما دارید از لویه جرگه صحبت میکنید در گوشهای همه زنده جان ها قیافه مبارک هفت ثقال کرزی خطور میکند که چهارده سال تمام همچون ارباب هفت ثقال نه تنها صدها میلیارد دالری که بنام اعمار کشور جنگزده افغانستان سرازیر شده بود در شهرک بهشت مانند عینو مینه کندهارودیگرکاخ های این دیار به تالان رفت بلکه تاریخ پرعظمت و فرهنگ بزرگ و تاریخی ملت افغان را نیز به قیمت بسیار ناچیزی به معامله گذاشته است . اما سپس یک مرد لاغر اندامی با موهای سفید اش که هنوز هم پوست قره قل را برسم نگهداری سنت خونین کشتن چوچه ای گوسفند بر سر داشت و پس از معامله های فروانی در بازار مکاره سیاست ، میکروفون را در دست گرفت و برخلاف مؤقیعت گذشته اش در لویه جرگه یک خطبه کوتاه ایراد فرمود و گفت که : واقیعت ها را قبول کنید وحقائق را بگوئید اگر صندوق ها را پر میکنید و ….او گپ علیحده است اما حاکمیت قطعأ وجود ندارد حاکمیت درولسوالی ها بدست طالبها است .
این سخنان شدید تر و سخت ترکه با ادبیات بسیارزننده ازهر گونه دشمن مسلح و غیر مسلح بیان می شد وهمین آغا سرور عثمانی که به نمائندگی از ولایت فراه به ولسی جرگه راه یافته است برای خود دفتر و دستکی داشت و پس از سخنان پهلوان آیوبی برای ایراد سخنانش دهن باز فرمود از اینکه وی در همین حالتی نیز که به قول خودش تمامی ولسوالی ها در دست طالبان است خودرا وکیل منتخب مردم معرفی میکند جای بسی پرسش است .
