گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » کودتــای هـــفــت ثـور روز سیـــــاه و خـــونیـن در تـاریخ افـغـانســتان:
کودتــای هـــفــت ثـور روز سیـــــاه      و خـــونیـن در تـاریخ افـغـانســتان:

کودتــای هـــفــت ثـور روز سیـــــاه و خـــونیـن در تـاریخ افـغـانســتان:

پس از کودتای بیست و ششم سرطان سال ۱۳۵۲ و سرنگونی حکومت محمد ظاهر در سال ۱۳۵۲ محمد داود به قدرت رسید و افغانستان با روس ها نزدیک تر شد.

این نزدیکی انگلیس و امریکا را واداشت تا با حرکات نمایشی شان در افغانستان چنین وانمود کنند که امریکا می خواهد تکنالوژی استخباراتی خود را در سالنگ و پامیر جابجا نماید.این اخبار برای شوروی ها قابل برداشت نبود، فلهذا خواستند با داوود کمی جدی صحبت کنند. داوود این مداخلات شوروی ها را در امور افغانستان با دلگرمی وعده های امریکا از طریق ایران و عربستان بر نتابید و با احساسات، برژنف و دیگر سران شوروی را به مداخله درامور افغانستان متهم کرد.شوروی ها داوود خان را از دست رفته یافتند و با وجود آنکه احزاب خلق و پرچم را در موقفی نمی دیدند که بتوانند تحولات سیاسی و اجتماعی در افغانستان بیاورند، در صدد بر اندازی حکومت داوود شدند. داوود می دانست کمونیست های خلق و پرچم وابسته به شوروی که حکومت پسر عمویش را به کمک آنان سقوط داده بود بر ضد وی عمل می کنند،

بزرگان آنان را زندانی ساخت. همان بود که کودتای هفت ثور بدستور KGB به وقوع پیوست وقدرت عملاً بدست کمونیست های خلقی طرفدار شوروی افتاد.

کمونیست ها به مجرد رسیدن به قدرت بدون آنکه حساست های جامعه سنتی مذهبی افغانستان را در نظر بگیرند به پیاده ساختن افکار و ایدیالوژی کمونیستی شان پرداختند. اسلام و علما را عامل ارتجاع و عقب مانی افغانستان معرفی کردند، کشتار و بیرحمی را به شیوه استالینی مشعل راه خود قرار دادند و حتی بر رفقای خود هم رحم نکردند. بیاد دارم ترکی رهبر این گروه در یک کنفرانس حزبی به اعضای حزب دستور داد که مخالفین را در هر جای که یافتند پوست کنند و این شعار همیشگی اش را تکرار کرد:

اخوانی ها(مسلمانان) کاسه لیسان امپریالیزم بوده ما با ایشان جهاد را اعلان می کنیم”. خلقی ها که بیشتر آرمان گرا و خیال اندیش بودند به رنگ بیرق سرخ شوروی، حتی خانه ها و در و دیوارها را رنگ کردند و با گذاشتن بروت های کشال به جان مردم چنان افتیدند که هزاران انسان بیگناه را به زندان های جهنمی انداخته و در پولینوم ها آنها را زنده زنده زیر خاک کردند. مردم مسلمان افغانستان با دیدن جنایات انقلابی های بد بروت که از بی رحمی و لگد مال کردن ارزش های دینی و سنتی شان بجان آمده بودند، تاب این وضعیت را نیاورده در مقابل رژیم کمونیست قیام کردند. فتوی جهاد صادر شد و جنگ علیه حکومت کمونیستی آغاذ گردید. علما، روشنفکران، مبارزین ضد استبداد، شاگردان مکاتب، محصلین و همه مردم افغانستان بر ضد حکومت دست نشانده شوروی موضع گرفتند و به مخالفت پرداختند.

شدت مجاهدت های مردم افغانستان رژیم را چنان بیچاره کرد که شوروی ها خود با لشکر صدهزار نفری سرخ با تعویض کردن مهره های دست نشانده خویش، کارمل را بجای امین وارد صحنه رهبری کشور کردند و خود مستقیماً با سلاح های مدرن و کشتار جمعی وارد معرکه بر ضد مجاهدین افغانستان گردیدند.با به قدرت رسیدن کارمل که سوار بر تانک های شوروی وارد افغانستان گردید، مجاهدین افغانستان بیشتر از گذشته بر ضد تجاوز اجنبی بسیج شده علم مجاهده را در هر گوشه و کنار افغانستان بلند کردند و بعد از ۱۴ سال جهاد و دادن قربانی های بیشمار حدود یکنیم ملیون شهید و ملیون ها آواره و ویرانی های بی حد و حصر توانستند دشمن را بزانو در آورند و برای همیش آخرین مهره رژیم وابسته به شوروی (نجیب) را در سال ۱۳۷۱ از صحنه سیاسی افغانستان حذف و کشور را آزاد سازند.

متاسفانه در صبح پیروزی جهاد، باز افغانستان گرفتار تجاوزات گسترده دیگری در لباس طالب به اعتراف بی نظیر بوتو صدر اعظم فقید پاکستان با طرح انگلیس، پشتیبانی امریکا، پول سعودی و مدیریت پاکستان گردید که اینبار بازهم با ابتکارات مردانه مسعود شهید و مجاهدین و مبارزین کشور مقاومت صورت گرفت و طرح دشمن به شکست مواجه گردید که در فرجام بعد از شهادت مسعود منجر به فیصله های فرمایشی بن گردید.

امروز بعد از گذشت تقریباً چهل سال از کودتای خلقی ها و تجارب ناکام این گروه در عرصه های سیاسی نظامی افغانستان و برداشتن ماهرانه مجاهدین از صحنه باز هم تکرار همان سناریوی گذشته شوروی ها در افغانستان توسط امریکا و متحدینش در این کشور تکرار می شود….

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا