وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
عبدالله:تذکره برقی اولویت مانیست لهذا مشروعیت ندارد!
اینکه برای چندمین بارآغاز حصول تذکره برقی به دستان مبارک محمد اشرف خان غنی و حضور پرفیض حضرت بی بی گل دامت برکاته چه مفهومی دارد از مباحث کلیدیی روزنامه های چاپی و رسانه های برقی امروز کابل زمین بود که حضرت محمد اشرف غنی و حضرت بی بی گل درمحضر جمع کثیری ازاصحاب و اذناب اش یکباردیگرآغاز آنرا به دستان مبارکه خویش کلید زدند . و حضرت دومین متفکرجهان که لباس محلی را بر تن کرده بود در حالیکه با دلهره بسوی عیال اش حضرت بی بی گل دامت برکاته مینگریست طی یک خطبه کوتاه مگرغرأی بی بی گلی حصول تذکره برقی را سبب رهائی و نجات از تمامی آفات و بلا های آسمانی و زمینی دانیست .
حضرت شرف خان غنی بلا نسبت دومین متفکر جهان با استناد به نقل قول آقای محتاط یکی از دیگر بزرگان و فلاسفه ای که در رشته نگارش خط تذکره الکترونیکی بصورت انلائن به نبوغ رسیده است ارشاد فرمود : محتاط صاحب در بیانات خود ودر فیلم بسیار خوبی که تشریح شد نشان دهنده ازین است که حکومت داری ، اقتصاد و مخصوصأ خدمات در قرن ۲۱ بدون معلوما ت صورت گرفته نه میتواند ، وضرورت معلوماتی که زود جمع شده بتواند با استعمال چند کمپیوتری که تصویر عمومی مملکت را به ما بدهند حیاتی است . حضرت اشرف خان غنی که از کودکی با بیماریی غلو مصاب شده است حصول تذکره برقی را تعویذ ی دانستند که با ارائیه مثال جالب و دلنشین برای توده های نیازمند و تحقیر شده افغانستان در قلب ، قلبی از شهروندان تسخیر شده این کشورجا باز کند گفت : وقتی که تثبیت یک سند ازدواج سیزده روز را گرفته میتواند با چند دقیقه حل میشود هم چنان مسائل بنیادی دیگرما ! قسمت دیگری از این پروسه که نسبت به تمامی قسمت های آن حائز اهمیت است و سبب گردید که مخصوصأ امروز این کار صورت بگیرد علت این بود که دهشتگرها از تذکره های تقلبی استفاده میکنند و این امنیت تمامی شهروندان را به مخاطره می اندازد . نگاهداری مال و جان از همه افغانها وظیفه بنیادیی دولت است لهذا این کار باید صورت گیرد .
اما هیچکسی ندانیست که چرا و برویت چه انگیزه ای برخلاف روال عادی بدون آنکه انگیزه بیان آن وجود داشته باشد بر سخنان احمد شاه مسعود قهرمان ملی افغانستان اتکا نمود و گفت : مسعود شهید به افتخار گفت که افغان هستم و مسلمان هستم …. . اما هنوز این جملات از زبان مبارک حضرت اشرف خان غنی بیرون نیامده بود که مردی که خود را برادر قهرمان ملی میخواند و خود عزم را جزم ساخته تا درانتصابات آئنده ریاست “جمپ خوریی افغانستان” چانس اش را درکسوت یک نامزد به انتصابات ریاست جمهوری بازمائید
هردوذوات را فاقد اراده خوانده و در یک خطبه تلویزیونی اظهار داشت که پس از چهار سال هردو بزرگوار به مردم فریب میدهند . هنوزازگوشهای حاضران در دارالخطبه ارگ وحومه آن سخنان جالب و از هرچمن سمنی حضرت اشرف خان غنی با واقیعت های عینی و زمینی به جنگ نرفته بود که خبر رسید مردی که خودرا برای مقام صدارت عظمی اماده میساخت و تازه از ارا ئیشگاه و حمام روزمره کاخ سپیداربیرون آمده و در یک ژست همیشه گی اش درحالیکه سعی میکرد از گرد وغبارنرمی که بر فضای کاخ سپیدار افتاده میباشد در امان بماند بر منبر ناز آبادی ها قرار گرفت و فریای بلند کرد که با بیرون کشیدن آن فریاد سخنان حضرت محمد اشرف خان غنی را خط بطلان کشید و آن سخنان را بازبان کنایه دعوت به بحران نامید اما در سخنان وی که بیشتر شبیــــه “هم به نعل زدن و هم به میخ زدن “ بود بیشتر به دلیل سد واقع شدن توزیع تذکره های برقی به فرموده سلطان سپیدار در برابر انتخابات عادلانه آنرا بحران زا نامید . هرچند حضرت سلطان کاخ سپیدار که از همین اکنون به حیث رئیس جمهور منتصب نیروهای بیگانه تمرین تشریفات ریاست جمهوری را انجام میدهد وضعیت را ناگوار ترسیم نمود ودر زبانه کنایه آقای محمد اشرف غنی را دروغ گو خواند گفت : امروز من یک سوال مطرح میکنم …
درزمانی که ما میرویم بطرف انتخابات و انتخابات نیز با چالش های امنیتی نیز مواجه است از پروسه ثبت نام تا تذکره کاغذی ،در زمانی که مسائل امنیتی همین چیزی است که شما شخصأ نزدیکان و دوستان تانرا از داده اید …ومردم افغانستان یکروز به ماتم نشسته اند و امروز هم مراسم فاتحه همین ژورنالیست ها در سطح افغانستان برگزارشده ….در شرائطی که دومیلیون و بیشتر از دو میلیون بیکار داریم ..در این هم شکی نیست که یک وعده داده شد که سه میلیون نفر را در سه سال آئنده به کار می آوریم …یک معیار پیش مردم هم شده میتواند که بپرسند که ما در سه سال گذشته چقدر زمینه های کار ایجاد کردیم که باز در سه سال آئنده نیز این گونه وعده ها را به مردم میدهیم . من فکرنه میکنم که با عوام فریبی و تحریف افکار عامه کار به جائی میرسد .مشکل امنیتی یاد آوری شد ….و چنانچه میگویند که توزیع این تذکره با مسائل امنیتی کشور کمک می کند خوب درست است اما اگر واقعأ عملی شود بدون شک که کمک خواهد کرد اما سوال اینجاست که ما در چه وضعیتی قرار داریم ؟ ما در وضعیتی قرار داریم که ..و اولویت درکجاست ؟
اولویت دراین است انتخابات پارلمانی باید در موقع انجام شود . انتخابات ریاست جمهوری باید به موقع انجام شود ودر پهلوی ازین باید تأمین امنیت صورت بگیرد برای کارمندان انتخابات برای پروسه انتخابات و برای همه اینها ..آیا شروع توزیع تذکره برقی مشکل امنیت را حل میکند ؟ اگر مشکل امنیتی است همان تدبیری که امروز سنجیده شده بیومتریک بهترین راه حل است برای بیومتریک که زمینه های اجرای آن وجود دارد و این پروسه تاهرجایکه امکان داشت عملی گردد . چند در صد نفوس افغانستان اگر این تذکره آغاز شود تذکره را گرفته میتواند ؟ آیا حکمت وتدبیر این را میگوید که درحالیکه یک فیصدیی بزرگ نفوس ما این کار را اصلأ برایش دسترسی ندارد امکانات شان برایش مساعد نیست باقی مردم را ما به یک اختلاف دعوت بکنیم ..وقبل از آنکه تمامی کوشش ها شده باشد بیایم و اعلام کنیم و نامش را دست آورد ملی بمانیم . …وقتی که این پروسه درحالتی صورت میگیرد که توافق در سطح رهبری حکومت وحدت ملی وجود ندارد یعنی توافق اساس اش کدام منشای ایدیولوژیک ندارد اساسش یک مسأله بسیار عملی و بروز است که کدام مشکل را حل می کند ؟ درحالیکه می همیم که مشکل را اضافه میکند ، !!
اول این گپ مشروعیت ندارد هرنام و عنوانی را که می مانیم دوم این دعوت به بحران است این دعوت به بحران ناشی از سطحی نگری و ناشی از عدم تعهد با آرمان های ملی مردم افغانستان وبا در ک اوضاع ووضعیت است …خواننده گان عزیز لابد استحضار دارند یا ما که عوام باشیم به محضر مبارک تان برسانیم که این گونه حرف ها همه بازی در هوا است . و در واقع آغاز کمپائن انتخاباتی باید نامید ، اما تعجب و تأسف ما به آقای عبدالله عبدالله است که چگونه شد وقتی میدانی که همه مردم شریف افغانستان میدانند که وقتی با مصلحت و مصارف نیروهای بیگانه در افغانستان کمیدیی موسوم به ” انتخابات آزاد و عادلانه ” را براه می اندازند که با تأسف ودریغ برخلاف هر دوران و زمان دیگری که وقتی کشورهای بزرگی چون انگلیس و اشغالگران روسی کشوری را به غارت می بردند
با استعمال زورنظامی کشوری را تحت اشغال قرار میدادند و وایسرای را برمیگزیدند و ذخائر کشور های فقیر را به غارت می بردند نهضت های آزادی بخش ملی در برابر آنها قیام می نمودند و آنها را وادار به ترک سرزمین های غصب شده می ساختند اما استعمار امروزی با تجاربی که از انگلسها و سپس ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی سابق فرا گرفته و آموخته است به کمک و معاونت راه بلدان بومی همان سرزمین های اشغالی که همچون ماهیان مهاجر از بطن حوادث دلخرا ش سیاسی و اجتماعی فرار میکنند و در حوضه چه های خونین که قبلأ بصورت مزورانه برای شکار آنها اعمار شده اند کشور های فقیری منجمله افغانستان را غارت می کنند . فرق استعمار قدیم با استعمار نوین دراین است که استعمارنو به کمک فرزندانی که در همین سرزمین های مورد هدف به دنیا آمده اند نه تنها ذخائر و معادن و دیگر سرمایه های کشور ها را به غارت میبرند بلکه با شناخت روانی ملت ها وبا براه انداختن پروژه های پیچیده ای در حوزه فرهنگ سازی و ایجاد تنفر نسبت به آنچه که ملت های جهان سومی به عنوان ارزشهای متعالی قابل افتخار و مباهات در امتداد نسل های متمادی با خون و ایثارنگهداری کرده اند فرهنگ و تمدن جوامع بشری بویژه شرقی را نیز تغییر میدهند . این هاست شمه ای از رسوائی های که انسان جامعه ما را نیز با چنین ابزار و این شیوه نخست نسبت به ارزشهای که دارد بی تفاؤت سا خته و سپس در نشه ای از اعتیاد بر مصرف آنها را به بد ترین شیوه تحقیر نموده است .
اما می خواستم عرض کنیم چطور شد وقتی شما از اولویت های ملی سخن می گوئید آیا ممکن است با هزینه ها و اعتیاد بر مصرف نسل ما که از هفده سال بدینسو نه تنها نسبت به گذشته تاریخی بی تفاؤت ساخته اند بلکه در بسیاری موارد نسبت به آن نفرت دارند . میتوان گفت که حوادث درد ناکی برمردم فقیر و بینوای کشور ما حتی در ساحاتی که در یک کیلومتریی کاخ ریأ ست حکومت واقع شده اند سپری شده است بدون شک که این پروژه قصدأ و عمدأ بخاطر انحراف افکارعامه از آنچه که در زیر چشم بیگانه ها انجام یافته است براه افتیده باشد .
