گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » هــرآتــش بــس صلح نــیست!
هــرآتــش بــس صلح نــیست!

هــرآتــش بــس صلح نــیست!

حکایت است که بروز آخیر رمضان جهانگیر پادشاه مغول برای دیدن  هلال ماه رفته بود چون ماه را دید به همسرش ملکه مهرالنسأ ملقب به نورجهان گفت : هلال عید براوج فلک هویدا شد ، نورجهان نیز فی البداهه در جواب گفت : کلید میکده گم گشته بود پیدا شد .دراین هنگام که قلب رنجور مادر وطن که از دیر بدینسو با خم پاره و گلوله ها ی خونین بخواب میرود و ساکنان  جنگ زده و عمدتأ بخواب برده شده آن نیز از چند ین سال بدینسو چرند معجون گونه ای که “هیپنوپیدیا”ی هولناک آن سوی آبها به کمک ویاریی فرزندان همین مادر وطن روح شانرا تسخیر کرده ومیکوشند تا هرآنچه که در امتداد سرگذشت تاریخی  این سرزمین با خون خویش نگه داشته  اند با تهدیدات مکرر خویش برباد دهند .

درچنین مؤقیعت واینگونه حال و احوال  است که انسان باشنده این سرزمین بخاطریک  نجات کاذب هرصدای را و ازهرحنجره ای را لبیک گوید . مصیبت بزرگ آنجا و آنگاه است که با شنیدن این صدای کریه نجات هرکس در لاک و جلد خودش چنان فرو میرود که از مسأله کل سرنوشت جامعه غافل می ماند و در دامی جدیدی بنام ” آتش بس “ به مقصد تحقق “صلح بین الافغانی “ به اسارت درمی آیند . اینجاست که رسالت یک درسخوانده و آنکه بنام روشنفکر در جامعه جنگزده افغانستان ظاهر می شوند باید در پیشاپیش این ملت به اسارت درآورده شده گام بردارند  و راه روشن وواقعی صلح و نجات را نشاندهی کنند . بدون آنکه در بازار مکاره ” سیأ” سی فریب دلالان دالر بدست را بخورند و بوق وکرنای قلابی مغز اش را تسخیر کند ، بدون آنکه فریب این زرورق رنگین و خر رنگ کن را بخورد که در جامه کلیمه مقدس  صلح  پوسیدگی  تاریخی را پنهان داشته است و بدون آنکه مداح و مرید سینه چاک این مرشد و آن جلاد گردد نسخه راستین نجات را به مثابه نقشه راه ملت تاریخی و باستانی  ی  افغانستان که با آب و خاک چسپیده به دامن پاک همین مادروطن نوشته و پیچانیده شده باشد فراموش نکنند . به نظر این حقیر هر شعاری را نه میتوان سرود و شعری از صلح نامید ، هرگز ! از نظر من نه بصورت خشک و فریبنده که بگویند ، بنی آدم اعضای یکدیگرند ” و یاهم برای فریب مردم به مقدس ترین کتاب آسمانی متوصل شوند و شعارإِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ را سردهند و نه هم با این فتوی بازی های فرمائیشی و سلطانی که در بدل چند قِرانی صدور می یابند میتوان به صلح واقعی و راستین رسید .  لابد خواننده گان عزیز میدانند و به یاددارند که وقتی  اختلاف میان نوازشریف صدراعظم معزول پاکستان و آرتش آنکشور با برکناریی  نوازشریف  قبل ازتکمیل میعاد پارلمانی  توسط حکم محکمه عالی آنکشور به نفع ارتش انجام یافت همه معادلات امنیتی و سیاسی در حوزه عمق استراتیژیک پاکستان نیز دیگرگون گردید

که در نتیجه این تغییر بنیادی یا به قولی کودتای قضائی پاکستان  نخست جنرال قمرجاوید باجوه  لوی درستیزوسپس شاهد خاقان عباسی صدراعظم موقت پاکستان که با  حزب مسلم لیگ برهبریی نوازشریف تعلق دارد  از کابل دیدن نمودند که بدین سان فصل تحقق عمق استراتیژیک  و تاریخی آنکشور به سود آرتش پاکستان فراهم گردید.

دربحبوحه چنین فضای مساعد برای تحقق اهداف استراتیژیک پاکستان بود که هیأتی از مقامات بلندپایه امنیتی و سیاسی کابل وارد اسلام آباد شد و مسوده ای قرار داد امنیتی میان کابل واسلام آباد که قبلأ در مسافرت جنرال باجوه و شاهد خاقان عباسی در کابل  تسوید گردیده بود رسمأ به امضا رسید .

جالب است که این موافقتنامه  حاوی مفراداتی است که این مواد و مفرادات  حین زمامداریی نوازشریف باعث تعلل بسیاری از مذاکرات و گفتگوهای دو جانب اسلام آباد و کابل شده بود ، مهمترین و جنجالی ترین بند این موافقتنامه انجام مبارزه مشترک با تروریزم است که دربسته ای بنام مدیریت مرزی یا Border Management به نیروهای امنیتی پاکستان حق میدهد تا دراین سوی مرزبویژه درولایات هم مرزبا پاکستان  مانند کنر– لغمان و نورستان  علیه تروریستها عملیات مشترک انجام دهند

 واقیعت این است که بسیاری از تروریستهای مشهور ی که بنام تحریک طالبان پاکستان برهبریی ملا فضل الله در کنار جنگجویان داعش بنام خدا سرمی بُرند و می رزمند  آنگاه که مذاکرات میان ارتش پاکستان و تحریک طالبان آنکشور به ناکامی انجامید به کمک سازمان های  امنیتی وابسته به وزارت داخله پاکستان که در رأس آن چودری نثارعلی خان که به یک خانواده  سنتی حزب مسلم لیگ تعلق دارد در هم آهنگی با برخی مهره های امنیتی رژیم کابل دربخش های از همین سه ولایت سرحدی جابجا شدند هرچند حکومت کابل  به جز بر مراکزی از همین سه ولایات مرزی که درتفاهم با مخالفین مسلح وابسته به جنگجویان طالب برآن تسلط دارند اکثریت مناطقی ازاین ولایات یا در تسلط جنگجویان مخالف رژیم بویژه داعش از جنس تحریک طالبان پاکستان  اند ویاهم حکومت از بیم جنگجویان مخالف رژیم نمیتوانند برآن کنترول داشته باشند .

البته باید گفت که نخستین نطفه ای از فتوای جنجالی و ریأ کارانه و درعین حال فاقد مشروعیت آخیر نیزکه سبب شد تا راه را  دریکی ازآخرین مجالس  شبه ” سیأ “ سی و سه جانبه ای علمای از افغانستان  ، پاکستان واندونیزیا درجاگارتا مرکزبزرگترین کشوری که ازلحاظ نفوس به مسلمانان ساکن در جزیره جاوه  تعلق دارد

“مفتی”حرفِ مفت میزند، مفت حرف نه میزند!

به تازه گیها دوسه هزار مفتی کبیر و صغیر از دوردسترین بلاد کشور جنگزده افغانستان برسم و سنت قدیم که از دوران  شئون اسلامی ” برادران کمونیست ”  حاکم بر سرنوشت جامعه تا  هنوز هم در شریان های فرهنگ جامعه ما در اهتزاز است بصورت فرمائیشی و ریأ کارانه عملیات انتحاری را حرام قطعی دانیستند و با تقسیم جنایتکاران خوب و بد برخی از جنایتکاران خوب  را به حکم آیه شریفه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ به قطع خونریزی فرا خواندند

جالب و شگفت انگیز است که این طائفه ای از علمای کرام برای اینکه یک فتوای ” سیأ ” سی  مورد قبول فرمائیش دهنده گان واقع شود  آیه های از قرآن پاک را به گواهی می طلبند و می گویند که : وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِن فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

عوامانه ترین و درعین پاردُکسیال ترین  تفسیری که از این آیه مبارکه نزد این مفتیان فرمائیشی و سائر مراجع متحجرانه مذهبی وجود دارد این است که آنها واژه مؤمنان را که در بخشی از این آیه مبارکه تذکر یافته است تنها بر مسلمانان نسبت میدهند در حالیکه این سوره که از سورهای  مدنی بشمار می آید و در مدینه منوره بر پیامبر اسلام نزول یافته است دلالت بر همه مؤمنان اعم از مسلمانان و یهود و نصرای آنزمان دلالت میکند و از سوی دیگر خودرا مکلف به صلح در میان دوگروهی از مؤمنان میداند که پروردگار آنها را به اطاعت از دستور الهی یعنی استقرار صلح  میان آنها نموده است ، درصورتیکه یکی از آنها بر آن دیگری تجاؤز کرد با گروه متجاوز بجنگید تا به فرمان خدا باز گردد  چنانچه شما عزیزان نیز می بینید در این آیه شریفه در باره عکس العمل زیر عملیه ای بیان شده است که هیچگاه به معنی مروج آن نبوده است . زیرا اگر هدف پروردگار متعال با ذکر واژه  کسب نتیجه ای بوده که  در این تفسیر عوامانه از قرآن کریم  به مشاهده میرسد ، پس چگونه طائیفه ای که به فرمائیش قرآن  فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ بر دیگری تجاوز میکند براه خدا برمی گردد ؟

اشرف غنی واستقبال از فتوای فرمائیشی واستخباراتی !

هنوزعلمای که در مراسم خیمه شب بازی  صدور فتوای خیمه بزرگی موسوم به لویه جرگه حضور یافته کاملأ  ترک نکرده بودند  که محمد اشرف غنی سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح افغانستان و رئیس منتخب مردم بروی پرده تلویزیون ظاهر شد و ضمن اعلام حمایت سراپاقرص ازجمع سه هزار نفره علمای جید افغانستان از تاریخ بیست وهفتم ماه مبارک رمضان تا پنجم عید سعید فطر آتش بس یکجانبه اعلام نمود

محمد اشرف غنی سرقوماندان اعلای نیروهای مسلح در این سخنرانی کوتاه تلویزیونی گفت : چنانچه اطلاع دارید بروز دوشنبه تعداد کثیری از علمای جید افغانستان در کابل گردهم آمده بودند و طی یک اجلاس سه هزار نفری عملیات انتحاری و انفجاری را درافغانستان نا جائز دانیستند ، دولت جمهوری اسلامی افغانستان پس از اعلام فتوای متفقانه علمای افغانستان نه تنها اینکه از مواد و محتوای این فتوی اعلام حمایت میکند ….

روی همین منظورسراز بیست وهفتم ماه مبارک رمضان الی پنجم حلول عید سعید فطر آتش بس  اعلام میکنم و در عین زمان به تمامی نیروهای امنیتی ودفاعی کشور هدایت داده میشود که در دوران آتش بس برتمامی جنگجویان مسلح وابسته با طالبان افغانستان تمامی عملیات را متوقف سازند . اما دربرابر داعش ، القاعده و دیگر شبکه های تروریستی بین المللی عملیات ادامه خواهند داشت . وقتی این اظهارات مبنی براعلام یکجانبه  آتش بس رئیس محمد اشرف غنی منتشر شد و علیه داعش والقاعده از ادامه عملیات مسلحانه سخن گفته است هیچکسی ندانیست که چه زمانی و در کجای افغانستان برسنگرهای داغ  طالبان ، القاعده و داعش حملات هجومی صورت گرفته اند ؟ که اکنون حضرت رئیس غنی بربخشی ازمخالفین مسلح یعنی همان طالبان افغانی  فرمان آتش بس را صادرمی فرمایند ؟.

                           اعلام  سه روزه آتش بس طالبان !

هرچند دربرابر فتوای که انگیزه اعلام آتش بس یکجانبه از سوی محمد اشرف غنی سر قوماندان اعلای نیروهای مسلح افغانستان شده است طالبان با انتشار بیانیه جداگانه اجلاس علمای سه هزار نفره را یک جلسه از قبل تدارک شده  امریکا نامیده بودند اما آنگاه که محمد اشرف غنی سر قوماندان اعلای نیروهای مسلح افغانستان در روزهای عید سعید فطر بصورت یکجانبه  اعلام آتش بس نمود طالبان نیز برخلاف معمول سه روز عید سعید فطر را با نیروهای مسلح حکومت افغانستان اعلام آتش بس نمود ،

 جالب است که حتی ادبیات و ترمنولوژیی اِعمال و برقراریی این آتش بس چنان جلوه مینمایند که گویا این گونه اعلامیه ها از سوی دو قدرت متخاصم نه بلکه از جانب رقبای داخلی در یک سیستم سیاسی تسوید شده باشد . آگاهان براین باوراند که بدون یک هم آهنگی  و برنامه ریزی قبلی که مقدمات آن بصورت مختصر بیان گردید نه میتوان آنرا یک تصادف خواند . هر چند قبل از اعلام خبر آتش بس سه روزه از سوی طالبان برخی ازحلقه های وابسته به احزاب و جامعه مدنی در افغانستان  که در دوران حاکمیت رژیم طالبان با کار در ادارت امارت اسلامی طالبان  شهرت دارند  طی تظاهراتی خواستار آتش بس حداقل سه ماهه شده بودند  نا گهان خبر آتش بس سه روزه درعید سعید فطرازسوی وسائل دسته جمعی درشهر کابل منتشر شد

آنچه در این زمینه بسیار اساسی است این است که حتی با ادغام تمامی مخالفین مسلح در حکومتی که طراحان وبنیانگذاران آن نیز نه میدانند آنرا با چه اسم  و هویتی به جهانیان معرفی نمایند سهم داده شوند آنچه که لازمه ء تحقق مفهوم بسیار بلندی بنام صلح است نه میتوان به آن دسترسی یافت .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا