گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » نگاهی به یک مراسم غم شریکی؟
نگاهی به یک مراسم غم شریکی؟

نگاهی به یک مراسم غم شریکی؟

راستش امروز وقتی تلویزیون را نگاه میکردم چهره ء نحیف یک  رأس پلنگ گرسنه ای را  در حالی دیدم که  مشغول بوسیدن دستهای  یک مادری بود که یگانه  فرزند نامور محله را از دست داده است و در فراق فرزنداش اشک میریزاند .

بی خود نبود که قـدیمی ها میگفتند « ترک عادت موجب مرض است»چنین گوید اذناب زنده یاد سیم پهلوان بیسواد مادرزاد که ما چند کرورشاهد داریم ، همین دیروز به سفارش بعضی عقلای ناقص العقل و متفکران بی بدیل ؛ از طائفه حضرت سیم پهلوان که اصالتأ زن ذلیل – کثرالله امثالهم است ، برای خود مان به زبان خوش سرودی ونعتیه ای می خواندیم که نا گهان صدای دلخراشی با شعارهای همیشه گی ومفتکی بهگوش مان آمد وهمه اذناب عوام راهل داد،گفتیم ما که داریم میرویم چراهل مان مید هی ؟

نور به قبر مبارکه شیخ اجل ببارد که غزلیات دارد ، طیبات دارد ، بوستان دارد و ….یک گلستانی هم دارد که در آن می فرمایند: روزی خلیفه وقت، کیسه پرازسیم با بنده ای نزد ابوذر غفاری فرستاد. خلیفه به غلام گفت:«اگر وی این از تو بستاند، آزادی». غلام کیسه را به نزد ابوذر آورد و اصرار بسیار کرد، ولی وی نپذیرفت.غلام گفت:آن را بپذیر که آزادی من در آن است و ابوذر پاسخ داد:«بلی، ولی بندگی من در آن است».

وقتی شعار های مفتکی را شنیدیم هیچ کسی ندانیست که حضرت متفکر و عقل کل عالم این خطبه را در سوگواری از یک فرزند برومند سرزمین کند هار می سراید یا پیام آور قاتلانی است که همه کسانی را که با عیاری و سربازی بدون مواجب ریشه های ناموس میهن را با خون خویش آبیاری میکنند سر می بُرند و مظلومانه به قتل می رسانند ؟ یا در یک کمپائین انتخاباتی وعده های سر خرمن می دهند و بر سر مردم مظلوم این سرزمین کلاه می گذارد ؟ اجمالأ فهمیدیم که زنده یاد متفکر جهان و سر قوماندان «اعلای البروالبحر» نیروهای مسلح می خواست یک تیر وچند فاخته کند و با این گونه چیغ زدنهای خود هم لعل بدست آرد و هم یار نه رنجد !! گرتو قرآن برین نمط خوانی – ببری رونق مسلمانی !در خصوص فرمائیش شیخ اجل به شرح فوق واضح و مبرهن می باشد که سخن را روی با صاحبدلان است . اجمال مطلب آنکه حضرت اشرف خان غنی دامت برکاته که در فن رساندن پیام رسانی برای بیگانه ها  شهرت خاص وعامی را دارا است و میتواند آن را ازلسان بهشت شداد در میان زمینیان تعبیر و تفسیر کند چنین فرمود :

من پیام غم شریکی جامعه جهانی را به همه مردم قنــدهار دارم ! نخست از جنرال صاحب میلن ! که دوست پانزده ساله شهید جنرال صاحب رازق بود همان اندازه ای که وی سوگوار است بسیار انسان های کمی سوگوار میباشند .می خواست که  مراتب تسلیت وی را به شما تادین خان ، به خواهر گرامی ،به تمامی اعضای خانواده وتمام مردم کندهار میرسانم .اجلاس آخیر آنها یکی از بهترین جلساتی بود که در فضای محبت و اعتماد تشکیل شده بود و ایستاد شدند که عکس برداری کنند . همچنان  شب گذشته ، شام دیشب محترم معاون رئیس جمهور امریکا برایم تلفن زد ، وقتی برایش گفتم که من به قند هار میروم از نزد من یک خواهش کرد که مراتب تسلیت وی را به تمامی مردم کندهار ، خانواده جنرال صاحب رازق خان ، به شما تادین خان و به تمامی نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم افغانستان میرسانم . وتعهد همکاران بین المللی این است که مانند همیشه برای “آزادی!!” ما با ما ایستاد میباشند و از افتخارات قهرمانان ما بصورت مشترک تجلیل میکنیم .! البته حضرت اشرف خان غنی ضمن رساندن پیام تلخ و در عین حال چاپلوسانه همکاران بین المللی اش نتوانیست حرف دلش را پنهان سازد وی مردم شریف و عیار صفت قندهار را ماما ها خطاب کرد و گفت :

ماما ها !این خواهر زاده را کامیاب ساختید و اکنون این خواهر زاده  از شما یک خواهش دارد که وحدت و یکپارچه گی میرویس نیکه و احمد شاه بابای بزرگ و اراده ملی را باز هم زنده سازید ، امروز بر کندهار صدا میزنم که هرگونه اختلاف سلیقه ای که قبلأ در میان شما وجود داشت یکطرف بگذارید ، بخاطر این شهید و به افتخار خون این شهید اراده میرویس نیکه و احمد شاه بابا را زنده سازید . شما قلب سیاسی افغانستان هستید تمامی افغانستان با شما ارتباط دارد این اراده را باردیگر نشان دهید که قند هاری ها نواسه ها و کواسه های احمد شاه بابا و میرویس خان هستند …

هرچند حضرت متفکر دوم بصورت واضح از انتخاب سنتی مردم کندهار که احمد شاه بابا را با شکل روحانی و با فال شخص موسوم به صابرشاه معروف به ملنگ کابلی به قدرت رسانده بود اما تحلیل گران امور منطقه و جهان وقتی طرح این مسأله با چنین ادبیات را در قالب روانشناسی به تحلیل گرفتند دریافتند که اراده ء پنهانی دومین  متفکر جهان مبنی بر اینکه وی را نیز مانند صابر شاه کابلی با چاشنه استخباراتی به عنوان بابای قوم بر تخت شانند . اما در این خطبه غم شریکی که سعی بعمل می آمد تا  از آن به مثابه تربیون کمپائین انتخاباتی بهره ببرند پاکستان را مانند همیشه مسؤل طراحی این قتل های زنجیره ای دانیست و از پاکستان خواست که باید متهمان به این قتل را بازداشت و غرض محاکمه به افغانستان واگذار کنند ، اما نه گفت و هیچگاه نشاندهی نیز نه فرمود که هرگاه پاکستان مانند گذشته از طراحی این توطئیه نیز انکار ورزد ،

چنانچه به نوشته مطبوعات پاکستان مقامات آنکشور هرگونه دست داشتن در طراحی این گونه قتل ها انکار نموده است ، اقدام حضرت سر قوماندان اعلی نیروهای مسلح افغانستان چه خواهد بود ؟ البته باید گفت که این تازه ترین اقدام دشمنان افغانستان  نیست که گویا پاکستان و یا هر دشمن دیگری بصورت زنجیره ای طراحی نموده باشد بلکه شعله های این تنورآدم کشی و تروریزم  از چهل سال بدین سو از سرزمین خونین افغانستان بلند میشود و هر گاهی نیز که یکی از رجال این سرزمین قربانی میشود با متهم ساختن بیگانه ها بویژه پاکستان صدای زمامداران مشروع وغیر شروع بلند شده است . اما جان مطلب این است که حضرت متفکر دوم با اخذ خبراین فاجعه بلا درنگ مایکروفون را دردست گرفت و پس از ارائیه یک خطبه سلحشورانه هیأتی به سرپرستی خورد ضابط  معصوم خان استانکزی  رئیس استخبارات افغانستان را مؤظف ساخت تا بصورت عاجل موضوع را بررسی و نتیجه تحقیقات را به مقام سرقوماندانی اعلی بسپارند ،

حضرت خورد ضابط  استانکزی نیز بلادرنگ با آنتن های توهم دریافت که این ترور از آنسوی سرحد برنامه ریزی شده است و جالب آنجا بود که حضرت خورد ضابط حتی بر صحبت های تلفنی که قبل از ؤقوع این جنایت خونین  میان اجرأ کننده و دستور دهنده به مدت دونیم دقیقه صورت گرفته استناد نمود این بدان معناست که گویا قبل از اجرای این دستوراجرأ کننده دستگاه تلفن داشته است و ازآن برای اخذ دساتیرجنایتکارانه استفاده می نمود .این نوع سخنان از سوی کسی که به عنوان بلند ترین مقام جاسوسی از چند سال بدینسودراین مقام  حضور دارد شگفت انگیز وبسیارجالب است بدون تردید با طرح و بیان چنین هذیان ها میتوان قضاوت کرد وگفت که براستی هم بر حال حضرت استانکزی باید گریست .!

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا