گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » تفکرنقادانه باطرحی ازچیستی ها!
تفکرنقادانه باطرحی ازچیستی  ها!

تفکرنقادانه باطرحی ازچیستی ها!

سقراط یکی از پیشگامان تفکر نقادانه با پرسشی از چیستی پدیده ها حتی برای شاگرد خود افلاطون هم درد سر ساخته بود. مثلا زمانی که سقراط می پرسید عدالت چیست، یا فضیلت چیست، تمام آنهایی که فکر میکردند پاسخ این پرسش به ظاهر ساده را می فهمند بعد از جر و بحث با او به نادانی خود پی میبردند و می فهمیدند که هیچگاه در مورد چیستی این مفاهیم عمیق فکر نکرده اند و فقط چیز های را از زبان دیگران شنیده اند.افلاطون که خود را نا توان از پاسخ گفتن به این پرسش استاد میدانست نا گزیر شد راه حلی برای این مشکل پیدا کند.

راه حل افلاطون این بود که پاسخ تمام این گونه پرسش ها را با طرح نظریه ایده های خود آسمانی و غیر قابل دسترس بسازد. یعنی اینکه یافتن پاسخ مطلق به این گونه پرسش ها در زمین و در دنیای که ما زندگی میکنیم نا ممکن است.نتیجه اینکه بیشتر اوقات ، اکثریت ما در مورد یک مقوله سال ها است که صحبت میکنیم بدون آنکه یک بار هم از خود پرسیده باشیم که منظور ما از این مقوله چیست؟ وفقط زمانی که خود ویا دیگری ما را با این گونه ها پرسش مواجه میسازند به نادانی خود پی می بریم، میدانیم که درک و فهم ماازآن مقوله بسیارمبهم است.مثلااگرازخودبپرسیم منظورماازعقل،ازعدالت ازوجدان، ازآزادی،ازفکرکردن، دین، وچیست؟

متوجه خواهیم شد که یک تعریف مشخص از این مقوله ها برای خود نداریم.بیشتر اوقات اگر شما از کسی در مورد چیستی یک پدیده یا یک مفهوم بپرسید، برایتان از فلان کتاب و یا فلان دانشمند یک تعریف را نقل قول میکنند. یعنی اینکه تا بحال نمیدانست که در مورد چی صحبت میکردد و یا اگر هم میدانست مطمن نبود.

اگر مطمن میبود و می فهمید که در مورد چی صحبت میکرد هیچگاه دنبال یک تعریف رسمی و قبول شده نمیرفت بلکه برداشت و منظور خود از خود از آن پدیده را بیان میکرد.بنابرین خوب است قبل از آنکه در مورد چیزی صحبت میکنیم اول از خود بپرسیم منظور ما از آن مقوله یا پدیده چیست. مهم نیست یک تعریف جامع برای خود داشته باشیم. اما مهم است بدانیم در مورد چی صحبت میکنیم و منظور خود را به دیگران هم بازگو کرده بتوانیم

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا