گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » آنکه ناموخت از گذشت روزگار !
آنکه ناموخت از گذشت روزگار !

آنکه ناموخت از گذشت روزگار !

یادداشت نواندیشی : نوشته وزئن ذیلی  را که مطالعه می فرمائید به قلم یکتن از شاعران و نویسنده گان نامور کشور جناب آقای عزیزی درجواب نوشته  یکی ازهواداران محترم حزب اسلامی افغانستان برشته تحریر درآمده است ،سرپرست تربیون نواندیشی آنراغرض انتشار به نواندیشی ارسال داشته است که تربیون نواندیشی نیز این نوشته جناب عزیزی را پس از ویرائیش لازم مطبوعاتی عینأ و با حذف اسم شخص مخاطب  ، این مقاله را با احترام فروان به نشرمیرساند ، ازبارگاه الهی برای جناب عزیزی طول عمر و آرزوی موفقیت آرزو میکنیم .

سکندر تخاری مسؤل بخش فنی و عضو هیأت تحریریه تربیون نواندیشی :

____________________________________________

مطالب مهم مصاحبۀ آقای حکمتیار :

هرکه  ناموخت از گذشت روزگار

هیچ ناموزد زهیچ اموزگار

حکمتیار صاحب جنگ خود را با حکومت مجاهدین که در آن احزاب اسلامی (حزب اسلامی مولوی صاحب خالص – وقاضی امین – وحرکت انقلاب اسلامی مولوی محمد نبی – مولوی محمد میر ومولوی موذن – مولوی صاحب منصور شهید وحزب جبهه ملی حضرت صاحب وحزب محاذ ملی پیر سید احمد گیلانی وحرکت اسلامی محسنی وحزب وحدت اکبری وپاسدارن جهاد وشیعه وسنی بشمول یکتعدا زیاد از اعضای شورای اجرائیه حزب اسلامی ، اشتراک داشتند ؛

ویدیوی کامل مصاحبه گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان با تلویزیون یک افغانستان 

ادامه همان جنگ برعلیه شوروی وحکومت تحت الحمایه شووروی قلمداد کرد ؟!ودر حقیقت نه تنها استاد ربانی ومسعود را بلکه تمام رهبران جهادی واحزاب جهادی را بنام قوای ائتلاف شوروی قلمداد کردحکمتیارصاحب هیچ مسئولیتی را دربرابر ویرانی کابل نپذیرفت ؟!وخود رابرائت داد ؟!بلکه جنگهای کابل را هم جنگ با حکومت تحت الحمایه شوروی وقت قلمداد کردحکمتیار با رای نیاوردن برادر زاده اش در انتخابات نپذیرفت که دیگر آن پایگاه مردمی را ندارد ؟!

حکمتیار این امر را نپذیرفت که با آمدنش نه تنها بافغانستان صلح نیامد بلکه دامنه کشت وکشتار بیشتر شد ؟!حکمتیار با اینکه در حکومت مجاهدین تعداد کمونیستهای مشهور از پنج نفر تجاوز نمیکردوبغیر از آصف دلاور دیگر هیچکدام منصب بلند دولتی هم نداشتند و جنگ بااین حکومت مجاهدین را ادامه جنگ با اتحاد شوروی می دانست ؟!ولی با کنار آمدن با حکومتی در تمام دستگاه های امنیت ونظامی آن کمونیستها – جواسیس ایران وپاکستان وامریکا و..قدرت همه جانبه دارند ، توجیه کرد ، وبار ناکامی نقش خود را بازهم بگردن حکومت غنی انداخت وگله اش از حکومت غنی این بود که چرا چند ولایت را باختیار او نگذاشته است ؟!متاسفانه حکمتیارصاحب با این مصاحبه شان ، تمام

پیش فرضیه های خودم را وخوشبینی بیش ازحد من وتبلیغاتی که بنفع ایشان انجام دادم ؛ همه را ضرب صفر کردندومن فکر میکردم که حکمتیار صاحب رد مرده ها ورقبای خود را که دیگر نه حضور فزیکی دارند ونه هم نقشی در اداره کشور وحکومت دارند بفراموشی سپرده است ویا لا اقل از حکومت نجیب وحکومت مجاهدین وحکومت طالب وحکومت کرزی وحکومت غنی درس گرفته باشد که متاسفانه چنین نبود ! حالا معلوم شد که آقای حکمتیار هنوز فکر میکند در شمشتو بدفتر مرکزی حزب وبرای افراد حزب صحبت میکند ودستور میدهد ؟!

آخر این ملت واین مردم با تجربیات تلخ وشیرینی که از گذشته دارند حالا هر سخنی که از دهن هر رهبری براید او را وزن کرده ، راجع باو بدون ترس وهراس قضاوت میکنندمن نمیدانم مشاورین انجینر صاحب چه کسانی اند ؟چرا به انجینرصاحب حالی نمیکنند که دنیا تغیر کرده ، کشور تغیر کرده ، شرایط تغیر کرده ومردم تغیر کرده اند ، وامروز مردم منتظر حرف تازه وطرح تازه واسترتژی تازه انداگر آقای حکمتیار مشاورین درستی می داشت واز حالت خود رای بودن قبلی بیرون می شد ، میتوانست برای تمام قبیله جهاد یک خانه بزرگ ونیرومند باشد حکمتیار می داند که مجاهدین وخانواده جهاد یتیم اند ، ودر افغانستان خلای قیادت وجود دارد ، مگر

فهمیده میشود ، که حکمتیار نتوانست ازین شرایط طلائی استفاده درست کرده وبعنوان یک رهبر کاریزماتیک دربین جامعه تبارز کند حکمتیار خود را در چوکات قوم وزبان وحزب کوچک متلاشی شده خود محصور داشته است ، وبدیگر احزاب وقومیتها وملیتها وزبانها نه تنها اعتنا دارد بلکه شعار های تنگ نظرانه قومی وخود بزرگ بینی حزبی را

که خلاف روحیه ملی است از خود تبارز میدهدبا وجودیکه داکتر غنی هیچ پایه مردمی واجتماعی وسیاسی نداشت ، ولی با داشتن مشاورین هشیار ، علی الرغم اینکه اشتباهات لفظی زیادی در صحبتهای خود دارد ولی خود را دربین اقوام وملیتها وزبانها وحتی احزاب اسلامی وغیر اسلامی وکمونیستها وسکولاریستها وشیعه وسنی مطرح کرده است برادران حزب اسلامی بعوض اینکه متوجه خلای بزرگ واشتباهات فاحش رهبر خویش باشند ، وآنهارا اصلاح کنند ؛

هنوز تصور میکنند هر گفته ونوشته ای که بقلم وزبان رهبر صادر میشود حکم نص داشته ویا دستورات آن حکم دستورات ولی فقیه را دارد که عدم قبول آن سبب ارتداد ویا بیرون شدن ازدایرۀ دین میشوداین نوشته من برای توهین وتحقیرحزب ورهبری حزب ویا دنباله روان حزب نیست ،بلکه رفع مسئولیت اسلامی وعقیدتی بود که باید می نوشتم چون من با شنیدن این مصاحبه امید واری ام درمورد رهبری حزب در حال اضمحلال است !

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا