گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » صلح اشرف غنی و جایگاه مخالفان درقرئت مذهبـــی اســتاد ســیاف !
صلح اشرف غنی و جایگاه مخالفان درقرئت مذهبـــی اســتاد ســیاف !

صلح اشرف غنی و جایگاه مخالفان درقرئت مذهبـــی اســتاد ســیاف !

 مکثی برتنگناهای دالری صلح بین الافغانی !

اگر بگوئیم که این برادر عزیز مان حضرت استاد عبدالرب رسول سیاف مالک چندین شبکه مافیائی آدم ربائی به سردسته گی آقا ممتاز برادر زاده اش ،  رئیس پوهنتون دعوت ایضأ بنیانگذار شبکه ۲۴ ساعته رادیو تلویزیون دعوت ، هکذا مالک هزاران هکتار زمین غنیمت گرفته  شده درکاریزمیر و پغمان ازروزی که با عصای محمد عمر خان داؤدزی رئیس بخش سیاسی جبهه حراست وثبات برهبریی حضرت عبدالرب رسول سیاف و مالک بزرگترین مرکز تجارتی عمر داؤد زی در شهر کابل که تازه و از راه گروه  بین  المللی الکوزی به خانقاه ارگ یا همان شرکت بین المللی خطیب العالمی پیوسته  ریاست لویه جرگه مشورتی صلح را مزین فرموده است الی یومنا هذا ! صد ها گام بلند درتعمیر و ترمیم ریأ کارانه حضور خود دررکاب نظام کنونی برداشته است .البته سخنی به گزافه وخلاف واقیعت نه گفته ایم هرچندهمه خواننده گان عزیزمان یک صدا بفرمایند که نه خیر گفته ایم !

 سیاف وبرداشت کوفته ای از فرآیند  صلح با مخالفان !

مثلت ُ مثلأ همین چندی قبل آنگاه که سخنگوی انلائین جنگجویان موسوم به طالبان  مسؤلیت انجام عملیات انتحاری بر تأسیسات شبکه مافیائی من جمله هوتل سپوږمۍ  وابسته به استاد عبدالرسول خان سیاف را که گفته می شود از غنائیم و من وسلوای جهاد مقدس پنداشته میشوند بر عهده گرفت ، خون مبارک استاد عزیز به جوش آمد و دریک منبری که به مناسبت هفته شهید برپاشده بود حضور یافت که  فضائل و مناقب تقدیس شده خشونت با چاشنی صلح  را با چنین ادبیاتی بیــان داشته بــود :

إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا أَن یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلَافٍ أَوْ یُنفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ۚ ذَٰلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا ۖ وَلَهُمْ فِی الْآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ …خدا می گوید که این مردم در زمین بر فساد جولان دارند ، اینها با خدا ورسول درجنگ هستند ، اینطورنه گفته که اینها رابکشید ، قرآن می گوید که اینها را خوب بکشید ، خوب ….معنای خوب کشتن را می فهمید که به زجر بکشیند ، به زجر بکشیدشان ! خوب به داربزنید شان ، یعنی بانین که یکماه مردم سیل شانرا کنند !خوب دست راست وپای چپ اش را قطع کنید و خوب از روی زمین گم شان کنید !مه برایتان می گم از پشت همین مایکروفون بر سرتان صدا می کنم ، پنج نفر از همین جنایت کاران متکرری که انتحاری را بیار ببر ،بمب را بیار ببر وفساد درزمین کن ، پنج نفر شانرا در پنج در وازه کابل برای یکهفته آویزان کنید …اگر بعد از آن شما انتحاری را در کابل دیدید بیاید مرا عوض شان آویزان کنید …همین کار یکدفعه شود ،

وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ !!العیاذبالله ، العیاذ بالله !گپ ِ خدا خو دروغ نیست ! برایتان گفته که در قصاص برایتان زندگیست ؛ ای صاحبان خرد !اگر یکنفر کشته میشود صد ها نفر دیگر حیات اش در امن میشود ،….برای من که یگان نفر می گوید که استاذ ضرور نبود که این قدر سخت گپ میزدی !!……گپ واضیح است روشن است تا حدود تطبیق نه شود در این ملک امن نه می آید !تا که با لا دستی نباشد مثلی که مارشال صاحب گفت !در این ملک صلح نه می آید ! صلح باید از جانب مقابل پیش شود ! وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ! با ن که آنها میل (صلح )پیدا کند میل وقتی پیدا میکند که کوبیده شود ! وکوبیدن اش را مه حال برایتان میگوئیم ، باز هم میگوئیم ، بازهم میگوئیم که غیر از مجاهد بخدا اگر کسی دیگر او را کوفته بتواند .!!ملاحظه فرمودید ؟ حضرت سیاف رهبر شوالیه های شبه مجاهد چه تعریفی از صلح داشته است ؟ از نظر حضرت استاد معظم سیاف  صلح یعنی نوع کشتاری که توام با شکنجه وآزارمخالفین با شیوه کوبیدن بوده باشد وسرانجام به مرگ آنها با نجامد .!! در چنین حال واحوال بوده که حضرت استاد به عنوان شیخ الحدیث و رهبر گانگستر های که لباس مجاهدین را بر تن نموده اند درمقام “ریأ “ست لویه جرگه صلح ظهورکرد وبه عنوان خطوط سرخ قطعنامه صادرفرمود .

امابا فراموشی ازآنچه که قبلأ درزمان و مکان دیگری به عنوان نصوص دین مقدس اسلام مخالفان رامعاندان با خدا ورسول نامیده وآنها رادرهمین دنیای فانی مستحق مرگ توام با شکنجه خوانده بودند ،این بارباادبیات دیگری وتوصل به همان کتاب مقدس الهی در باره مخالفان چنین بیان داشتند :

عامل اساسی کشمکش بین تحریک طالبان و عموم ملت که در اینجا نمائنده های شان نشسته اند اختلاف قرئت و دیدگاه در مورد احکام اسلام است .اگر این اختلاف را ما رفع کنیم نود درصد مشکل رفع می شود و ما دراینجا در پیشنهاد های خود همین را داریم که باید یک مجمعی از علمأ بعد ازین که گپ های صلح شروع میشود تشکیل شود در هر موردی که اختلاف نظر وجود دارد ، اختلاف برداشت وجود دارد او باید رفع شود و این قرئت و دیدگاه باید توحید شود . ما بارها گفته ایم همان کتاب هدایه ای که در ورق های زرد چاپ شده چاپ قدیم است . شما باورکنید که در همین مدارس دینی رسمی شما بروید همین کتاب را می خوانند وقتی که در مدارس خصوصی بروید همان کتاب را می خواند ،هیچ تفاؤت درکتاب نیست ، تنها و تنها تفاؤت دراین است که آنها بر سربالشت همان کتاب رامانده است ومی خوانند وما درسرمیزاورامانده ایم و میخوانیم .

کتاب یک کتاب است ، مسأله یک مسأله است و مصادر تشریع پیش ِ آنها هم کتاب الله و سنت رسول الله واجماع وقیاس است مصادر تشریع پیش ما هم عین چیزاست ،هیچ تفاؤت ندارد دین ما یکیست ، خدای ما یکیست !قبله ما یکیست ؛پیغمبر ما یکیست و پنج وقت نمازرا آنهاهم می خوانند وما هم میخوانیم همین حالی شما پیشنهاد کردید که درروزه اوربند شوه این روزه ، روزه ما هم هست وروزه همون ها هم است!بخاطرخدا وبخاطر دین خدا!بخاطر بزرگداشت به خون یک یک مسلمان که یک قطره خونش راهم درآن دنیا کسی جواب گفته نه میتواند باید به ندای صلح همه گی لبیک بگویند .!!

  قطعنامه  یا نقشه راه دیجتلی ارگ نشینان  !

اما با صد تأسف باید گفت که علی الرغم تلاش های یکجانبه و خواست اصلی حاکمان ارگ از تدویر چنین نشست های تشریفاتی و سرکس گونه ای که حتی عوام کالانعام نیزمیدانیستند واز طومارهای ذلت باری آن با اندک  تفاؤتی حدس میزدند که از آن برای چه منظوری استفاده خواهند شد !  چنانچه شنیدید  آقای اشرف خان غنی روی منبر رفت و در یک سخنرانی آتشین با ادبیات غیر متعارف  با عرف  دیپلماتیک  ازقطعنامه طومارگونه شرکت کننده گان با چنین واژه های بلند بالاتمجید بعمل آورد واظهارداشت : من قطعنامه تان را شنیدم، بعد ازاین این قطعنامه نیست بلکه نقشه راه و پروگرام عمل دولت افغانستان است !! جناب استاده ؛ پس له دی نه توکلتُ علی الله !تمام اقدامات اداری که برای پیگیری وعملی سازی این قطعنامه نیاز است روی دست گرفته خواهد شد شما انشأ الله و تعالی شاهد اقدامات سریع و شفاف ما خواهید بود …..ادارات مرتبط به صلح از طریق فرستادن پیام های کتبی ذریعه تلفن با هریک شما بصورت دوامدار در تماس خواهند بود و انکشافات را پیام خواهند داد یعنی جرگه بعد ازاین بصورت دیجیتال ادامه خواهد داشت …!! هنوز اعضای جرگه مشورتی که در خیمه لویه جرگه مشغول تناؤل و تناقل بودند ذبیح الله مجاهد سخنگویی دائیم انلائن جنگجویان طالبان پس ازآنکه آخرین پرده سریال خونین موسوم به لویه جرگه صلح با نقش اول شیخ الحدیث استادسیاف پایان یافت باانتشار طوماری درپاسخ به حضرت شیخ الحدیث بصورت واضیح اعلام داشت:

از اینکه جهاد فی سبیل الله از تمامی عبادات بهتر است و انجام آن در ماه مبارک رمضان به تناسب ایام دیگر موجب ثواب بیشتری می گردد ، و مجاهدین امارت اسلامی افغانستان در ماه رمضان و غیررمضان  با مردم عوام از احتیاط بیشتر کارمیگیرد لزومی ندارد که در ماه مبارک رمضان  انجام چنین  فریضه را تعطیل نمود .!!!! ما که هر چند  با گفتمان شریعت گرای غیر عقلانی و غیر اجتهادی  که قرئت  تاریخی متعلق به مؤقیعت ماقبل دولت است چندان میانه خوبی نداریم براین  باوریم که آثار و رسوبات چنین گفتمان فقهی بر تمامی مراحل تکاملی یک جامعه تأثیر فروانی دارد . هکذا نسبت دین وجامعه درگفتمان یا قرئت متحجرانه معاصر چنانچه بار ها بدان اشاره نموده ام ازمودل پروکروستی تبعیت میکند،پروکروست رهزن افسانوی معروف یونان باستان بود که درکوه هاوگردنه ها راه برکاروانیان می بست و اموال آنانرا به

غارت می برد اما پروکرست تنها بر دزدی و غارت قافله اکتفا نه می کرد بلکه دستور میداد تا یکایک کاروانیان را بروی  تخت آهنی ای که داشت بخوابانندهرکسی که قدواندازه شان از طول تخت آهنی کوتاه تر بود به فرمان پروکرست که سردسته غارتگران بود آنقدر از پاها و سر میکشیدند تا به اندازه تخت شود واگر قدی بلندی داشت فرمان میداد تا از ناحیه پا اندازه اضافی را اره کنند تا کاملأ در قالب تخت آهنی قرار گیرد ، از نظر حامیان و مبلغان گفتمان بنیادگرای شریعتمدارمدارمذهبی اسلام تخت آهنی است که باید انسان و جامعه را در درون آن قرار داد و کم وزیادهای آنرا با برش یا کشش قالب بندی کرد . ریشه تناقض معرفت شناختی  قرئت سنگواره و استوار بر فقه تاریخی را اگربا صغری وکبرای ادبیات و ترمنولوژی مدرن نیز عرضه کنند در همین جا قرار دارد  زیرا پویائی تکاملی انسان و جامعه است که کالبد های فکری آنها را متحول میسازند و به رشد لازم میرسانند. چنانچه استاد عبدالرب رسول سیاف یکی از  تیوری پردازان  جهادیی و جاده صاف کن  نظام  حاکم مافیائی در حوزه اقتصادی که طبق ماده دهم قانون اساسی افغانستان (دولت،‌ سرمایه گزاریها و تشبثات خصوصی را مبتنی بر نظام اقتصاد بازار، مطابق به احکام قانون،‌ تشویق، حمایت و مصونیت آن ها را تضمین می نماید.)خود نیز بر این واقیعت اعتراف کرد که به قول وی

بارها گفته اند که “کتاب هدایه ای که در ورقهای زرد چاپ شده چاپ قدیم است شما باور کنید که در مدارس دینی رسمی شما بروید اونمو کتاب را می خواند وقتی که در مدارس خصوصی بروید نیز همو کتاب را می خوانند ؛ هیچ تفاؤت در کتاب نیست تنها و تنها تفاؤت دراین است که انها بر سر بالشت اورا می مانند وما بر سر میز اورا ماندیم می خوانیم .! کتاب یک کتاب است ! مسأله یک مسأله است و مصادر تشریع پیش آنها هم کتاب الله و سنت رسول الله و اجماع وقیاس است . هیچ تفاؤت ندارد . خدای ما یکیست ، قبله ما یکیست ،مصادر تشریع پیش ما هم عین چیز است ، پنج وقت نماز آنها هم میخوانند ما هم میخوانیم …همین حالی شما پیشنهاد کردید که در روزه اوربند( آتش بس ) شود این روزه ، روزه ما هم است و از آنها هم است ، بخاطر خدا وبخاطر دین خدا بخاطر بزرگداشت به خون یک مسلمان که یک قطره خون وی اگر ریخته شود کسی در او دنیا جواب گفته نه میتواند باید به نگاه صلح همه گی لبیک بگویند ….” گاهی اوقات برخی از عزیزان سوال میکنند که ما بالاخره از خطوط سرخ این مرشد عزیزی که ما وشما با گوشهای گنهکار مان شنیدیم که می فرمود صلح نه می آید مگراینکه که مخالفین را به زور شمشیر وادار به صلح کرد  ! ملاحظه فرمودید این برادران و خواهران پس از پنج روز بحث طلبگی و تحقیق زیربنائی در خیمه گاه لویه جرگه که به نام لویه جرگه صلح گردهم آمده بودند چگونه به این نتیجه رسیدند که جنگ راه حل نیست باید تن به آشتی میان مسلمین داد .!؟

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا