دامادهای سیاح ازبن تا دوحه!

خدایا ! سایه حضرت مرشد را از بالای سرهمه اذناب و عوام الناس کم نفرمأ که  در راستای اظهارات داهیانه خود مبنی برعوارض سؤ نشست دوحه همه بشرخاصتأ  امت به خواب رفته را بیدار و مدلل ساخت .! وقتی آنحضرت در باب بیان دلائیل مذمت نشست دوحه قطر خطبه ایراد می فرمود آن نشست را با کنفرانس تاریخی بن تشبیه میکرد وهی می گفت که هیچکسی ازچگونگی اجندا واعضای دعوت

شده در کنفرانس آگاهی نداشتند لهذا حکمأ و شرعأ شرکت در آنرا حرام مطلق می دانیم البته هرگاه مرشد و امام و امیری  پس ازمراقبه های زیاد  مصلحت دانند که ازمحرمان بیت شریف در کنفرانس شرکت جویند نه تنها مانعی ندارد بلکه موجب دست یافتن وتوصل به هفتاد وچند حور بهشتی نیز میگردد . درهمین خطبه ای که بنام خطبه ای گیلایه ها از “برادران کفار!! “نیز نامیده شد حضرت فرمود :

بنام دیالوگ بین الافغانی افغان ها فرا خوانده میشوند ! حکومت خبر ندارد رئیس جمهور خبر ندارد ، حکومت اعلام میدارد که ما از تفصیلات آگاهی نداریم ، ما نه میدانیم که چه کسانی را دعوت کرده اند ؟ با احزاب سیاس مشوره صورت نگرفته است !دوکشور خارجی و نمائنده های آنها در ارتباط به افغانستان این تصمیم را گرفته است که چه کسی را دعوت کند .!اجندا هم معلوم نیست و افغانها نیز از آن آگاهی ندارند از آنها یک تصمیم بیرون می کنند وبرآن نام فیصله افغانها نامگذاری میکنند . وسپس برای احزاب نیز وملت نیز میگویند که این تصمیم ملت است .!این دقیقأ مانند آنست که آنها در “بن” حین ساختن حکومت تصمیم گرفته بودند .

غیرت بهیر یکی از دامادان اصلی بیت شریف که در کنفرانس بین الافغانی دوحه اشتراک دارد

نزدیک به یکصدو هفتاد تن چهره های را از گوشه ، گوشه جهان جمع نموده بودند وبسیاری از آنها نیز مجهول الهویه بودند وهیچکسی نه میدانیست که کی ها اند و از چه کسی نمائنده گی میکنند ؟!!!آن عده احزابی را که آنها دعوت نموده بودند و قصد شان این بود که حکومت را بر آنها تقسیم کنند ، اصلأ حکومت بر احزاب تقسیم نه شده است بلکه بر چند کشورتقسیم گردیده است بازهرکشور سهم خود را به گروه های وابسته و دست نشانده تقسیم نمود .

وقتی آغا همایون خان جریر نه میتواند پاسخ ارائیه کند به هذیان رو می آورد و می فرماید که ما ترس داریم مثلی که در کنفرانس بن طالبان را و حزب اسلامی را نادیده گرفتند این بار نیز آن تکرار شود …

به آنها می گفتند که اگر شما موافقت نکنید و طرح ما را قبول نکنید لهذا این است که صدو هفتاد تن از افغانها گردهم آمده اند موضوع را به آنها محول میسازیم و حکومت را آنها تشکیل میدهند . ازچنین  فشار و تهدید طبیعی است آنهای که میان خود فیصله نموده بودند بر آنها موافقت شانرا اعلام داشتند . امروز باز هم چنین معلوم میشود که همان تجربه ( کنفرانس بن ) را یکبار دیگر تکرار میکنند . ملاحظه فرمودید عزیزان ؟ که غوث  الاعظم  برخاسته از جمکران لغمان شریف داستان چگونه  برگزاریی کنفرانس بدنام بن را با گذشت هجده سال تمام با توسل به روایت های  ضعیف ومجعول استخباراتی گره زد ؟ اما واقیعت غیر از این است و آن را باید از زبان همایون خان جریرهمسر دختر ناتنی مرشد اعظم و داماد نازدانه وهمه کاره استخباراتی بیت شریف شنید که جناب همایون خان جریریکی از چهار اهرم اصلی کنفرانس را در کسوت « ریأ “ست ” جریان صلح قبرس »  محسوب می شد

اما وقتی برگزارکننده گان آن کنفرانس دیدند که برخی از وابسته های تشکیلاتی با حضرت مرشد اعظم مانند  ویروسهای پراگنده در هر جناحی از کنفرانس بن حضور دارند جناح اصلی وابسته با مرشد یعنی “جریان صلح قبرس “برهبریی داماد اش را از تقسیم غنیمت ها محروم ساختند و می بینم که با گذشت نزدیک به هجده سال آن درد غنیمت ها را حضرت مرشد حکمتیار با ادبیات مرشدانه اش آنگونه که گویا کنفرانس بین الافغانی دوحه نیز به مانند کنفرانس بن بدون آنکه احزاب سیاسی و حتی رئیس جمهوراز محتوی و اسمای شرکت کننده گان کنفرانس دوحه  اطلاعی  داشته باشد بصورت ناقص تدویر یافته و به منزل صلح نه خواهند رسید .!!

می بخشید خواننده گان عزیز ازباب محکم کاری در راستای اطلاع رسانی برای اینکه مثل همین کنفرانس دوحه کار به تکذیبهای مسخره آمیزی نکشد حضور مرشد اعظم حکمتیار رهبر جهاد و آزادی !! به عرض میرسانیم که حضرتأ!!حضورتا ن بهتراز هرکسی شاید بدانید که وقتی تاریخ زندگی انسان را با نگاه دیالکتیکی مورد مطالعه قرار دهیم و فراز و فرود حیات تاریخی جوامع بشری را نیزبا پارامترهای عقلانی و اجتهادی اندازه گیری نمائیم به این نتیجه دسترسی پیدا میکنیم که در حوزه حیات بشر امروزی پول وثروت حرف اول رامیزند لهذا هرجریان و گروهی که برای مدیریت عمومی کشور متبوع و جهان بشری تلاش مینمایند  باید به اقتضای شرائط عمومی  ووضع حاکم بر جوامع انسانی نسخه عقلانی وبه دور از فرآورده های جهل وخرافات عرضه نمایند  زیرا حاکمان امروزی نیز که اکثر

شان دست نشانده گان استعمار واز حامیان  نظام اقتصادی لبرال مافیای امپریالیستی محسوب میشوند در حوزه مشروعیت سیاسی جوامع بشری  نبض جامعه و تاریخ را در رگهای وجود تمامی شهروندان یک کشور مورد مطالعه قرار میدهند و هرروز و هر لحظه ای در تاریخ جوامع بشری  اسلوب های جدیدی از استثمار را به آزمائیش می گیرند طبیعی است که مبارزه پیگیر  با نحوه ی  مبارزه با عدالت طلبان  و آزادی خواهان  از اجندای عملی و اولیه آنها به حساب می آید خلاصه اینکه استعمارو استثمار روشها و تاکتیک های را که با مهره گیری ها وحمایت های مالی واقتصادی  از گنگستر ها و گروه های جنگجوقبلأ و  در قرون گذشته  استفاده مینمودند کاملأ کنارنهاده وبا شیوه های نوین و روانشناسانه مجهز شده اند که چگونه و با کدامین اسلوبهای استثماری میتوانند به اهداف مادی و اقتصادی برسند ؟

ببین تفاؤت راه ….حضرت داماد جریر چگونه ملاقات با چند تن از دلالان در استنبول ترکیه را اجلاس بین الافغانی و کنفرانس دوحه را بین الافغانــی نه میدانند ؟                          که درشناخت روشهای جدید استعماروقتی شهروندی از طبقه ء پائین جامعه را مانند ماهی اسیردردام رنگینی از تجمل کنند قبلأ و در گام نخست وی   را معتاد به زندگی مصرفی روزمره  می سازند که با گذشت زمان ودر قالب یک نسل تنبل و مفتخوار وارد گودی ساخته می شدند که آنتن های ارتباط تک تکی  از شهروندان  برخلاف گذشته دوران جنگ  سرد وجهاد مقدس مردم  دنیا و افغانستان  که ازمناره های خانقاه  مرشدان و رهبران سنتی الهام می گرفت امروز که بصورت شگفت در مدرنیزاسیون سریع و مجعول با دوشرط و پایه اصلی یعنی نداشتن شعور و داشتن پول وثر وت کشورهای  فقیر از جمله افغانستان را متجدد می سازند آنتن های ارتباط و تعلق فرد فردی از شهروندان را  با دالر ها و آشیای

حضرت داماد یعنی همایون خان جریر کنفرانس دوحه را بین الافغانی نه میدانند زیرا  این کنفرانفرانس در نا آگاهی از جریان های مطرح از سوی آلمان و قطر برگزار شده بود !

لوکس و دستگاه های مدرن تلفن  می بندند. چنانچه قبلأ گفتیم مدرنیزاسیون معاصربردوپایه اصلی یعنی نداشتن ” شعور ” وداشتن پول وثروت راه میرود که با ترزیق مختصرواکسین نافرمانی وبغاوت غیرعقلانی وغیر مدنی که بیشتر بر آب وعده ها ی کاذب  استخباراتی ازسوی دلالان مافیأ و استعمار در رگهای تک تکی از شهروندان ملمع می باشند نسلی را که فاقد ارزشهای ملی  و فرهنگی بوده به صحنه می آورند ، نه تنها با تاریخ گذشته ارتباط ندارند بلکه با تولید نوع بی نیازی کاذب در برابر رهبران خود خواه و جاه طلب شان بی تفاؤت به بار می آورند .

چنین تلقی از مدرنیسم و باز شناختن از پدیده های سطحی و غالبأ بیمارگونه و انحرافی ارتباط یک ملت را با تمامی مفاخروغیرمفاخرکه سبب آذیت ملتها شده اند یکجا با تاریخ  گذشته شان  قطع میکنند .جای بسی خوشوقتی است که تازه اول دعوی است نه وسطش و نه هم … بدون شک که اگر ما نتوانیم در آن نرخ تعیین کنیم که هرگز قصدنداریم مگر باور و یقین محکم داریم که حضرت مرشد مهتر لامی میتواند دردعوی نرخ تعیین کردبلکه شاید شود وامیدواربود که حلوی هم بادستان مرشدانه اش پخش بکنند . زیرا میدانیم که مرغ حضرت مرشد مهتر لامی که شتراش در دارالامان زانو زد واز همان لحظات به بیماریی هذیان مصاب شده است ازدیر بدینسو با یک لِنگ تشریف دارد . !!قصه کوتاه که یکی از خبرنویسان متمرد و باغی که در سال مرگ  میرویس خان جلیل از روزنامه نگاران معاند شبکه ضالیه BBC که از انگلیس شیطان پخش میشود تازه به دنیا آمده بود و ازسربه نیست شدن اش یا به قول ما عوام شهادت اش اطلاعی دردست نداشت و نه میدانیست که در آن حکایت دردناک مرگ وی  مرشد و مریدان سربه کف اش  چه نقشی داشتند؟ بصورت ناخود آگاه از زبان اش حضورغیرت خان بهیر که همسر دختر بزرگ و اصلی (داماد) مرشد به شمارمی آید وازنا سلامتی در کنفرانس موسوم به نشست بین الافغانی اشتراک داشت پرسیدند که شرکت غیرت بهیردرکنفرانس دوحه را با مشارکت فعال غیرت خان بهیر چگونه ارزیابی می کنید و آیا میتوانی از حضور شان در آن کنفرانس انکارکنید ؟

حزب بصورت رسمی هیچکسی را به آن کنفرانس نفرستاده است زیرا از حزب اساسأ خواسته و دعوت نه شده است و برای حزب در این نشست دعوت اشتراک داده نه شده است ، دعوت شخصی است آنها هرکسی را پسندیده انتخاب و دعوت نموده اند .مگر کسانی نیز در این اجلاس حضور دارند که با حزب تعلق دارند و مسؤلین حزب اند با حزب همدرد ی دارند و متعهد اند چنین شخصیت ها در آن نشست موجود است و ما نیز به آنها گفته و گوشزد کرده ایم که شما میتوانید شرکت کنید ،حداقل برای اینکه مؤقف ما را اعلام کنید و اگر ممکن بود  حین نشست با افغانها نیز درباره مسائل مهم توافق صورت گیرد و ضمنأ از این جریان نیز خود را مطلع سازید که در آنجا چه میگذرد و هدف آن چیست ؟ البته آگاهان وقتی با دلسوزی نسبت به مرشد اعظم مهترلامی بخش آخیر سخنانش را تجزیه وتحلیل نمود ند با گرییستنو نالیدند که وطن را فروختی وای که ارزان فروختی ؟