گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » هــــزار قصــــه ی خونیـــــن :
هــــزار قصــــه ی خونیـــــن :

هــــزار قصــــه ی خونیـــــن :

بیاد روی تو عمریست دیده بی نم نیست

همه روایت ما جز که داغ و ماتم نیست (۱)

چه آتشی است که هرگز نمی شود خاموش ؟

مصیبتی که مثل در نژاد آدم نیست (۲)

زدرد شکوه چه حاصل نصیحتی بشنو!

به هر چه می نگری سرنوشتِ بی غم نیست

دری امید بروی نشاط و جهد مبند

‘’چه غم خوری ز بلندی که نردبان کم نیست’’

بسوخت آتش کین سر بسر مزارع امن

دریغ و درد که در باغِ لاله شبنم نیست

ز خون بی گنههان اهریمن نشد سیراب

چنین جنایتِ سنگین به جمله عالم نیستنه غنچه ای به گلستانِ صلح و امنیت نه گلی

به زخم کهنه ای این درد و داغ مرهم نیست

هجوم گله ای گرگان با این دیار حزین

به جز غریو جنایت و ناله و رم نیست (۳)

هزار قصه ی خونین بهر دلِ مجروح ست

چو بشنوی که کم از داستانِ ‘’مریم ‘’ نیست (۴)

ز عدل و داد اثر، نیست ، از شکوه و جلال

که کس به علم و هنر هم نشین و همدم نیست

چه آفت آمد و این باغ را به غارت بُرد؟

که فکر هیچ سری جز هوای درهم نیست؟

نشانِ آخر این ره ، در این بیابان چیست ؟

رهی نجات به امید آب زَم زَم نیست

_____________________________________________________

۱ـ روایت ـ نقل کردن سخن –

۲ـ مثل ـ مثال ، مانند ـ وصف حال و داستان

۳-ـ رَم ـ فرار و گریختن از معرکه ـ غیاث

۴ـ مریم ـ داستان مادر حضرت عیسی علیه السلام

سه شنبه دوازدهم سنبله ـ سال ـ هزار و سیصد و نود هشت ـ ۱۳۹۸ ـ هجری خورشیدی

برابر با ـ سوم سپتامبر ـ سال ـ ۲۰۱۹ ـ میلادی

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا