گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ای در وطن خویش غریب !
ای در وطن خویش غریب !

ای در وطن خویش غریب !

من بارها گفته ام و گاهی هم نوشته که قضاوت هر کسی نسبت به هر موضوعی  تابع اطلاعاتی است که در آن زمینه دریافت میدارد و سپس در پرتو آن اطلاعات حکم اش را صادر میکند . و این حقیر که هرسال سری به خانه  پدری میزنم خاطرات  سفر آخیری نیز  که به افغانستان داشتم وهنوزعطرخوش بوی آن رااستشمام میکنم برایم بسیارعجیب و حیرت انگیزبود به جهت اینکه دیدم و با جان وپوست خود لمس کردم که چگونه وارثان اصلی آن سرزمین رابه قول پروفیسورلوئی ماسینون دانشمند نامور فرانسه  دروطن خویش غریب ساخته اند ؟ و چگونه روح های عظیم و زیبای درتاریخ سرزمین ما را در معبدی از دروغ وفریب به سجده درآورده اند ؟ می دیدم که بیش و پیش ازهر زمان دیگری بهترین فرزندان این سرزمین و بسیاری از گروه های  که شجره النسب خویش را با معرکه های آزادی بخش میهنی و ملی گره میزدند ومیزنند  وحشت زده برهر دری می کوفتند و به هرخس وخاشاکی پناه می بردند تا مقداری از اعتیاد بر مصرف و زندگی روزمره شان  کاسته شود . ملتی که هنوز با تاریخ چندین هزارساله اش می بالد دنبال زندگی روزمره و یکبار مصرف افتاده است منجلابی که در آن عزیزترین ارزشها ی خدائی انسان هرروز فرومیروند و آدم در همان دور باطل زندگی روزمره وتکراری می افتد . طبیعی است که در این دور باطل همه شهروندان جامعه احساسات مخصوصی پیدا میکنند و نیازها ، ایده آلها ، حسد ها و کینه ها و درد ها و همه را از بازار مکاره ء سیاست در بسته بندی های قشنگ و زیبای که با زرورق فریب و دروغ آراسته شده اند بدست می آورند . گاه آدم های را می بینی که می خواهد ازخوشحالی سکته کنند وقتی علت سرور و خوشی شانرا رامی پرسی با فخر ذلیلانه و مباهات غلامانه حکایت از این میکند ، وقتی  درهمان اول صبح از پِله های دفتر پائین می آمد آقای رئیس یا وزیربه اونگاه کرده و گویا دراوج مزاق که با این شاه غلام داشته با لبخندی وی را ….س خطاب کرده واین نوکرخان نیزبدون توجه به ماهیت کلیمه ای که ازسوی وزیرو یا رئیس مخاطب قرار گرفته طوری وانمود میسازد که گویا وی با ارباب اش مزاح دارد و میتواند بخشی  ازآنرا به معامله گذارند تا چرخ زندگی دم غنیمت مصرفی روزمره را بدان بچرخاند ومیداند که این نوع ذلت خود بازاری دارد ودراین بازاربه انسان نیازمند ومحتاجی مبدل میشود که تمامی وجودش کاسه ء گدائی است وتنها برای سیرساختن شکمش ازهیچگونه طفیلی بودن وذلیل شدن دریغ نه میکند!من دیدم و با چشمان ام  مشاهده نمودم که برخی ازهمین مدعیان استقرار جامعه مبتنی بر روشهای عدالت عمری با شعار جامعه صد درصد اسلامی !!بیش ازهرنیروی دیگرمنجمله مهره های مافیائی بی هویت حاکم برسرنوشت افغانستان که حتی هیچگاه درپرتو فضای آزاد سیاسی وروشهای پذیرفته شده حقوقی  درجهان درباره مسائل سیاسی ونظامی تصمیم اتخاذ نه نموده اند دغدغه ثروت اندوزی ودلالی را دارند چنانچه جناب آقای حکمتیارکاندیدای جناح بنیادگرایان مذهبی برای احرازمقام ریأست جمهوری افغانستان بدون آنکه قواعد بازیی نظم نوین اقتصاد لبرال با شیوه مافیائی رابداند با استفاده ازفرصت حل مسائل مربوط به وضعیت ناگواراقتصادی را با کلید اجاره شرکت های مخابرات ، گمرکات و دریای ولایت کنر توسط کدرهای فعال حزب اسلامی  میداند

در حالیکه جناب حکمتیار خوب میداند به این کشور و این سرزمین صدها میلیارد دالر که بنام اعمار و بازسازی افغانستان سرازیر شده بود در بلند بردن سطح اقتصادی مردم اندکترین تأثیری بر جا نه گذاشت . چگونه میتوان با سه یا چهار میلیارد دالر عوائد از گمرکات ویاهم شرکت های مخابراتی دروضع عمومی مردم بهبود بخشید ؟ تنها تصؤری که نزد همه محققان و دانشوران برجاخواهند گذاشت این است که این حزب نه بلکه دفتر کاریابی موفق ومجربی است که دارای مستشارانی  با چندین سال تجربه بنام اسلام در جامعه حضورعینی دارد .سخت جالب و شگفت آور آنجا و آنگاه است که در نزد هیچ یکی از مدعیان برنامه و نقشه راه به شمول چهره ها ونیروهای که اسلام و قرآن را راه حل برای تمامی بشریت میدانند اما وقتی روایتی ازان را طی مناظره ها ، گفتگوها وحتی سخنرانی ها و خطبه های  انتخاباتی بیان میدارند  قیل وقالهای که در صدر اسلام بویژه دوره ء پرافتخار زندگی پیامبراسلام  حضرت محمد (ص) رواج داشت عدول نه میکنند  که  بیننده ها ویاهم شنوینده ها ی آن سخنرانی ها و گفتگوها ازسخنان شان قرئت های  مذهبی مروج در جهان اسلام رابه شمول گفتمان های تاریخی وخشونت آلود القاعده و داعش ودیگرجنگجویان بنیادگرای شریعتمداررا تعبیروتفسیر مینمایند  . جای بسی تعجب است که هیچ یکی از مخالفان بویژه جنگجویانی که بنام تحقق شریعت غُرای محمدی با گفتمان مشترک با تفکر داعشی از دیوار ارزشها عبور نمودند وبا توجیه و تقدیس خشونت خودرا درانتخاباتی نامزد ساختند که ازسوی استعمارونگهبانان نظام لجام گسیخته سرمایه داری حاکم برسرنوشت افغانستان برای نگهداریی ومدیریت مناسب به این سیستم انتخاباتی هرچند نامشروع براه انداخته شده اند. طبیعی است که برای رسیدن به این هدف استراتیژیک نظام سرمایه داری هزینه های هنگفتی رامنجمله برگزاریی انتخابات وحمایت ازمهره های کاملأ مناسب ووفاداربه ارزشهای نظام بورژوائی با شیوه غارتگری وستمکاری به مصرف میرساند.دراینصورت نباید امید واربود که کاندیداهای این عرصه بتوانند درمخالفت با جریان حاکم که سعی دارند اصل نگاه مادی به حیات بشر را در وجدان توده ها بویژه روشنفکران مقلد و از خود بیگانه نهادینه کنند .

جایگاه زن درجامعه شعارشورانگیزانتخاباتی و دید گاه مرشد اعظم!   

آخیرأ رسم شده است  که هرکه کاندیدای ریاست جمهوری میشود برنامه اش را ارائه میدهد وبعضی اصلأ به کلی گوئی های که از دیگران به عاریت می گیرند اکتفأ میکنند اما مدعیان برنامه و نقشه راه که معمولأ دارای جایگاه روحانی ووجهه مذهبی درجامعه بوده اند ویاهم کسانی که درجامه   روشنفکری بنام علم با مذهب و تمامی ارزشهای ملی و تمدنی بریده اند شعار آزادی زن از شور انگیزترین شعارهای است که بیش ازهمه  برسرزبان تمامی  کاندیدا های ریاست جمهوری افتاده است.

چون جهت گیریها ومواضع جناب آقای گلبدین حکمتیاررهبرمدام العمرحزب اسلامی افغانستان نامزدناموروتنها کاندیدی ازمدعیان بنیادگرائی شریعتمداردرجامعه افغانی  برای احراز کرسی ریاست جمهوری افغانستان تعجب و حیرت همه اهالی علم و اندیشه را برانگیخته است البته نه به دلیل آنچه که از زبان وی درباره جایگاه زن در اسلام بیان شده است ، نه هرگزنه !که بسیاری از شوالیه های سیأسی وروحانیون درباری سخنانی به مراتب بدمزه ای درمورد مقام زن دراسلام بیان داشته است  بلکه به دلیل شخصیت سیأسی وانتزاعی اش وجایگاهی که درمیان عوام الناس داردوهمیشه حرفهای رابیان میکند وسپس هم برای توجیه آن متوصل به دروغ می گردد 

وقتی درباره جایگاه زن دراسلام سخن می گوید  ازنظر وی  دراسلام حقوقی به مراتب بیشتر از مرد برای خانم ها در نظر گرفته شده است اما وقتی از وی پرسیده میشود که آیا زن میتواند رئیس جمهور شود یا خیر؟ هرچند حضرت مرشد می خواهند این مطلب را هم به آئنده مجهول واگذارکند اما دربرابرمجری برنامه مجبور به اعتراف می گردد ومی فرمایند که نه ! درحالیکه مسأله حقوق بشرمنجمله جایگاه زن دراسلام وجهت گیری های طبقاتی واقتصادی شهروندان وحاکمان درجامعه ازخطوط سرخ و فاصل میان نواندیشان دینی وحاملان قرئت تاریخی و بنیادگرای شریعتمدارازهمان دوره ء اولیه مسلمانان و ظهورپیامبر گرامی اسلام وجود داشته است .

پیش بینی ناکام مرشد اعظم !

اینکه کاندیدشدن گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی افغانستان برای چه منظوری بوده و چه مصلحتی سبب شد تا وی دوپا را دریک موزه کند و خودرا در فهرست کاندیدای ریاست جمهوری شامل سازد بحث اصلی تمامی مباحثه ها ی بوده که تا اکنون از سوی وی برپا شده است ؛ چنانچه وی بارها بویژه در گفتگو با نصیر فیاض آگاه امور سیاسی و تحلیل گرشبکه جهانی  تلویزیون اریانا در پاسخ به چنین پرسشی بیان داشته است که مردم دیگر الترناتیف ندارند و وی شخصأ به میدان آمد !!!، اکنون نیز وی بر مداخله خارجی ها چنین اعتراف مینمایند که :

انتخابات میشوند یانه  هیچ کسی چیزی نه میتوانند بگویند ، هیچ افغان ، هیچ اداره ، هیچ مقام ، چنین فیصله وتصمیم را خارجی ها میکنند ، هم در باره صلح و هم درباره جنگ و هم از انتخابات و هم حکومت آئنده !در باره انتخابات هم نتیجه نهایی را آنها میکنند ،آنها  ” راه صلح ” را اختیار نموده است اگر صلح می آید این حکومت  خاتمه پیدا میکند و انتخابات به تعویق می اُفتند!!جای این حکومت راحکومتی خواهند گرفت که برای همه قابل قبول باشد ، مخالفین مسلح نیز آنرا بپذیرند ،بدون این راه حل دیگری وجود ندارد و صلح بدون آن ناممکن است !

ببینید عزیزان ! سیاست دوگانه مرشد اعظم جناب حکمتیار که هم بر میخ میزند و هم بر نعل ! حضرت وقتی در گردهم آئی روستا نیشینان و بینوایان سخن میگوید در عین حالیکه مردم را برای مشارکت گرم شان در انتخابات فرا میخوانند با قاطعیت می فرمایندکه ” آنها  ” (خارجی ها) راه صلح ” را اختیار نموده است اگر صلح می آید این حکومت  خاتمه پیدا میکند و انتخابات به تعویق می اُفتند!! وی بصورت غیر مستقیم خود را نه تنها آگاه بر سینه های بشر و پیک الهی میداند بلکه به عنوان نمائنده تام الاختیار (خارجی ها) نیز وانمود میکند .

  یار زنده صحبت باقی !

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا