گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » چرانه گرید چشم وچراننالدتن؟
چرانه گرید چشم وچراننالدتن؟

چرانه گرید چشم وچراننالدتن؟

هرچند قصد نداشتم با این زودی بحثی را که در زیر عنوان ” انتقادهای روشنگرانه یا انتقام های آشوبگرانه ؟ “ آغازیده و دردو بخش  نیزدنبال نموده بودم رها کنیم و به اتمام لازم نرسانیم اما ازاینکه از زمین و هوا توطئه می بارد و ما را همچون هفتادودو تن در شب عاشوری محاصره کرده اند ، آب را بروی ملت بسته اند وباران تیر را گشوده اند و آتش معرکه زبانه میکشد وما نیزعجالتأ  با بسنده کردن برآنچه که نگاشته بودیم اکتفأ نمائیم وقصد کردیم  به مسائل روز و داغی به پردازیم که پرداختن به آنها ازاولویت های حیاتی ما وفرد فردی از روشنفکران جامعه جنگزده ما محسوب می شوند . چنانچه همه ما شاهد هستیم حوادث تلخ روزهای اخیربویژه برپائی سرکس انتخاباتی که بنام دموکراسی و مردم سالاری برپا شده بود و تاهنوز هم ذهن همه شهروندان افغانستان را مغشوش ساخته است به دلائیل فروان  برای هر آن که دل در گرو دین و میهن دارد پیام آور یک شرم و یک هشدار بزرگ است. شرم از آن روی که سالهاست محرومان و مستضعفان و تهیدستان از گفتمان فرهنگی، ادبیات سیاسی، سیاست های اجرایی و سبک زندگانی ما حذف شده اند. شکاف طبقاتی و نابرابری اجتماعی را اقتصاد دانان با عدد و رقم تبیین می کنند،

اما روایت این ارقام در داستان غم انگیز دل های خسته ی محرومان، دیگر یک رقم نیست که با گوشت و خون و استخوانشان تفسیر می شود.بپذیریم که تقریبا هیچکدام از ما دیگر ایشان را نمایندگی نمی کنیم و آنان از ما که سالهاست بر مطالبات هویتی خود و طبقه متوسط به بالا تمرکز کرده ایم، عبور کرده اند. ما آنان را فراموش کردیم و ایشان نیز ما را وانهادند و با این روال از سرمایه اجتماعی نزد ایشان برخوردار نیستیم. من برای این یادداشت ام بیتی از قصیده های مشهور مسعود سعد سلمان (۱)یعنی چرانه گرید چشم وچراننالدتن؟ برگزیده ام  ذلیل شده گان حاکم درتاریخ معاصرافغانستان

دوسه روز پیش بود که خبر اجلال نزول دونالد ترومپ رئیس جمهور ایالات متحده امریکا بر پایگاه نظامی باگرام را شنیدیم ودیدیم که دونالد ترومپ در محضر اشرف خان غنی هم رکاب تمامی دوره های زندگی سیاسی و اجتماعی زلمی خان  خلیلزاد دیپلمات ارشد افغان تبار امریکائی سفیر پیشین امریکا در کابل – بغداد و نیویورک که آخیرأ به عنوان نمائنده خاص وزیرخارجه امریکا درامورصلح افغانستان مأموریت یافته است وهمین اکنون درچنین مقامی مشغول مذاکرات و چانه زنی غیر رسمی با جنگجویان طالبان افغانستان درقطرمیباشد.چگونه از سویی دونالد ترومپ ولی نعمت اش به پیش کشانیده میشود ؟

نباید فراموش کردکه همین زلمی خان خلیلزاد دربی خبریی کامل  از روابط تجاری و اقتصادی محمد اشرف خان غنی احمدزی با شرکت سهامی بین المللی  خطیب العالمی قرارداشت  و به تصؤر زلمی خان خلیل زاد یار دبستانی اش اشرف خان  فقط با رولا سعد Rula Saade دارای رابطه عاشقانه ای است که منجربه عقد رسمی آنها گردیده است وبس ! لهذا پس از آنکه نتوانیست در حاکمیت دموکراتها ی امریکا برهبریی بارک حسین اوباما رئیس جمهور پیشین امریکا  جایگاهی رهبریی کننده در کشورومردم  افغانستان پیدا کند و کاملأ نا امید گشته بود درانتخابات سال ۲۰۱۴ ازکاندیداتوریی یاردبستانی اش اشرف خان غنی اعلام حمایت نمود.به تصؤرآقای خلیلزاد که یکی ازسهامداران بزرگ شرکت استخراج نفت وگاز یونوکال  در افغانستان بود این شرکت  که بزرگترین  شاخه شرکت تجاری شرون Chevron Corporation به شمار میرفت پس از چهارده سال در حاکمیت حامد خان کرزی که همه قرارداد ها توسط شرکای خورد وبزرگ وابسته به شرکت های متذکره تعلق داشت بازهم خواهند توانیست همچون گذشته ازنعمت های مافیائی بهره مند خواهند شد،بادرد ودریغ که این آرزوی زلمی خان خلیلزاد نیزدرنخستین روزهای حکومت وحدت ملی آنگاه به خاک یکسان شدکه تمامی قراردادهای تجارتی به بهانه ای مبارزه بافساد اداری ازراه کمیسیون جدیدالتأسیس موسوم به کمیسیون تدارکات که درتشکیلات ریاست دولت وحدت ملی افغانستان تازه بوجودآمده بود مشروعیت ورسمیت می یافتند واکثریت قرارداد های بزرگ ساختمانی و لوژستیکی دراختیارشرکت های ثبت شده ای واگذارمیگردیدند که ازسوی شرکت های بزرگ وابسته با شرکت سهامی بین المللی  خطیب العالمی ویاهم شرکت تجارتی الکوزی گروپ تمویل می گردیدند،درچنین شرائط سیاسی واجتماعی بود که درست با روح نظام اقتصادیی لبرال وبازارآزاد که حکم می کند”درسیاست دوست دائمی ودشمن دائیمی نیست بلکه منافع دائمی وجود دارند.!”برویت این اصل وچنین معادله ای بوده که برخی ازچهره هاورجال بزرگ سیاسی ونظامی اعم ازجنگ سالارها،تکنوکراتها ی فاسد ، روشنفکران تریاکی مانند برگ های خزانی ازبدنه کرم زده درخت “تیم تحول وتداؤم” آغازبه تکیدن کرد.جالب آنجا وآنگاه بود که زلمی خان خلیلزاد رفیق گرمابه وگلستان اشرف خان غنی با مراجعه به گروهی ازجنگجویان موسوم به طالبان همچون خروس نابهنگام مراجعت نمود و با مختصر دید وبازدید ها در کسوت یک امریکائی افغان تبار شناخته شده که نه تنها از سابقه کار مشترک با آنها در چهارچوب پروژه های پائیپ لائین نفت وگازشرکت یونوکال درآسیای میانه ومرکزی بهره مند بود بلکه پس ازامضای قرار داد بن آنگاه که بحیث سفیر کبیر و نمائنده تام الاختیار امریکا در افغانستان حضور داشت وظائف وایسرای امریکا و جامعه جهانی را ایفأ میکرد این باردر اداره دونالد ترومپ  درجامه نمائنده و مشاور افغان تبار صلح افغانستان در وزارت خارجه امریکا حضوریافت و بنام صلح که گوهرگم شده افغانهاست  طرح ادغام جنگجویان طالب در اداره افغانستان را مطرح ساخت که به دلیل سخنان وگفتگوهای  متضاد و پارادُکسیال شخص زلمی خلیلزاد با واکنش حکومت کابل مواجه گردید وسخنان آقای خلیلزاد مداخله درامورافغانستان وحتی متهم به طرح توطئه ای شد که بیشتر برای اهداف شخصی و رسیدن به خوابهای وایسرایی خود درافغانستان کارمیکند نه برای صلح با طالبان !

برگزاریی انتخابات یا صلح با طالبان ؟

این یک زائده ای است درمسیرنوشتارم که قبلأ زیر نام ذلیل شده گان حاکم درتاریخ معاصرافغانستان آغازیده ام قرار بود با ادامه آن بنویسم اما ماند که ماند !به هرحال من بار ها گفته ام و نوشته که برای آزادی و استقلال یک کشور باید تمامی مفاهیمی چون آزادی – عدالت – استعمار ، استبداد ، اقتصاد ، مشروعیت ، دولت وسائر مفاهیم متعلق به تاریخ و تمدن یک جامعه و ملت را با ترمنولوژیی و ادبیات  معاصر از نوباید تعریف و متناسب با شناخت  عمیق و دقیق آن مفاهیم و مؤلفه ها و به نیت  حضور مستقلانه و مقتدرانه درجهان نوین  نقشه راه و گفتمان حرکت ملی را ایجادنمود زیرا در عصری که بد در کنار خوب ، زشت در کنار زیبا ، بیشعوری و جهل در کنار فهم و شعور عرضه می شوند روشنفکر زمان ما باید بجوید ، بفهمد وجدا کند و قلم صریح وتیز و خستگی ناپذیرش را مانند شمشیری میان مرز حق و باطل قرار دهد ، تا فلان متفکر قلابی و فیلسوف جعلی که تازه شروع کرده و ادعای نبوغ میکند به حال آید و شرائط چند دهه قبل را با شرائط حاضر یکسان نداند .

گفتیم که برخی ازچهره هاورجال بزرگ سیاسی ونظامی اعم ازجنگ سالارها،تکنوکراتها ی فاسد ، روشنفکران تریاکی مانند برگ های خزانی ازبدنه کرم زده درخت “تیم تحول وتداؤم” آغازبه تکیدن کرد اما اینبار گروه حاکم موسوم به “تیم تحول وتداؤم” و” تیم اصلاحات وهمگرائی ” به شعبده بازی های عجیب وبینظیری در تاریخ جهان  متوصل شدند وجاها ی برخی چهره ها را تعویض نمودند،چنانچه آقای پهلوان عبدالرشید دوستم که به رهبرملیشاهای ازبک تبار شهرت دارد ومعاونت ریاست برحال حکومت وحدت ملی را برعهده دارد  درانتخابات سال ۲۰۱۴ اشرف خان غنی را مقتدای خود میدانیست

اینبار با معرفی آقای بابر فرهمند رئیس دفتر اش خود درحمایت ازعبدالله ،عبدالله رهبر” تیم ثبات وهمگرائی ” قرارگرفت وظاهرأ به تناسب همه رهبران جهادی وغیر جهادی بیشترین وزنه اش را باثبات رساند ودرعین حال از فاسد ترین چهره های بوده که از کنار اشرف غنی بریده و به گروه  عبدالله عبدالله توصل یافته است  که در مقابل  امرالله خان صالح مردک کم تجربه اما زرنگ که گفته میشود ازنسل وتبارجواسیس تشریف دارد با عبدلله ، عبدالله وداع گفت و با هزاران شعار سبز و سرخ و نارنجی به تیم ” دولت ساز ” برهبریی اشرف غنی  که به کنایه آنرا تابوت ساز می خوانند  واصل گشت

(۱)مسعودسعد سلمان شاعر،خوش‌نویس،ادیب دوره غزنویان درنیمه دوم قرن پنجم وآغازقرن ششم هجری بود.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا