صلح و معنای کاهش خشونت !

موضوع روز باشد ، بامزه باشد ، حرف دل مردم باشد ، بی وقفه باشد وغیره … این است آنچه که توقعات مردم عزیز ما اند اما وقتی ما به عنوان عوام البته نه کالانعام هرچه جستجو نمودیم و تاهنوز هم مینمائیم موضوع داغ ودرعین حال مسخره ای که کاهش خشونت را برای رسیدن به صلح که میان حکومت برگزیده خداوند ومنتخب  مردم افغانستان !! از یکسو و مخالفان شمشیر بدستی که خود را از همین آب وخاک می شمارند به عنوان یک پیش شرط تعیین گردیده است نه یافتیم ، یکی از خواننده گان عزیزی ازما پرسیده بودندکه مگرمیشودخشونت رابه کیلو وگرام ازبازارخریداری نمود وازمزرعه داران خشونت خواست که اینبار دست ما کوتاه است ازشدت  خشونت بکاهند و تا دست مان بازشد وقوی شدیم آنگاه اگربرخشونت شان بیافزایند نیزباکی ندارد!گفتیم ای عزیزدل پرسنده ای گرامی! هرچیزی برای خودش یک ویژ گی دارد ، حتی همین غریزه ای بنام خشونت نیز که سالهاست در سرزمین افغانستان با شدت اعمال می شود.محتمل است برخی ازخواننده گان عزیز پیش خودشان بگویند ، خشونت که غریزه ای فطری دروجود هرانسان است ودروجود هرانسان و درهرکجای از زمین پیدا میشود ویژگی اش درکجاست ؟راستش تا همین اواخیرخود ماهم ملتفت این ویژگی نشده بودیم به خصوصیات اش پی نبرده بودیم بلکه ازهمین چند روزی که درراستای رسیدن به جوهر گمشده ای صلح درافغانستان واژه  ” کاهش خشونت ” برسرمیز گفتگوهای طرفین معرکه مطرح شده وازین بابت نیز احتمالأ  ازهمین حالأ  به عنوان واژه مهم درادبیات جنگ وصلح بکارخواهند رفت. حال پرسش اساسی این است که براستی این  کاهش خشونت به چه معنی است؟ این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که تا کنون در روند صلح افغانستان و هم‌چنین درترمینولوژی جنگ و صلح چنین تعبیری بی‌پیشینه است. زیرا واقعا مفهوم محصل ومشخصی ندارد. به عنوان مثال آتش‌بس معنای روشن دارد و به معنای توقف جنگ در یک مدت معینی است. هر‌چند این مدت بسیار کم به اندازه یک ساعت باشد. اما کاهش خشونت واقعا مفهومی است که نمی‌توان حداقل در حال حاضر برای آن معنای روشن و واقعی تصورکرد.خواننده دیگری که نه میخواهد ازوی درمحافل بازاری اسم برده شود تا مبادأ ازاهمیت وعظمت اش درتعیین غنیمت ها کاسته شود وبرسبیل هایش دست می کشید گفت : ای عوام ! این راهمه ما می دانیم که خشونت متاعی نیست تا ازبازاربه کیلو و سیر تهیه کرد،واین را هم میدانیم که شرط بستن برآتش بس درجنگلی بنام افغانستان نه ممکن است ونه هم مطلوب! زیرادراین بیابان وحشت که ازدیر بدینسوهرکه قدرت دارد وشمشیرحق پنداشته میشود وسربریدن آدم آسان تراز سربریدن مرغ خانگی است .

طبیعی است که به اندازه نفوس افغانستان مخالف وجود دارد واین مخالفان با داشتن انواع سلاح ها وتیتر های مذهبی وغیر مذهبی درصحنه باج گیری وتقسیم غنیمت ها بصورت انلائین حضور با هم رسانیده و تشریف دارند واین مخالفان با داشتن انواع سلاح ها وتیتر های مذهبی وغیر مذهبی درصحنه باج گیری وتقسیم غنیمت ها بصورت انلائین حضور با هم رسانیده و تشریف دارند و دراین سالیان چند که ملت های فقیری با موازین  تحقیر آمیز و خشونت آلود نظام اقتصاد مافیائی بازارآزاد کنترول ومراقبت می شوند نه میتوان ازحضورشمشیر زنان  وباج گیران جلوگیری کردعاقلانه ترین راه وروش درعرصه سیأ سی همانااستفاده از واژه ها و مفاهیم گنگ و چند پهلوی است  که به گفته قدیمی ها نه سیخ بسوزد ونه کباب !ولزومأ مناسب ترین واژه درهمین زمینه همانا کاهش خشونت است که میتوان آنرا درهرزمان وهرمکانی به نفع خود  تعبیروتفسیر کرد….وانصافأ بکار گیریی این نوع واژه ها در معرکه قدرت ، عدالت انوشیروانی را که همیشه  با ساس فورمول نصف لی و نصف لک  محاسبه میشود تحقق می یابند