گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » سیــــکولاریـــزم و فـــرق آن بــــا نــــوانـــدیشــــی دینـــــی چیســـت ؟
سیــــکولاریـــزم و فـــرق آن بــــا نــــوانـــدیشــــی دینـــــی چیســـت ؟

سیــــکولاریـــزم و فـــرق آن بــــا نــــوانـــدیشــــی دینـــــی چیســـت ؟

سیکولاریزم Secularism در اصل یک کلمه فرانسوی بوده و به معنای جداسازی دین از سیاست است . اصطلاح سیکولاریزم برای نخستین‌بار توسط نویسندهٔ بریتانیایی ، جورج هالی ” George Halley ” سال ۱۸۴۶ استفاده شد.سیکولاریزم در واقع احتجاج و عکس العملی بود در قرن نزدهم در برابر مظالم , بیداد و انحصار گری مذهبی ی کلیسا در کشور های اروپایی ، که مدت های مدید اعتقادات و باور های های مسیحیان را در تبانی با نهاد های دولتی و دولتمردان اروپایی به ابتذال کشانیده بود و به مسخره گرفته بود . سیاسیون و کسانیکه بر مسند قدرت دولتی تکیه زده بودند، با سوء استفاده از نفوذ مذهبی کلیسا و با تائید و همکاری پاپ ها ، رقبای سیاسی خود را درهم می کوبیدند و به زندانها میفرستادند . و به همین ترتیب سالیان دراز جهت حفظ منافع شخصی , از نام دین و مذهب علی الدوام استفاده ابزاری صورت میگرفته است.بنابرین ، عده زیادی از روشنفکران ودانشمندان مسیحی در نیمه دوم قرن ۱۹که از وضع موجود نا راضی بودند و مکاید و سازشهای کلیسا و دولتمردان را به خوبی میدانستند و آنرا به صلاح جامعه نمی دیدند، جنبش و تحرکاتی را مبنی بر جدایی نهادهای حکومتی از امور دینی و اعتقادی براه انداختند . در اصل این عده از سیکولاریست های اروپایی در ابتدا افراد مذهبی بودند . ایشان برین باور بودند که دین یک پدیده مقدس و منزه است و در مقابل آن سیاست یک پدیده پلید و ناپاک است . بنابرین ، نهاد های دینی و مذهبی باید از سیاست جدا کرده شوند تا که مهذب باقی بمانند و قابلیت و شایستگی اطاعت و پیروی را پیدا نمایند. ضمنا , به تصفیه و پاکسازی افراد سازشکار و مقدس مآبی بنام پاپ و کشیش ازین نهاد های مذهبی اقدام صورت بگیرد . و این اشخاص طرد و رانده شوند و کار به اشخاص معنوی و متدین سپرده شود.آنچه امروز سیکولاریزم را تعریف مینمایند که معادل است به یک مکتب الحاد و بی دینی و بی خدایی .

تعریف درستی نیست . تعریف سیکولاریزم دینی/ سیاسی عبارتست از جدایی نهاد های دینی و مذهبی از نهاد های سیاسی و دولت می باشد ، نه ترویج الحاد و بی دینی . اما انچه بعد ها سیاسیون و دانشمندان لائیک غربی خلاف خواست آگاهان و مذهبیون اروپایی و غرض گمراهی اذهان علیه دینداری و دین باوری اشاعه و تبلیغ نمودند این بود که دین وباور های دینی روز به روز در حال افول وزوال است ودیری نخواهدگذشت که دین به بن بست خواهد رسید و ستاره ء اقبال ادیان افول خواهد کرد ودیگر کسی رغبت نخواهد نمود که گرایش دینی بیابند وبه دین به عنوان یک پدیده مقدس بنگرند وحل دشواری های خویش را از دین بخواهند یا دران جستجو کنند… این نوع برداشت و تبلیغ میرساند که سیکولاریزم در واقع عملا راه الحاد و کجروی را علیه ادیان و نهاد های مذهبی تبلیغ مینمود. بنابرین, بی جهت نیست که عده ی سیکولاریزم را معادل الحاد و بی دینی تلقی می نمایند.به هر حال ، اگر به فلسفه اصلی ایجاد مکتب سیکولاریزم نظری بیندازیم ¸محراق توجه و تمرکز مکتب سیکولاریزم عبارتست از جدایی دین از سیاست . در حالیکه نو اندیشی دینی یک جریان کاملا دینی ایست که در نیمه اول و نیمه دوم قرن بیستم در کشور های آسیایی و افریقایی شکل گرفت و هدف اساسی آن تکیه بر عقلانیت دینی و تدبر در قرآن و بازگشت به اسلام نخستین بود. همچنان زدودن زنگار آداب و رسوم و فرهنگی که بنام دین به خورد مسلمانان داده شده بود ، اما در اصل از دین نبود. و بالاخره ارائه ء یک قرائت درست از دین و تفسیر صحیح اصول و احکام دینی و تطبیق متغیرات دین است بر مقتضیات زمان با حفظ ثوابت دین ، بوسیله نیروی محرکه اسلام که همانا اجتهاد در مسایل مستحدثه می باشد. ناگفته پیداست که شخصیت های پیشتاز و روشنگر و نو اندیش دینی در قرن بیستم درین راستا چون شهید حسن البناء و شهید سید قطب در مصر ، نجم الدین اربکان در ترکیه ، حسن ترابی در سودان ، علامه مودودی در پاکستان ، شهید مطهری و داکتر شریعتی در ایران و دیگر نو اندیشانی که اسماء شان فراموشم شده, خود معرف ماهیت دینی و اعتقادی این جریان را بازگو میکند که از بنیاد تفاوت ماهوی و کیفی با مکتب سیکولاریزم دارد.بنابرین، آنچه را بنده زیر عنوان نو اندیشی دینی قبلأ مطرح نموده ام . کاملا متفاوت است با آنچه که روشنفکران و دانشمندان اروپایی و یا داکتر سروش و محسن کدیور پیرامون سیکولاریزم در ایران مطرح مینمایند .

أنچه را سروش درمورد سیکولاریزم دینی غرض منزوی نمودن ولایت فقیه ازمتن سیاست ایران و پاکسازی نهاد دولت از رهبری روحانیون و آخوندها در مقطع خاص کنونی ودرجغرافیای مشخص ایران مطرح میکند ربطی با نواندیشی ی که من مطرح نموده ام ندارد.سروش ازجمله نو اندیشان دینی ایست درایران سعی درتوضیح و تبیین فکره سیکولاریزم دینی نموده وازاین زاویه به تحلیل وبررسی اندیشه دینی پرداخته است که بازهم بنوبه خود تفاوت ماهوی و بنیادی با سیکولاریزم نوع اروپایی دارد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا