گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » صـــدای آدمــــیّت خـــــفته در هــــــر آدم و عالـــــــــــــم ؟
صـــدای آدمــــیّت خـــــفته در هــــــر آدم  و عالـــــــــــــم  ؟

صـــدای آدمــــیّت خـــــفته در هــــــر آدم و عالـــــــــــــم ؟

نه در سر فکر و سودایی، نه در دل شور و غوغائی

نه در جان آتش عشقی ، نه در کف جام ِمینایی

نه دود عنبر و عودی، نه شمع شعله افزودی

نه اشک دامن آلودی نه آه آسمان سایی

نه درد عاشق افروزی ، نه پند عبرت آموزی

نه حرف از معرفت می آیدو نه ناله و آهی

جهان کابوس وحشت زای جور و ظلم و بیدادی

نه عدل و صلح و آزادی ، نه امن و عیش و ماوایی

نه درد عاشق افروزی، نه پند عبرت آموزی؟

صدای معرفت خفته است و نه هم ناله و آهی

نه تنویری نه تدبیری، نه خشم و کینه پایانی

نه حق و داد و انصافی نه عقل عالم آرائی

نه در سنگر نگهبانی ، نه در منبر سخنرانی

نه در دل سوز و سودایی، نه در سر چشم ببنائی

صدای آدمیّت خفته در هر آدم  و عالــــم ؟

بهر گلشن به هر آدم نگاهی حیرت افزایی

عجب ایام پر رنج و ملال و درد وفریادی

اسیر شهوت و نفس و فساد و فسق و رسوایی

علاج این همه تاریکی و افسرده گی در چیست؟

فنای عشق و محو صنع معبودی و مولایی !

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا