وب سایت نواندیشی به ویب سایت خبری تحلیلی نواندیشی خوش آمدید
قبل از انکه به چگونگی روابط آقای خلیلی وحکمتیار، و کارهای استخباراتی آنها به سلسله کمکهای پولی ای اس ای بپردازیم اندک نگاهی به جنگ افشار و اتهامات آقای علی مزاری در فاجعه افشار علیه شورای نظار. میکنیم.جنگ افشار به هر دلیلی که بوده است .چرا وچگونه سازماندهی شده بود
اینکه در این جنگ که ملامت ونه سلامت است .تاریخ برایت اسناد ومدارک انکار ناگزیر قضاوت خواهند کرد.اما اینکه چرا جنگ.؟اینرا باید کسانی پاسخ بگویند که جنگ را وسیله فشار بر حکومت نوپای اسلامی بخاطر تقسیم قدرت ووزارتهای مورد نظرش در پیوند با کشور های منطقه وذیدخل در افغانستان اند.در این شک نیست که جنگ صورت گرفت و این جنگ تبعات منفی خودرا در قبال مردم مظلوم افشار بجا گزاشت و قربانی این جنگ قدرت برای تقسیم وزارتهای دلخواه مردم بی دفاع افشار گردید.نیروهای ائتلاف شمال که در اسقاط حکومت دست نشانده روس باهم توافقاتی داشتند ائتلاف آنها وحدت .قول وقرار آنها سبب گردید تا حکومت نجیب ساقط و مجاهدین به حاکمیت برسند.از آنجاییکه کشور های منطقه خصوسن پاکستان باهمه طمطراق و برنامه های طراحی شده ومهندسی شده از کاروان عقب افتاده در یک عمل انجام شده قرار گرفت .در نتیجه از طریق عناصر وابسته و اگند های سازمان داده شده خویش (حکمتیار) جنگ خونین وننگینی را در آغازین اعلان حکومت اسلامی براه انداخت که منتج به ویرانی کابل قتل مردم مظلوم کابل نتنها گردید بلکه جهاد وحکومت اسلامی را چنان به چالش کشید که همه انتظار نیک وخوب مردم را از جهاد مجاهدین و اسلام به یاس ونومیدی مبدل کرد که با این سیاه کاری گلبدین و جنایات نابخشودنی روی کمو نستان خلق پرچم را سفید کرد.وقتیکه کابل در آستانه فتح قرار گرفت حکمتیار با آنکه از این قیام در آغازین روز طی یک سخنرانی تاریخی خود در دفتر جمعیت اسلامی در چمکنی پشاور در حضور داشت شخصیت های بزرگ سیاسی علمی روحانی چون محمد قطب قاضی حسین احمد ملا فضل الرحمن مولوی خالص استاد برهاندین ربانی صبغت الله مجددی مولوی محمد نبی محمدی سفرای کشور های متعدد ایران نماینده پاکستان سعودی و… از قیام شمال با این جملات (ما از هر قیامی که منتج به سقوط حکومت نجیب شود از آن حمایت میکنیم )البته با جملات پشتو مزین بود.با تاسف که فردای آن بر عکس با این قیام سر مخالفت گرفته با عجله تمام پشاور را به قصد قرار گاه خویش (اسپین شگه ترک کرده به مجرد رسیدن به اسپین شگه به پرسونل رادیوی پیام آزادی که مربوط حزب میشد دستور داد تا نشرات را الا دو ساعت متوقف وبعد موضع و تصمیم حزب را اعلام میدارد.مولوی نیک محمد از باشنده گان ولایت میدان وردک عضورادیو بخش نشرات دینی بودند. از آقای حکمتیار پرسیدند.(انجینر صاحب چه خبر است ما در مخابره چیزهای از شکست قطعات نجیب پیشروی مجاهدین تحت نام قیام شمال می شنویم.)(حکمتیار گفت این حرکت از طرف مسعود است) مولوی گفت (البته به زبان پشتو سه فرق لری شه خبره ده)حکمتیار بدون وقفه گفت(نه مولوی صاحب قسم په الله ج مسعود دارگ ننوتو ته نه پریږدم )مولوی صاحب گفت دخدای چه لحاظ ولی.یو مجاهد ته یو هم مسعود ولی داسی کوی ده بارتو کودتا کردی نشد بگذار اینبار به مسعود تو همراهش همکاری کن سرش صدا کن که به چه کمک ضرورت است.
حکمتیار به‌مولوی گفت نه مولوی صاحب البته به خشم گونه مولوی نیک محمد دست به لنگی خود برده آنرا از سر خود کشیده به حکمتیار گفت (مه کوه دارای چه لحاظ اگر در بین مجاهدین جنگ شد وخون ریخت اسلام بدنام میشود مجاهدین بد نام میشود آنوقت نه تو حکومت کرده میتوانی ونه مسعود.)این گفت اشکهایش جاری شد حکمتیار استدیوی رادیو آزادی را ترک کرده به مقر خود جهت استراحت رفت.در این استدیو مولوی شفیع الله از ده سبز کابل نطاق پشتو محمد‌نعیم سالک نطاق دری فارسی انجینر کریم مسئول تکنیکی عنایت الله طوفان مبصر سیاسی انطباق دری فارسی نظرات رادیو پیام آزادی جلیل پسر ضیاالدین پیلوت از لغمان فضل مولا لتون از لغمان مبصر سیاسی پشتو . که همه کار مندان فعال رادیو بودند به شمول داکتر عبدالحی از پنجشیر حضور داشتند که حکمتیار جمپر کریمی بوت های کماندویی کریمی لنگی سیاه بسر داشت .بعد از این گفت وگو استدیو را ترک وبه استراحتگاه خود رفت.یک ساعت بعد بیدار گردیده به سراسر کمپ ها هدایت داد که کابل در آستانه فتح است جهت اخذ سلاح ومسلح شدن به قرار گاه سپینه شگه بیایند به هر تر تیب داستان درازاست ودراین مقال نمیگنجد .فردای همان روز تماس مخابره وی وی با ملنگ ده سبز بر قرار شد ملنگ به حکمتیار صدا کرد گرانه مشره همغه سړی راغلی دی چه ادریس معرفی کړی ده . .این شخص وزیر دفاع آقای جنرال رفیع بود که وی قبلأ از طریق ادریس یکتن از فعالین شبکه شفا مربوط حزب با حکمتیار تماسها ورابطه های داشته بوده .دلیل این رابطه ها اخطار های حکمتیار در گرد همایی های بزرگ که به تنظیم ها هوشیار میداد که باید به پرو گرامهای حزب تن بدهند در غیر ان اگر حزب تصمیم مستقلانه گرفت آنوقت شکایتی نداشته باشند.گرد همایی بزر گ حزب در حیات آباد مقابل کیمپ کچه گری را همه بخاطر دارند. که آن گرد همایی قبل از کودتای تنی بر گزار شده هم بود.بلی همان تماس ورابطه ها بوده که جنرال رفیع نزد ملنگ ده سبز آمده وضع را به حکمتیار توضیح میدهد.حکمتیار به ملنگ هدایت میدهد که گوشی مخابره را به جنرال بدهد.
می شنوید؟
بلی می شنوم.
سلام علیکم وعلیکم به سلام! ضرور باید ببینیم ، پرواز کنید من در موقعیت هستم . رفیع گفت آسمان و ریځ دی. یعنی میدان هوای در اختیار نیست. جنرال صاحب نبی عظیمی هم همین جاست می خواهد با شما صحبت کندگلبدین گفت از راه زمین بیاید و در باره نبی عظیمی باید بگوئیم که وی یک آدم بسیار چالاک است گزارشهای مبنی بر روابط شان با حریفان ما نیز وجود دارد نه می خواهم با وی صحبت کنم . 
رفیع گفت درست است فردای آن رفیع به اسپین شگه پاره چنار توسط موتر داتسن در حالیکه پوزش بسته بود رسید . با حکمتیار صحبت های داشت من همه را تماشا کردم آمدن پوزش بسته بودن و راه نمایی کردن همه و همه جنرال واپس بکربلا رفت… 
