گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » استبداد بزرگترین منبع شرک !
استبداد بزرگترین منبع شرک !

استبداد بزرگترین منبع شرک !

یادداشت ضروری نواندیشی : زنده یاد داود فِیرَحی نظریه‌پرداز و پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی اسلام بود. وی دارای دکترای علوم سیاسی از دانشگاه تهران و تحصیلات حوزوی تا سطح عالی بوده و استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود که با داشتن اندیشه های جدید اجتهادی در حوزه دین به عنوان یک متفکر نواندیش دینی محسوب میگردید که بادریغ وتأسف آخیرأ به اثر ابتلا به بیماریی مهلک کرونا ازاین جهان فانی سفر کرد ، ایشان دارای مقالات وتألیفات زیادی در ارتباط دین با دولت در عصر جدید نگاشته است که ایشان در تمامی نوشته هایش ، استبداد جامعه بویژه استبداد مذهبی را یکی از عواملی میداند که موجب هرگونه عقب مانده گی جوامع اسلامی شده است و این یادداشت نیز درهمین محور می چرخد . تربیون نواندیشی به یاد این دانشمند عزیز نواندیش یادداشت متذکره را که در مجله صفیر حیات سال ۱۳۹۵ منتشر شده است مجددأ به نشر میرساند.________________________

از جمله مباحث نائینی این است که اصلاً استبداد شرک است و اساسا دینی بودن و یا غیردینی بودن استبداد مهم نیست بلکه در ذات استبداد شرک وجود دارد.چون که آن اراده ای که خدا به انسان داده، استبداد آن را سلب و انسان را خلع اختیار می کند و چون چنین کاری می کند شرک است؛ پسوندش مهم نیست که دینی باشد یا غیر آن.نائینی می گوید که اوّلاً نظام های استبدای آزادی و عدالت را که دو ارزش اخلاقی هستند از آدمیان سلب می کنند که این خود مشکل بزرگی است.اما این از نظر الهیاتی چه مشکلی دارد؟ معتقد است در واقع نظام های استبدادی نه تنها اراده آدمی را سلب می کنند بلکه در تکوینیات آدم هم وارد می شوند، یعنی وقتی می گویند مثلاً نوع غذا و پوشش باید فلان شکل خاص داشته باشد، در واقع، دارند اُلوهیت می کنند یعنی همان اقتداری که خداوند راجع به بنده دارد و بنا به تعریف، غیر او کسی ندارد، استبداد آن اقتدار خدایی را اجرا می کند.در این صورت از آن طرف خداوند می گوید که غیر از من از هیچ کس در این مسائل اطاعت مطلق نکنید و مُطاع بودن تنها شأن خداوند است و هر نوع اطاعت غیر خدا شرک است؛ در نتیجه نایینی معتقد است نظام های استبدادی نه تنها حقیقتاً نظام سیاسی نیستند بلکه به لحاظ اعتقادی هم گرفتار شرک می شوند.

منبع : مجله اخلاق در سیاست،صفیر حیات،بهار۱۳۹۵

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا