گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » حقوق بشردرتلسکوب اسلام
حقوق بشردرتلسکوب اسلام

حقوق بشردرتلسکوب اسلام

به بهانه روز جهانی حقوق بشر لازم دانستم نگاهی به حقوق بشر دراسلام بیندازم و آیا می توانم به سؤالاتی که درذهن خود وافراد بسیاری که درجامعه هستند پاسخ دهم یاخیر؟ آیا اصلا دراسلام مقوله ای به نام حقوق بشر وجود دارد؟ آیا مسلمانان به چیزی به نام حقوق بشر معتقدند؟ آیا اصلا اکثریت مسلمانان می دانند حقوقشان چیست؟ وآیا تعریفی از انسان دارند؟ما که درجوامع اسلامی چنین چیزی را نمی دانیم ودرکتاب های فقهی ماشاء الله تا دلت بخواهد بحث برده وکنیز وخرید وفروش آن ها وجوددارد.ویک بار از حقوق بشر نام برده نشده است.

آیا این بی توجهی ریشه های عقیدتی ودینی دارد یا نیازی نبوده وضرورتی اقتضا نکرده است. البته نمی توان بدان سبب که موضوعاتی که امروز مطرحند ونامی از آنان درکتاب های دینی برده نشده شروع به اتهام زدن کرد.نه تفسیررا می توان قرآن دانست ونه نظرات فقهارا دین .پس برای فهم دیدگاه های دینی باید به کتاب و سنت مراجعه کرد.ازسوی دیگر نباید نداهایی که به نام طرفداری از حقوق بشر درکشورهای اروپایی بلند می شود ازاینکه بسیاری از آن ها سیاسیکاری وسیاست بازی وفریبکاری است جای هیچگونه شکی نیست .چه بسا حکومت ها,سازمان ها ,رهبران,سیاستمداران ,شاعران ,روزنامه نگاران وهنرمندان ازحقوق بشر به عنوان ابزاری برای مطرح کردن خود ورسیدن به اهدافشان استفاده می کنند.چه بسا کنفرانس ها وهمایش های بین المللی که تشکیل شده است اما درعین حال بانیان همین همایش ها عامل آوارگی وکشتار ونابودی همین انسان هایی بوده اند که از آنان دفاع می کنند .همین حق وتو در شورای امنیت خود بزرگترین وسیله ی نقض حقوق بشر وگروگان گرفتن ملت ها در گرفتن امتیاز از ابرقدرت دیگری است. فلسطین ,چچن,سین کیانگ ,کوردستان و ده هانمونه ی دیگر .چه کسی نمی داند که بزرگترین حامی اسرائیل آمریکاست .آیا با این نقض حقوق می توان از حقوق دیگران دفاع کرد؟ ویا مگر ترکیه عضو اتحادیه اروپا نیست آیا در صد سال اخیر اعتراضی به نقض حقوق کوردها از سوی کشورهای اروپایی صورت گرفته است؟بنابراین دفاع از حقوق بشر با دفاع از منافع ابرقدرت ها امتزاج واختلاط یافته است وهرگاه منافع ابرقدرتی دریکی از کشورهای اسلامی یا جهان سوم به خطر بیفتد فورا با چماق نقض حقوق بشر آن را به تسلیم وا می دارند.اما دراسلام راستین انسان وحقوق او به رسمیت شناخته شده است . چون اسلام دین فطرت است وفطرت وطبیعت انسان را در ابعاد مختلف مورد توجه واهتمام قرار می دهد واز سوی دیگر تنها نظامی است که با فطرت انسان وخواسته هایش هماهنگی وانسجام دارد.واین بزرگترین سبب برای صلاحیت اسلام درهمه زمان ها ومکان ها دارد.وازآن جائی که حقوق بشر شاخه ها ورشته های زیادی دارد واصل واساس همه ی آن ها به طبیعت وسرشت انسان برمی گردد. لذا لازم است با دیدی وسیعتر به این موضوع پرداخته شود . اولا باید دانست که انسان در قرآن وسنت از چه جایگاهی برخورداراست؟ ازچه حقوقی برخوردار است؟ قرآن کرامت انسانی وحقوق آن را به رسمیت شناخته است. حق امنیت,رفاه ,آرامش,تحصیل ,کسب وکار,بیان ,اندیشه ,هجرت و….؟.واز سوی دیگر ازاسباب وعواملی که شخصیت وکرامت انسان رااز لحاظ مادی ومعنوی مخدوش نمایند منع کرده است. چه مادی باشد مانند زدن وکشتن وزخمی کردن وغصب مال وتصرف درآن ویا معنوی باشد مانند تحقیر ,استهزا,اهانت واتهام وغیرهلازم است قبل از هرچیز بدانیم که اسلام انسان را تکریم نموده (إسراء/۷۰) تسلط بر سایر موجودات ,اعطای عقل,استعداد,عاطفه ,احساس ,اراده وحق انتخاب واز همه مهمتر مقام خلافت در زمین وتسلط بر هستی وتسخیر آن با به کارگیری عقل وعلم است. خداوند در کنار عقل وعلم ویژگی هایی به انسان بخشیده تا با متخلق شدن به آن ها پایه ی مراعات حقوق دیگران را محکمتر نماید. مروت ,مدارا ,فروتنی ,صبر ومقاومت ودوری از خشم وغضب که بدون این اوصاف انسانیت انسان نمی تواند کمال یابد .دراسلام قبل از پرداختن به حقوق پایه های اخلاق را استوار ودربین خواسته های مادی ومعنوی توازن ایجاد می نماید تا رذائلی مانند هواهای نفسانی وعصبیت های جاهلی بنیان انساندوستی وحقوق دیگران را تضییع ننماید.مراعات حقوق بشر تنها اختصاص به حکومت ها ندارد بلکه از همان لحظه تولد کودک به همه ی افراد ,گروه ها ونهاده ها از خانواده ,محیط ,جامعه ومدرسه ومحل کار تعلق پیدا می کند.وازآن جائی که انسان ها دارای مذاهب ونژادهای مختلف می باشند ,تعلق منطقه ای وزبانی وقومی وقبیله ای موجب گرایش وتمایل به این وابستگی ها شده واگر نیروی درونی ودینی آنان را مهار نکند موجب تضییع حقوق دیگران می شود.وقرآن ازانسان ها می خواهد دنباله رو هواهای نفسانی نباشد وعادلانه عمل کنید(مائده/۸) حقوق انسان وعدالت لازم وملزوم یکدیگرند.عدالت بدون انسان وحقوق بشر بدون عدالت بی ارزشند. پس وقتی که اسلام بر تکریم انسان وعدالت تاکید می کند به طور قطع حقوق انسان را به رسمیت می شناسد.علاوه بر عدالت از آن جائی که سرشت انسان به گونه ای است که بدون عشق وعلاقه ومحبت نمی تواند زندگی را ادامه دهد لذا خداوند مهر ومحبت را به عنوان غریزه ونیروئی در کیان انسان قرارداده است تا با رحیم ومهربان بودن که نام خداست به بندگانش عشق ورزد وعشق ورزیدن با ظلم وتحقیر وتضییع دیگران منافات دارد. اگر در جامعه ی بشری رحمت میزان ومعیار باشد قطعا تعدی وتجاوز وسرکوب وتسلط وجود نخواهد داشت. اگر رحم ومهربانی باشد هم حقوق کودک وهم حقوق حیوان وهم صغیر وهم کبیر مراعات شود. اگر کودکان از کودکی با مهرومحبت مواجه شوند واگر با مراعات حقوق آشنا شوند ,مطمئنا در بزرگسالی طرفدار حقوق بشر می شوند.اسلام برای حیات انسان نیز ارزش زیادی قائل شده است البته تنها زندگی عادی نیست بلکه یک زندگی کامل ومملو از امنیت,آرامش ورضایت ومصون بودن از هرگونه تعدی وتجاوز است .اسلام کشتن هر فرد را مقابل کل بشریت می داند وحتی جزء گناهانی است که بخشیده نمی شود.دراسلام علاوه بر توصیه درون دینی به مسلمانان هرگونه تعدی وظلمی را به هرانسانی با هرعقیده ای حرام می داند.پیامبر(ص) خودش را مدافع حقوق غیرمسلمانان می داند.پیامبر(ص) فرموده است : من آذی ذمیا فأنا خصمه ومن کنت خصمه خصمته یوم القیامه.عده ای می پندارند که حقوق بشر تنها در محدودیت وزندان خلاصه می شود اما از نگاه اسلام هرگونه تحقیر اعم از طعنه زدن ,عیبجوئی وبهتان زدن ولقب زدن وغیبت کردن ونقشه کشیدن وتوطئه ولعن ونفرین ویا دشنام وناسزا پایمال کردن حقوق بشر شمرده می شود.یکی از حقوق انسان ها برخورداری از یک زندگی سالم ومعتدل است که مالکیت نبودن فقر از آن هاست. شهروندانی که در یک کشور از زندگی سالمی برخوردار نیستند وزندگی را با محرومیت وفقر بسر می برند درنظر اسلام حقوقشان پایمال شده است. فقر پدیده ی زشتی است که خداوند از آن به خدا پناه می برد .وچون اسلام جامعه بشری را یک پیکر می داند ومسلمانان را آئینه یکدیگر می داند لذا تعاون وهمبستگی را دربین انسان ها را واجب می داند .امنیت: که بسیار مورد تاکید قرار گرفته است از حقوقی است که اکثر شهروندان در جوامع اسلامی تضییع می شود .به سبب وجود حکومت های مستبد بسیاری از متفکران وفعالان سیاسی ومدنی از امنیت برخوردار نیستند با اینکه درقرآن در سوره قریش برآن تاکید شده ونام خداوند سلام است .ویا مؤمن کسی است که جان ومال مردم از دست او در امان باشند.. اکنون رفتار خلفای راشدین با اهل کتاب را با رفتار لنین واستالین مقایسه کنید تا مشخص شود که بهترین حقوق دراسلام رعایت شده است.یکی از حقوق انسان ها برخورداری از یک زندگی سالم ومعتدل است که مالکیت نبودن فقر از آن هاست. شهروندانی که در یک کشور از زندگی سالمی برخوردار نیستند وزندگی را با محرومیت وفقر بسر می برند درنظر اسلام حقوقشان پایمال شده است. فقر پدیده ی زشتی است که خداوند از آن به خدا پناه می برد .وچون اسلام جامعه بشری را یک پیکر می داند ومسلمانان را آئینه یکدیگر می داند لذا تعاون وهمبستگی را دربین انسان ها را واجب می داند .امنیت: که بسیار مورد تاکید قرار گرفته است از حقوقی است که اکثر شهروندان در جوامع اسلامی تضییع می شود .به سبب وجود حکومت های مستبد بسیاری از متفکران وفعالان سیاسی ومدنی از امنیت برخوردار نیستند با اینکه درقرآن در سوره قریش برآن تاکید شده ونام خداوند سلام است .ویا مؤمن کسی است که جان ومال مردم از دست او در امان باشند.. اکنون رفتار خلفای راشدین با اهل کتاب را با رفتار لنین واستالین مقایسه کنید تا مشخص شود که بهترین حقوق دراسلام رعایت شده است.اما آنچه که درحال حاضر مورد توجه است حق آزادی اندیشه وبیان است که اسلام آن را از حقوق اساسی می داند .انسان از منظر اسلام حق دارد که درآفاق وانفس توسن فکر وخیالش را به جولان درآورد ودرآن ها تدبر نماید وبیندیشد .این همه تاکید قرآن بر تفکر نیازمند زمینه ای است که شخص با آزادی بیندیشد وآزادی اجتهاد هم در اسلام از اینجا نشأت گرفته است که مجتهدان بسیاری با آرا ونظرات گوناگون به ظهور رسیده اند.واسلام در این باره مردم را تشویق به امر به معروف ونهی از منکر نموده است وبهترین مقام را به حق گویان داده وآن را جهاد نامیده است. أفضل الجهاد کلمه عدل عند سلطان جائر) آزادی بیانی که در عصر خلفا بوده در تاریخ بشری بی نظیر بوده است .آری در اسلام همه ی حقوق اعم از زن ومرد محیط زیست وهمه ی نیازهای انسان به رسمیت شناخته شده است ونه تنها در زندگی دنیوی بلکه حتی پس از مرگ قابل احترام است واز هرگونه اهانت ودشنام که موجب آزار زندگان بشود خودداری شده است.

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا