گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » ابرقدرتهاشکست خوردندیاافغانها؟
ابرقدرتهاشکست خوردندیاافغانها؟

ابرقدرتهاشکست خوردندیاافغانها؟

  وقتی وارد صفحه شطرنج شدی چه بخواهی چه نخواهی تبدیل به مهره خواهی شد ، افغانستان که از دیر بدینسو صفحه شطرنج اسعتعمار سرخ و اکنون سیاه شده است . هر روز در گوشه ای و هر شب در خانه ای از این سرزمین غوغابرپااست ،هرجاجنگسالاری برآسب فیل وقدرتی سواراست وبه تاخت وتازمشغول است.اکنون مدتی وازچهاردهه بدینسواست که افغانستان درچنگال چنین هیولای وحشتناک استعمار سرخ برهبریی اتحادجماهیرشوروی سابق و استعمارسیاه تحت زعامت  ایالات متحده امریکا افتاده است   
با این تفاؤت که لشکرسرخ آنگاه به حمایت ازحاکمیت کودتائی حزب دموکراتیک خلق افغانستان واهداف استراتیژیک وجیوپولتیکی خود افغانستان را بدون مشروعیت ملی وحمایت جامعه بین المللی تحت تصرف واشغال خود درآورد که افغانستان نزدیک به چند ماهی نخستین جرقه های خشونت را که به وسیله مهره های معلوم الحال  کودتائی وابسته با اتحاد جماهیر شوروی شنیده می شد .طبیعی است که یک طرف این صفحه خونین را دولت شوروی آن وقت اشغال کرده بود ودرمقابل این وضعیت مملواز  خشونت ارتش سرخ و حامیان شان مردم سلحشور افغانستان دست به مهاجرت زدندوعلیه اشغالگران به مقاؤمت پرداختند. بدون شک که  اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ که با رویارویی تاریخی جنگ سرد میان ابرقدرتها ی بزرگ درحالی مصادف شده بود که اکثریت مردم افغانستان از دیار مهاجرت برای آزادی سرزمین خویش به مبارزه پرداخته بودند نه میتوانیستند از آثار و عوارض ناگوارمبارزه در تبعید در آمان باشند وبا درد ودریغ که عده ای کثیری ازمبارزین راه آزادی واستقلال نتوانیستند آنچه که شائیسته یک نهضت آزادی بخش ملی میباشد به وظائف و مسؤلیت های خطیرایمانی و تاریخی خویش عمل نموده و با مبارزه در برابرغرائز قدرت وثروت جرقه های از یک امید سبزو ایجاد یک نظام آزاد ومستقل در قلب های از نسل آئنده  مردم افغانستان را غرس نمایند.؛بگذارید بلا مقدمه بگوئیم که اکثریتی ازرهبران نهضت مقاؤمت افغانستان که در برابر اشغال ارتش سرخ می جنگیدند بصورت تیوریزه و بسیار ساده لوحانه بدون آنکه انگیزه اصلی ایجاد کشور پاکستان را که درنیم قاره هند با نقشه استعمار به عنوان یک غُده سرطانی و دائیم آزاردهنده برای کشورهای افغانستان و هند بزرگ که یکی پی دیگری از یوغ استعمار انگلیس آزادی حاصل نموده بودند در دام شبکه های استخباراتی بویژه سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI افتادند ، لهذا نباید تعجب کردکه چرا روزنامه نیویارک تایمزچاپ  امریکا  اعلام خروج سربازان امریکائی را بر استناد سخنان جنرال حمید گل سابق رئیس سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI که گفته بود :     
     
یک مطلب را جهت ثبت در تاریخ به شما میگوئیم شاید کسی دیگری آن را برزبان نیاورند وآن این است که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI متهم به همکاری با طالبان میکنند ، تاریخ خواهند گفت که ISI به کمک امریکا اتحاد جماهیر شوروی را در افغانستان به شکست مواجه ساخت من یک جمله دیگری بر آن اضافه می کنم که سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI به کمک خود امریکا ، امریکا را شکست خواهیم داد ….!هرچند سخنان جنرال حمید گل رئیس بزرگترین شبکه استخباراتی سازمان اطلاعات ارتش پاکستان ISI مبالغه آمیز بوده است اما بدون شک این واقیعت حیرت انگیزسیاسی را می رساند که حین زمامداریی دکترمحمد نجیب الله احمدزی رئیس جمهوری که دست نشانده و مهره مطلوب اتحاد جماهیر شوروی اشغالگربود بانفوذ استخباراتی پاکستان درکمیته امنیت دولتی اتـحاد جماهــیر شوروی K.G.B و ” خاد “یا ریاست خدمات دولتی افغانستان ” و پس از تقریبأ دودهه حضور نظامی امریکا و ناتو در افغانستان درحکومت دست نشانده امریکا وشرکایش برهبریی محمد اشرف غنی احمدزی حوادث ووقائع مشابهی بوقوع می پیوندد . جان مطلب این است که نه در دوران جنگ مردم افغانستان علیه اشغالگران شوروی و نظام های کودتائی شان می جنگیدند ونه هم طی بیست سال آخیرکه افغانستان دستخوش سلطه استحماریی جهان غرب بویژه ایالات متحده امریکا شده است سرنوشت افغانستان از مسکو و واشنگتن وشرکایشان تعیین میگردیدوبا چنین فورمول است که هنوزهم پس از چهار دهه غم و مصیبت مهره های معلوم الحالی  با دیپلوم های استخباراتی ودیگر القاب مصنوعی درپیشاپیش استحمارگران رژه میروند .اگرخروج ذلت بار ارتش اشغالگر شوروی سابق نه تنها درتاریخ ملت ما بلکه درتاریخ همه بشریت مترقی وآزادی خواه به عنوان یک کارنامه عبرت انگیزی برای همه جباران و قلدران به ثبت رسیده است و این هشدار بزرگی بود برای تمامی زورگیران عالم و عبرت سُتُرگی برای همه مبارزین و آزادی خواهانی که در راه دفاع ازمیهن و نوامیس ملی درصحنه پیکار ومبارزه استاده بودند ،چگونه شد که با داشتن این همه تجارب عظیمی ازاشغال افغانستان و مقاؤمت های بی نظیر مردم افغانستان در برابر اشغالگران  در هردو حوزه ای ازنبرد یعنی  کشورهای بیگانه و نیروهای مبارز داخلی بیش از چهار دهه است که افغانستان درآتش خونین جنگ می سوزد و باردیگر سردمداری ازیک ابرقدرت یعنی ایالات متحده امریکا که زمانی درحمایت ازمردم افغانستان قرارداشت فرمان خروج نیروهایش را صادرمیکند  ؟ممکن است سران جامعه جهانی و زعامت گروهای افغانی در باره علل وانگیزه های این وضعیت بیانات ونظرات خویش را ارائیه فرموده باشند و یاهم به سمع مردم آواره ما برسانند که همین اکنون نیزسخنان مرشدانه ای گلبدین حکمتیاررهبردائیم جنجالی یکی از بزرگترین احزاب دوره جنگ و مبارزه در برابراشغال گران شوروی سابق  نسبت به اعلام آخیر جوبائیدن Joe Biden رئیس جمهوردموکرات ایالات متحده امریکا مبنی بر خروج سربازان ایالات متحده امریکا از افغانستان با شیوه و لحن آمرانه و کلیمات داهیانه طی یک نشست نیمه مطبوعاتی ارائیه کرد وگفت : 
   
خروج نیروهای امریکایی دلائیل سیاسی دارد نه لوژستیکی ! ایالات متحده امریکا هم این دلائل را تا هنوزتوزیع نداده است تا ابهامات وتشویشها را رفع کند. پنهان گذاشتن دلائیل سیاسی تأخیر دردرخروج نیروهای امریکائی شکوک وشبهات را نسبت به نیات امریکا مضاعف ساخته است ..با احترام عمیق و ارادت های بی پایانی که به همه رزمنده گان راه آزادی و استقلال کشور دارم با توجه به اینکه می بینیم که کوشش ها ی فروان تمامی چهره های به ظاهر ضد استعماری و عدالت خواه که بیش ازچهاردهه درمزرعه ای ازمبارزه و آزادی خواهی ارتزاق میشوند و بنام جهاد ومقاؤمت کسب جزیه می فرمایند بی نتیجه مانده است.بدون شک وابسته گی اقتصادی وویروس اعتیاد برمصرف وتجمل که بصورت مزمن ازهمان آغازجهاد ومقاؤمت درگروه های خون اکثریتی ازمجاهدان راه آزادی واستقلال به مشاهده میرسد در ایجاد چنین فضای تاروتاریک نقش داشته است .لهذا کاملأ  طبیعی است و هیچکسی نه میتواند انکار کند که از چهار دهه بویژه از بیست سال بدینسو که نظام اقتصاد بازارآزاد بصورت کاریکاتوری برمردم فقیروجنگزده افغانستان حاکم است و حاکمانی که از آنسوی آبها بر گستره ای  پوسیده ای ازسنت اجلال نزول فرمودند  پوسیده ها را دوباره پوسانیدند  ، فرهنگ گذشته مردم فقیر افغانستان را از مفهوم تهی کرد و فرهنگ مصنوعی جدیدی را درآن غرس نمودند. جالب وسخت شگفت انگیزاست که این عملیه خونین تهی سازی اصالت ها وارزشهای تاریخی مردم افغانستان برخلاف روش های کلاسیک استعمارقدیم با شیوه های آزموده شده و به کمک دلالان و مهره های مختصر شستشو شده ای مغزی که شجره النسب شان با آب وخاک سرزمین کهن افغانستان گره می خورند کشورومردمی را که هنوز درد های اشغال استعمار سرخ را التیام نه بخشیده بودند با وعده های سرخرمن و لاف های پهلوانانه و شعار های مفتکی روح شان را تسخیر کردند اما می بینیم آنچه که پیوسته تهدید میشود و آنچه روبه زوال است و آنچه اگر برود همه ما را در اعماق نیستی خواهند برد نیروی هوشیاری و عقلانی ما است که سردمداران مافیای حاکم برسرنوشت افغانستان تلاش دارند تا با شیوه های مجرب وبا بریدن تمامی پیوند های که مردم افغانستان را با گذشته و حال وصل میکنند این جوهر هوشیاری و عقلانیت ما را نشانه گیرند .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا