گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » پیشروی هــــای آخیر طالبــــان و راه حل سیاســی در افغانســتان !
پیشروی هــــای آخیر طالبــــان و راه حل سیاســی در افغانســتان !

پیشروی هــــای آخیر طالبــــان و راه حل سیاســی در افغانســتان !

چنانچه اطلاع دارید بتاریخ ۲۹ ماه فبروریی  سال ۲۰۲۰ میلادی کاغذ پاره ای بنام موافقتنامه ای بزرگترین قدرت جهانی یعنی ایالات متحده امریکا با گروهی بنام تحریک طالبان به امضأ رسید . ایالات متحده امریکا و شرکای شان که طی بیست سال گذشته بنام نابودیی لانه های تروریزم و اعمار مجدد افغانستان طالبان را به تناسب نیروهای خارجی در این کشور در مبارزه با تروریزم ارزان ترین ودر عین حال دعأ گوترین نیروی میباشند که منافع ایالات متحده امریکا و سائر شرکایش را در افغانستان و منطقه تأمین خواهند کرد هرچند ابهامات و  مجهولات مندرج در معاهده ای امضاشده میان طالبان و امریکا فراوان و گسترده  استاما بخش سوم وفقره پنجم این معاهده که حاوی مطالبی است که تنها با یک دولت مسؤل و متعهد به اجرای آن باید صورت پذیرد یعنی ۵:امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحده به‌عنوان دولت شناخته نمی‌شود و به‌عنوان طالبان شناخته می‌شود- برای کسانی که تهدیدی برای امنیت ایالات متحده و متحدانش محسوب شوند، ویزا، پاسپورت، مجوز سفر یا سایر اسناد قانونی را برای ورود آن‌ها به افغانستان فراهم نخواهد کرد. این فقره و سائر مواد مشابه به این سبب گردید تا درنزد  برخی از نیروهای نظامی  جنگجویان طالبان که بیشتر وابسته با مردم بومی قندهار بودند چنین تصور ایجاد کرد که گویا آنها توانیستند چهل وشش کشور جهان را شکست دهند و اکنون خارجی ها  راه بیرون رفت از افغانستان را جستجو میکنند و برای همین منظور نیز تن به مذاکره داده اند و آنچه را که ازما یعنی طالبان گرفته بودند با کمال ذلت ورسوائی به قول آنها کفار تسلیم میدهند .!

طبیعی است که به تصؤر طالبان زعامت جامعه را که در مدت تقریبأ پنج سال بنام امارت اسلامی افغانستان بزرگترین مظالم و جنایاتی را بنام اسلام و شریعت برمردم افغانستان روا داشته بودند باید به آنها باز گردانده می شد اما وقتی مواد دیگری بویژه بخش سوم  این موافقتنامه که بیشتر حاوی آغاز مذاکرات بین الافغانی بوده است به دلائیل گوناگون دچار رکود گردید و تمامی فقرات مندرج بخش سوم موافقتنامه یعنی۱. ایالات متحده خواستار به رسمیت شناختن و تأیید این موافقت‌نامه از جانب شورای امنیت سازمان ملل خواهد شد.۲. ایالات متحده و امارت اسلامی افغانستان -که توسط ایالات متحده به‌عنوان دولت شناخته نمی‌شود و به‌عنوان طالبان شناخته می‌شود- به دنبال روابط مثبت با یکدیگر هستند و انتظار دارند که روابط بین ایالات متحده و حکومت اسلامی جدید پسا توافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین می‌شود، مثبت باشد.۳. ایالات متحده به دنبال همکاری اقتصادی با حکومت اسلامی جدید پساتوافق که توسط مذاکرات بین‌الافغانی تعیین می‌شود، برای بازسازی [افغانستان] خواهد بود و در امور داخلی آن دخالت نخواهد کرد.وقتی بحث بر سر تأسیس یک حکومت وسیع البنیاد ی که در نتیجه مذاکرات بین الافغانی به میان خواهند امد روی میز مذاکره مطرح شد جناح سیاسی طالبان که بیشتر در دفتر سیاسی واقع در دوحه پایتخت قطر با تناؤل من وسلوای استخباراتی مشغول ارتزاق و ارضای غرائز ثروت و قدرت کاذب بودند  با درک این واقیعت که دیگر نه میتوانند با تنهائی هرآنچه که دلشان می خواهند بر مردم جنگزده افغانستان تحمیل کنند با این گفتگو ها تن دادند و حاضر به مذاکره و حضور در مذاکرات بین الافغانی شدند

برگزاری و آغاز گفتگوهای بین الافغانی در دوحه  پایتخت قطر را با تجاربی که از کنفرانس هاونشست های  گذشته برای حل بحران افغانستان بویژه  کمیسیون طرح انتقال قدرت ازرژیم حاکم برهبریی  دکترنجیب الله به مجاهدین داشته ایم هیچگاه مسمی با اسم اش یعنی ” مذاکرات بین الافغانی ” نبوده است زیرا این مذاکرات و گفتگو ها نیز با امکانات فراوانی که از سوی شبکه های استخباراتی بیگانه پرداخته می شد و تاهنوز هم پرداخته میشود با مفهوم ” بین الافغانی ” بودن در تناقض کامل قرار دارد .هرچند داستان درد ناک مسخ ارزش های عقیدتی وملی افغان ها قصه دراز دارد و از چندین دهه بدینسو شبکه های استخباراتی بیگانه  و عمال صادق آنها برسرنوشت مردم جنگزده افغانستان حکم می رانند اما آنچه که مسلمأ باید پذیرفت این است که این شبکه ها  تصفیه حساب ها ی خود با تمامی مخالفین استراتیژیک شانرا در قلمرو افغا نستان بویژه پس از حوادث درد ناک یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ که با سقوط رژیم تمامیت خواه طالبان و برگزاریی کنفرانس تاریخی بن که منجر به تأسیس حکومت موقت ، انتقالی و بالاخیره نظام جمهوری اسلامی افغانستان گردید لحظه به لحظه گسترش می دهند . البته می بینیم که این جنگ های زرگری در مطابقت با  فورمول معروفی  که در ” سیأ ” ست دشمنان دائیمی و دوستان دائمی موجود نیست بلکه منافع اند که معیار دوستی و دشمنی تلقی میگردد براه انداخته میشوند و آنانی که روزی دوستان شان بودند فردا به دشمنان آنها  تبدیل  میشوند و اصولأ در اندیشه  مافیائی شبه بازار آزاد اقتصادی مؤلفه های ارزشهای متعالی  مانند  عدالت ، میهن دوستی ، استقلال و آزادی خواهی وجود ندارند روی همین اصل میتوان قضاوت کرد که تمامی ملاک ها و حتی ارزشهای بزرگ ملتی چون افغانستان  درشعله های  این آتش ” سیأ “سی می سوزند .روی همین اصل آنگاه که به دلائیل فروان بویژه  امتیازات فوق العاده ای که برای شاملان این گفتگو ها در نظر گرفته شده بود و این امر سبب ایجاد موانع در راه رسیدن به نتائج نهایی میساخت.

 از آنجائیکه این ” گفتگوهای بین الافغانی “ زیر نظارت مخفی  یک ستاد مشترک متشکل از بزرگترین مقامات سیاسی و امنیتی کشور های شامل در قضیه افغانستان به پیش برده می شد و دراستانه عید کرسمس سال ۲۰۲۰ که ناظران خارجی عضو این ستاد نظارت غرض سپری کردن تعطیلات عید مذهبی کرسمس به خانه های شان با دست پر باید می رفتند تیم مذاکره کننده را فراخواند و بربرخی از مسائل مقدماتی وفرعی ای  که در راه رسیدن به بحث برسر دو موضوع  اصلی که همانا چگونگی ایجاد حکومت واداره جدید وموضوع آتش بس بود توافق صورت گرفت و موافقه بعمل آمد که آغازدوربعدی مذاکرات بین الافغانی بتاریخ پنجم جنوری فقط روی همین موضوعات و در دوحه انجام خواهند یافت .

حتی برای اعضای هیأت مذاکره کننده حکومت و تحریک طالبان گفته شد که میتوانند با همین امتیازات تا آغاز دور سوم مذاکرات که بحث بر سر چگونگی حکومت جدید و آتش بس است تعطلات شانرا در قطر وکشورهای حومه آن تنظیم نمایند وقتی مسأله به شورای امنیت و ارگ ریاست جمهوری اطلاع داده شدآنها برای جلوگیری ازادامه بحث برسرحکومت و آتش بس که مسائل مهمی به شمارمی آمد به تمامی اعضای هیأت اعزامی حکومت  دستوردادند که باید مذاکرات بعدی در داخل افغانستان انجام یابند

چنانچه می بینید و می شنوید در یکی از روزهای که اشرف غنی ریاست کابینه را برعهده داشت در سخنان خود گفت : من می خواهم به قوت اظهارات مشاور امنیت ملی ما را جناب محب صاحب را در قسمتی از اینکه ما ترجیح می دهیم که دور دوم مذاکرات که صلح در افغانستان انجام شود تائید میکنم . اگر طالب ها ادعا دارند که در خاک افغانستان هستند پس چرا درخاک افغانستان مذاکره نه میکنند ؟ در هرنقطه ای از افغانستان  که آنها بخواهند دولت افغانستان اماده است که با آنها مذکره نمایند . جایی کمبود وجود ندارد  ما سوا ازاین افغانها حتی میتوانند در خیمه نیز مذاکره را انجام دهند ، در یخ هم و در گرما هم  ! وقتی از این نیست که تمام باید در هوتل های مفشن پیش شرط مذاکرات باشد . ضروری است که تمامی مردم بر چگونگی اجرای گفتگو ها بدانند که برکدامین موضوعات تمرکز صورت می گیرد ...روی همین ملحوظ تمامی اعضای تیم مذاکره کننده دولت جمهوری اسلامی افغانستان باید  دوحه را به قصد کابل ترک کنند تا برای مذاکرات بعدی که در داخل کشور ویکی از ولایات افغانستان انجام می گیرد مشوره های لازم بعمل آید ، هرگاه عضوی از اعضای هیأت مذاکره کننده  در دوحه باقی بماند از حضور در مذاکرات بعدی محروم خواهند شد و تمامی عواقب آن متوجه کسی میباشد که از دستور کابل سرپیچی میکند و به کابل بازنه میگردد .وقتی تمامی اعضای هیأت اعزامی به کابل برگشتند

آقای حفیظ منصور یکی از اعضای جنجالی هیأت مذاکره کننده دولت نیز در کنفرانسی که از سوی ان انستیتیوت مطالعات استراتیژیک افغانستان برگزار شده بود گفت : من فکر میکنم که دور دوم مذاکرات بحث روی مسائل دینی نیست . دور دوم مذاکرات بحث روی  تبادل برنامه های سیاسی نیست که کدام برنامه به حال افغانستان بهتر است ؛ کدام اش سازگار تر است واضیح وروشن بحث سر تقسیم قدرت است ….هرچند مقامات سیاسی و نظامی حکومت افغانستان برای برگزاریی دوردوم مذاکرات در داخل قلمرو این کشور با توظیف مهره های خود مانند حلیم فدائی والی پکتیا و عبدالولی واحد زوی والی کنونی ولایت لغمان و رئیس  در برخی ولایات جنوبی این کشورتوسط شورای امنیت افغانستان وایجاد و نهادینه سازیی این ذهنیت درافکارعامه ای ازمردم که گویا حکومت افغانستان واقعأ خواستارصلح وآرامش درافغانستان  است وطرف مقابل که تحریک طالبان باشد نه می خواهد و نه میگذارد افغانستان به صلح و امنیت پائیدار نائیل آید . اما باوصف این گونه  امادگی های  تبلیغاتی و مصنوعی تیم مذاکره کننده مذاکرات صلح پس از اتمام تعطیلات عید کرسمس و بازگشت ستاد ناظربرگفتگوهای بین الافغانی به دوحه به دوحه مواصلت ورزیدند تا در دوردوم گفتگوهای صلح اشتراک نمایند مگر منابع مطلع ازاین گفتگوها می گویند که شرطی که برای حضور هیأت در دوردوم گفتگوهای بین الافغانی مطرح گردید این بوده که باید نخست طالبان مشروعیت جنگ را در چهارچوب  شریعت اسلامی ثابت سازد که آیا این جنگ مشروعیت دینی دارد یاخیر ؟

درست این پرسشی بوده که در طول چهار دهه جنگ و خونریزی ازسوی حکومت های افغانستان مطرح گردیده است که درواقیعت میتوان گفت که مطرح ساختن چنین پرسشهای عوام فریبانه وپوپولیستی جزبهانه جوئی درراه به  قدرت ماندن زمامداران غیر مشروع  نه میباشند اما حقیقت مطلب این است که این گفتگوها ی که نام مذاکرات بین الافغانی را با خود گرفته است به جایی و نقطه ای حساسی پیوند زده شد که خواب های مطلق العنانی هردو جریان کاذب صلح مبنی بر رسیدن به قدرت در افغانستان را  بدون تعبییر ماند از همان روزی که ملتفت شدیم امریکا و درکل قدرت های بیگانه در سرزمین افغانستان بازی ای موش و گربه راه انداخته اند وبرای نظارت و کنترول وضع ناگوار افغانستان شخص افغان تباری بنام زلمی خلیلزاد را  که از همان نخستین آغاز بحران در افغانستان نخست به بیروت لبنان و با ادامه فاجعه در این کشور که با کودتای نظامی هفتم ثور از راه ایران به امریکا رفت توظیف ساخت وی که بسیار زود توانیست به عنوان یک مهاجرافغان تبار درصف  بلند رتبه ترین مقامات امریکایی قرار گیرد نخستین مأموریت اش  در وزارت خانه های خارجه و دفاع بود که به عنوان مدیر کل حوزه جنوب غرب آسیا گماشته شد این درست زمانی بود که جهاد افغانستان دربرابراشغال ارتش سرخ ادامه داشت و بخش عمده ای ازوظائف زلمی خلیلزاد به حیث مدیرمیز جنوب غرب آسیا کمک به مجاهدین افغان به حساب می آمد روی همین سوابق و نمائنده گی ایالات متحده امریکا در افغانستان ، عراق و سازمان ملل متحد سبب شد که هرچند وی یکی از اعضای حزب جمهوری خواه امریکا به حساب می آمد اما با توجه به اهمیت استراتیژیک افغانستان نخست دردوره دونال ترومپ Donald Trump که منجر به امضای معاهده میان اداره دونالد ترومپ و تحریک طالبان گردید و سپس با پیروزیی حزب دموکرات برهبریی جیوبایدن Joe Biden   در ایالات متحده امریکا به عنوان نمائنده وزارت خارجه امریکا برای ادامه صلح در افغانستان مأموریت این نمائنده جمهوری خواه امریکا ابقأ وتمدید گردید . ایشان در تازه ترین گفتگوی که با آقای ظریف نظر از ژورنالیست های ورزیده افغان در رادیو آزادی انجام داده است با مطرح ساختن این سوال که چرا پس از توافقنامه مشهور دوحه بین امریکا و طالبان جهت برقراریی صلح وپیشرفت مذاکرات بسیار زیاد بود ولی برعکس درپهلوی مذاکرات در داخل افغانستان جنگها افزائیش یافت ….علت این را درچه میبینید ؟ چرا عوض اینکه آتش بس شود و امیدواری ها برای صلح بیشتر شود جنگ زیاد شد ؟ آقای خلیلزاد در پاسخ گفت :

بعد از امضای موافقتنامه برای یک مدتی خشونت کم بود امادرچند ماه گذشته چیزی که شما فرمودید خشونت بسیارزیاد شده ودلیل اش این است که مذاکرات صلح که بعد ازامضای موافقتنامه شروع شد واینکه پیشرفت لازم نکرده ودوطرف زیادتر توجه شان به حل نظامی شده وسبب ازین ازدیاد خشونت که شما به آن اشاره کردید عدم پیشرفت سیاسی است در مذاکره اکنون وقت آن رسیده که رهبران به جایی اینکه فکرکنند از راه جنگ این موضوع را حل کرده میتوانند مذاکرات را جدی تر وبا سرعت بیشتر ورسیدن به یک موافقه را اولیت بدهند .یگانه راه حل مشکل افغانستان وختم خشونت یک موافقه سیاسی است وغیر از یک موافقه سیاسی افغانستان بد بختانه دُچار یک جنگ دوامدار دیگری خواهد شد . آقای ظریف نظر از ایشان پرسیدند که شما گفتید یک فورمول دیگری باید پیدا شود آیامعتقدهستید که اگرآقای اشرف غنی استعفی بدهد وضعیت بهترخواهد شد بخاطر مذاکرات صلح؟ آقای زلمی خلیلزاد چنین پاسخ داد :تشکیل حکومت نو در افغانستان یک مسأله حیاتی است که اجندای مذاکرات سیاسی میباشد واین مسأله افراد نیست این باید بروی یک فورمول اول موافقه شود واینکه سر فورمول موافقه شد سپس برسر تشکیلات باید موافقه شود تشکیلاتی که آن فورمول را عملی کند چه است و دوم یا سوم مسأله ازین میشود که برسر افراد که چه کسی از کدام طرف و با چه مسؤلیت های که باید داشته می  باشد . راه حل یک فورمول سیاسی با تشکیلات حکومت جدید وبا افراد یک پکیجی است که باید بروی آن یک موافقه صورت گیرد .

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا