گـزیده اخبــار
خانه » اجتماعی » طالبــان، داعش و بنیادگـــرایی
طالبــان، داعش و بنیادگـــرایی

طالبــان، داعش و بنیادگـــرایی

اومبرتو اکو می گوید:«هم گونی طلبی و بنیادگرایی را معمولا انگاره هایی می شمارنند باپیوند تنگانگ؛این دو را آشکارترین صورت های(former) بی مدارایی می دانند».بنیادگرایی،هم گونه طلبی وفاشیسم شبه علمی،موضع گیرهایی هستند که پیشاپیش راه رابر هر گونه تفکر،و ‌نوع نگرش و ورودآن به عرصه ی تفکر دیگر می بندند. بنیادگراها،تنها نحوه تفسیر خویش را می پذیرند وسایر شیوه ها را قبول ندارند،یا با آنها برخوردمی نمایند.درحوزه اندیشه،هرتفکری که ریشه در بنیادگرایی داشته باشد الزاما بی مدارا است،و در حوزه تأویل این کاملا حتمی است.،ایدئولوژی مقدس، درجامه ی عمل و به عنوان محورحرکت اجتماع، برای تأیید حقیقت بودن خود به خشونت متوسل می شود،ژرژسورل اسطوره پرداز فاشیست،خشونت رابه خودی خود دوست می داشت وبیان می کرد: «خشونت،اصلی اخلاقی است» (سورل تأملاتی درباب خشونت).موسولینی نیزبه سیاق سورل،ارزش کردار خشونت را چنین بیان می دارد؛«خشونت عملی کاملا اخلاقی است»،و «تقریبا تمام زندگی من دردفاع ازخشونت سپری شده است»و هیتلر این مظهرفاشیسم نیز،در راستای حق بودن ایدئولوژی خود،حق را تنها مخصوص قدرتمندان می دانست.استفاده از ابزارخشونت وتفتیش عقاید و افکار،مقوله هایی هستند که ایدئولوژی مقدس،درجامه ی عمل ازآن استفاده کرده وخواهد کرد.، بهترین نمونه استفاده ازخشونت رامی توان در وقایع تاریخی قرون وسطایی و اعمال ارباب کلیسا جستجوکرد.

نظام رعب و وحشت،که درسایه ایدئولوژی های مقدس به وجود می آید با ابزارخشونت،به دنبال نجات دادن روح انسان هایی هستند که به هردلیل پایبندی به آن ایدئولوژی راندارند.خشونت در جامعه ی دینی،زشت ترین نوع خشونتی است که بشریت می تواندبدان گرفتار شود؟مانند خشونت طالبان با مردم و زنان افغانستان وداعش و …..؟! جزام گرایی های مذهبی همواره از به وجودآمدن فضای عقلانی خودداری کرده ودرعرصه های مختلف فکری، دست به عدم رواداری وسرانجام خشونت می زنندو البته هرخشونت از یک جانب،خشونت ازجانب دیگررا به دنبال خواهدداشت،در دنیا ،هیچ کس حق این ادعا را نداردکه تک قطب حقیقت نزداوست !و در حوزه ی ایمان هم هیچ کس نمی تواند اعلام کند:«حق بامن است وشما بر خطایید؟!»

جوابی بنویسید

ایمیل شما نشر نخواهد شدخانه های ضروری نشانه گذاری شده است. *

*

بالا